گفت‌وگو با مصطفی حیدری، فیلم‌ساز اصفهانی به بهانه حضور فیلم «ناپیدا» در چهل‌ودومین جشنواره فیلم کوتاه تهران

ناپیدا در تهران به خاطر اصفهان

جشنواره فیلم کوتاه تهران از مهم‌ترین رویدادهای سینمایی کشور است؛ محفلی که سال‌هاست به عنوان سکوی پرتاب فیلم‌سازان جوان و خاستگاه خلاقیت‌های نو در سینمای ایران شناخته می‌شود.

تاریخ انتشار: ۱۲:۴۹ - یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴
مدت زمان مطالعه: 6 دقیقه
ناپیدا در تهران به خاطر اصفهان

به گزارش اصفهان زیبا؛ جشنواره فیلم کوتاه تهران از مهم‌ترین رویدادهای سینمایی کشور است؛ محفلی که سال‌هاست به عنوان سکوی پرتاب فیلم‌سازان جوان و خاستگاه خلاقیت‌های نو در سینمای ایران شناخته می‌شود.

این جشنواره فرصتی است برای دیده شدن، گفت‌وگو، و تبادل اندیشه میان نسل‌های مختلف فیلم‌سازان و علاقه‌مندان. در چنین بستری، حضور پررنگ فیلم‌سازان شهرستان‌ها، به‌ویژه از شهرهایی با پیشینه فرهنگی غنی همچون اصفهان، ارزش و اهمیت ویژه‌ای دارد.

اصفهان با پیشینه‌ای طولانی در هنر و سینما، همواره یکی از قطب‌های اصلی تولید فیلم کوتاه در ایران بوده و در سال‌های اخیر نیز با تولیدات مستقل، جسور و متفکرانه‌اش، سهم قابل‌توجهی در شکل‌گیری جریان سینمای کوتاه کشور ایفا کرده است.

در دوره چهل‌ودوم جشنواره فیلم کوتاه تهران نیز چند فیلم از اصفهان حضور دارند که یکی از آن‌ها «ناپیدا» ساخته مصطفی حیدری است؛ فیلمی با نگاهی تأمل‌برانگیز به روابط انسانی، خلأهای زیستی و بازخوانیِ تجربه زیسته انسان در دوران انزوا و کرونا. حیدری که سابقه‌ای فعال در آموزش سینما و تولید مستند دارد، این بار با روایتی اقتباسی و فضایی شاعرانه بازگشته است.در ادامه گفت‌وگوی تفصیلی اصفهان زیبا با مصطفی حیدری را درباره ایده، تولید و چرخه فیلم کوتاه در اصفهان می‌خوانید.

ایده و روایت «ناپیدا» از کجا آمد؟

من سال‌ها پیش، زمانی که در فضای آموزشی کار می‌کردم، مجموعه داستان‌های ژاپنیِ یاسوناری کاواباتا را مطالعه کردم. یکی از داستان‌ها درباره زنی بود که پس از جنگ درگیر مرور خاطرات و مواجهه با خودش از طریق آینه‌هاست. این عنصر آینه و بازی میان بازتاب و حقیقت از همان زمان در ذهنم ماند.

بعدها به تدریج، ایده تبدیل شد به روایتی که در دوران کرونا شکل جدی‌تری گرفت. در آن دوران، روابط انسانی محدود و نگاه ما به زندگی کندتر و درونی‌تر شده بود. «ناپیدا» نتیجه همین تأمل‌ است؛ تلاشی برای روایت نوعی پرسشگری در خلوت انسان.

درواقع داستان «ناپیدا» برایم فقط روایت نبود، بلکه دغدغه یک نوع دیدن بود. آینه برای من استعاره‌ای از خودآگاهی و بازتاب زیستن است؛ ما خودمان را در دیگری، در خاطره، در گذشته می‌بینیم. این فیلم ادامه همان تجربه زیسته شخصی من بود.

به نظر می‌رسد که شما به اقتباس علاقه‌مندترید. دلیل این موضوع چیست؟

من همیشه معتقدم اقتباس یکی از مسیرهای مهم رشد سینماست. در تاریخ سینما از صد و یک فیلم‌نامه برتر، حدود شصت‌وهشت ‌تا از آن‌ها اقتباسی هستند. وقتی نویسنده‌ای اندیشه‌ای را در قالب داستان بیان می‌کند، چرا نباید آن را به زبان تصویر برگردانیم؟ ادبیات و سینما دو مدیوم جدا هستند، اما ارزش‌شان در گفت‌وگو با هم آشکار می‌شود. خیلی‌ها می‌پرسند کدام مهم‌تر است؛ من هیچ‌وقت این رقابت را قبول نکرده‌ام. ادبیات و سینما مکمل یکدیگرند.

اقتباس باعث می‌شود مخاطب هم با داستان آشنا شود و هم به سراغ خواندن متن اصلی برود. حتی اگر کسی رمان را نخوانده باشد، از طریق فیلم با درون‌مایه آن آشنا می‌شود. در واقع، اقتباس پلی است میان دو جهان.

روند تولید فیلم چگونه بود؟

تولید «ناپیدا» واقعا سخت بود. تقریبا از میان تمام عوامل، تنها صداگذار و آهنگ‌ساز از اصفهان نبودند؛ بقیه همه از نیروهای حرفه‌ای اصفهانی بودند. میزانسن‌های دشوار و محدودیت فضایی باعث شد دوره فیلم‌برداری از چهار روز به شش روز برسد و هزینه‌ها افزایش یابد.

فیلم با سرمایه‌گذاری مشترک من و انجمن سینمای جوانان ایران ساخته شد. گرچه روند تولید دشوار بود، اما تجربه مهمی برایمان به حساب می‌آمد، چون سال‌ها از آخرین کار داستانی‌ام در سال ۱۳۹۴ گذشته بود و در این مدت سینما از نظر هزینه، رویکرد و حتی زبان تغییر کرده بود.

گمان می‌کنم بخشی از چالش‌ها به برخی کاستی‌ها در استان اصفهان بازمی‌گردد. این مشکلات به نظر شما چه چیزهایی هستند؟

بزرگ‌ترین مشکل، نبود چرخه اقتصادی سالم در تولید فیلم کوتاه است. از نگارش تا تولید و پخش، نظام حمایتی پایداری در اصفهان وجود ندارد. تهران به‌دلیل مرکزیت هنوز شرایط متفاوتی دارد، اما در شهرهایی مثل اصفهان، نبود حمایت مالی و سرمایه‌گذاری مؤثر باعث شده استعدادها کم‌کم مهاجرت کنند. اگر همین روند ادامه یابد، شهر از سرمایه انسانی خود خالی می‌شود.

با توجه به صحبت‌های شما به نظر می‌رسد چرخه مالی با ثباتی برای فیلم کوتاه در ایران وجود ندارد.
متأسفانه در ایران فیلم کوتاه هنوز چرخه مالی مشخصی ندارد. فیلمی تولید می‌شود، نمایش محدودی می‌گیرد و تمام. در حالی‌که در بسیاری از کشورها مسیر عرضه و پخشِ گسترده‌تر فراهم است. ما باید این چرخه را بازتعریف کنیم.

به نظر شما چگونه گره این مشکلات باز خواهد شد؟

انجمن سینمای جوان نهادی بسیار مؤثر است، اما با بودجه فعلی نمی‌تواند پاسخگوی تولید فیلم‌های امروز باشد. از سوی دیگر، بسیاری از استعدادهای محلی مجبور می‌شوند به تهران بروند یا به کلی از فیلم‌سازی کناره بگیرند. من معتقدم اگر بخش خصوصی و نهادهای فرهنگی شهر همدلانه وارد شوند و فیلم‌سازان نیز اقتصاد هنر را بهتر بشناسند، بسیاری از مشکلات حل می‌شود.

به نظر شما حمایت ارگان‌ها می‌تواند در جهت تقویت فیلمسازی مفید باشد؟

من با هر حمایتی که به رشد فرهنگ و هنر کمک کند موافقم. اما مسئله اینجاست که بیشتر این ارگان‌ها از جنس هنر نیستند. نگاهشان سفارشی و تبلیغاتی است. فیلم سفارشی لزوماً بد نیست، ولی تا زمانی که مدیران درک درستی از اقتصاد هنر نداشته باشند، نتیجه کار شعاری می‌شود.

تضاد میان سیاست و فرهنگ همیشه به کیفیت آسیب زده است. در دهه‌های قبل تجربه موفقی داشتیم؛ مثلاً سینمای آزاد در دهه ۴۰ و ۵۰ که توانست بسیاری از فیلم‌سازان مستقل را پرورش دهد. آن مدل مبتنی بر هم‌افزایی و آزادی عمل بود. امروز متأسفانه همه چیز به تهران متمرکز شده است، در حالی که شهرهایی مثل اصفهان می‌توانند پایگاه‌های قدرتمندی برای حرکت دوباره سینمای آزاد باشند.

شما چند سال است که در اصفهان در حوزه آموزش سینما فعالیت دارید. به عنوان یک مدرس سینمایی و همینطور فیلمساز ظرفیت هنری اصفهان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اصفهان شهری با دو میلیون جمعیت و پیشینه فرهنگی بی‌نظیر است. مردمش سینمادوست‌اند. اما حمایت ساختاری از فیلم‌سازان کوتاه وجود ندارد. هر سال هزینه هنگفتی صرف جشنواره فیلم کودک می‌شود، در حالی که اگر حتی یک پنجم آن بودجه به تولید فیلم کوتاه اختصاص یابد، خروجی فرهنگی بهتری خواهیم داشت. در اصفهان استعدادهای زیادی داریم که با کمی حمایت می‌توانند آثار شاخصی خلق کنند.

آموزشگاه‌های خصوصی درزمینه آموزش‌های سینمایی و فیلمسازی تا چه میزان می‌توانند کمک کننده باشند؟

آموزشگاه‌های خصوصی اگر درست هدایت شوند، می‌توانند مکمل خوبی برای آموزش رسمی باشند. این مراکز انعطاف‌پذیرترند و سریع‌تر با تغییرات روز سینما هم‌سو می‌شوند. اما حمایت مالی و پشتیبانی صنفی کافی ندارند. ما باید به آموزش به عنوان زیرساخت توسعه سینمای کوتاه نگاه کنیم.

با توجه به سابقه تدریس در حوزه سینما، قطعا شما با جامعه به خصوص قشر جوان‌تر و نسل جدید از این طریق در ارتباط هستید. اما دوست دارم بدانم چه پیوندی میان آموزش و نگاه اجتماعی شما در آثارتان وجود دارد؟

طبیعتا این دو حوزه بر هم تأثیر می‌گذارند. وقتی با نسل جدید سروکار داری، مسئله آموزش تبدیل می‌شود به شناخت دغدغه‌های اجتماعی. من همیشه سعی کرده‌ام نظریه را با تجربه پیوند بزنم. فیلم برای من ابزار تأمل است نه فقط روایت.

پیرو سؤال قبلی به نظر شما تفاوت نسل‌های قبلی و جدید چیست؟

نسل قبلی عمیق‌تر و دقیق‌تر بود، اما نسل جدید جسورتر است و محافظه‌کاری گذشته را ندارد. البته مطالعاتشان کمتر شده، ولی انرژی و خلاقیتشان بالاتر است. هنر اساسا بدون جسارت نمی‌تواند شکل بگیرد؛ پس من به این نسل امیدوارم. در پروژه «ناپیدا» بیشتر عوامل از همین نسل جدید بودند و با وجود تفاوت‌های زیستی، همکاری فوق‌العاده‌ای داشتیم.

به یاد دارم شما زمانی مسئول دفتر تخصصی سینما بودید و از آنجایی که می‌دانم سینما در اصفهان به نوعی مدیون مرحوم زاون قوکاسیان است، از جهت اهمیت این شخص حفاظت از میراث او ضروری به نظر می‌رسد. قرار بود موزه‌ای برای او ایجاد شود. این میراث حالا کجا است؟

تا زمانی که من در دفتر سینما بودم، تمام لوازم، کتاب‌ها و فیلم‌های زاون در همان‌جا نگهداری می‌شد. بعدها بخشی از وسایل به دانشگاه سپهر منتقل شد و بخشی به کتابخانه تخصصی هنر رفت. متأسفانه هنوز هیچ استفاده عمومی از آن‌ها نمی‌شود.

حتی فیلم‌های ۱۶ و ۳۵ میلی‌متری‌اش را به خانه ملی فرستادیم تا دیجیتال شوند. اما فضای نمایشگاهی یا موزه‌ای برایشان فراهم نشد؛ نتیجه تغییر مدیریت‌ها و بی‌ثباتی مدیریتی است. واقعا جای تأسف دارد که میراث چنین چهره‌ای بلااستفاده مانده است.

اهمیت جشنواره‌های فیلم چیست؟

فیلم کوتاه اساسا برای جشنواره‌ها ساخته می‌شود. جشنواره‌ها مخاطب خاص دارند، گفت‌وگو و نقد در آن‌ها شکل می‌گیرد و زمینه ارتباط میان فیلم‌سازان را فراهم می‌کند. از سویی، برای بسیاری از برگزیدگان، جشنواره سکوی پرتابی به سمت سینمای حرفه‌ای است، همان‌طور که شاهد بودیم بسیاری از چهره‌های مطرح امروز، از مهدی جعفری و سعید روستایی تا آیدا پناهنده، مسیرشان را از فیلم کوتاه شروع کرده‌اند.

نظر شما درباره جشنواره فیلم کوتاه تهران چیست؟

فضای جشنواره فیلم کوتاه تهران پرانرژی و حرفه‌ای است. خوشحالم که «ناپیدا» در این جمع دیده می‌شود. در جشنواره معمولا گفت‌وگوهای بعد از نمایش فیلم‌ها برای من مهم‌تر از هر چیز دیگری است. گاهی مخاطب سؤالاتی می‌پرسد که فیلم‌ساز را وادار به بازنگری در اثرش می‌کند. امسال هم بازخوردها مثبت بود؛ تماشاگران بخش داستانی همواره توجه ویژه‌ای نشان می‌دهند.

به نظرشما این جشنواره چه میزان می‌تواند حائز اهمیت باشد؟

جشنواره فیلم کوتاه تهران واقعا یکی از معتبرترین رویدادهای منطقه و غرب آسیاست. طی دو سال اخیر بخش اقتباسی‌اش قوت گرفته و سه کار مهم از ایران و اصفهان در آن دیده شده. این یعنی مسیر اقتباس دارد جدی‌تر می‌شود.

آیا فیلم ناپیدا را برای جشنواره‌های دیگری هم ارسال کرده‌اید؟

در ابتدا تصمیم گرفتیم فیلم را فقط به جشنواره فیلم کوتاه تهران بفرستیم تا واکنشش را ببینیم و بعد وارد پخش بین‌المللی شویم. تجربه‌ها نشان داده جشنواره‌های جهانی معمولا فیلم‌هایی با زمان کمتر از پانزده دقیقه را ترجیح می‌دهند. فیلم من حدود شانزده دقیقه است، ولی امیدوارم بتواند در سطح بین‌المللی هم تجربه‌ی موفقی داشته باشد.

ادامه روند فیلمسازی خود را چگونه می‌بینید؟

من سال‌ها کار نکرده بودم و تمایلی هم نداشتم برگردم، اما انگیزه‌ام این بود که اصفهان هم در جشنواره حضور داشته باشد. احساس می‌کنم هر فیلم‌سازی در شهر خودش مسئولیتی دارد. اینکه فیلم‌های اصفهان دیده شوند، همین خودش دلگرمی بزرگی است. امیدوارم مخاطبان هم با فیلم ارتباط برقرار کنند و گفت‌وگو درباره آن ادامه‌دار باشد.

تلاش برای دوام هویت فیلم‌سازی اصفهان

فیلم «ناپیدا» بازگشت پخته و اندیشمندانه مصطفی حیدری به سینمای داستانی کوتاه است؛ فیلمی که میان تنهایی، بازتاب و آگاهی حرکت می‌کند. در گفت‌وگو با او، مشخص می‌شود که دغدغه اصلی‌اش نه صرفا ساخت فیلم، بلکه تلاش برای دوام هویت فیلم‌سازی اصفهان و سامان دادن چرخه تولید و آموزش سینمای کوتاه است.

در نهایت، گفت‌وگوی با مصطفی حیدری تصویری روشن از شرایط امروز سینمای کوتاه در اصفهان به دست می‌دهد: سینمایی که در میان محدودیت‌ها همچنان می‌کوشد دیده شود، صدای خود را حفظ کند و از دل آینه‌های ناپیدا، حقیقت زیستن را بازتاب دهد.