به گزارش اصفهان زیبا؛ در عصر حکمرانی پلتفرمها، چالش اصلی مدیریت حضور کودکان و نوجوانان در فضای مجازی، نه «چگونه محدود کنیم»، بلکه «چگونه ایجاد کنیم» است. باتوجهبه رواج استفاده از ابزارهای دیجیتال از سنین بسیار پایین، کارشناسان این حوزه معتقدند تمرکز باید از کنترل صرف والدین به سمت سیاستگذاریهای استاندارد و آموزش جامع سواد رسانهای معطوف شود تا نوجوانان به شهروندانی فعال و درعینحال ایمن در اکوسیستم دیجیتال تبدیل شوند.
مطابق آمار، بیش از ۸۵ درصد نوجوانان ایرانی درگیر شبکههای اجتماعی هستند. این آمار نشان میدهد رویکردهای سنتی محدودسازی دیگر کارآمد نیست. کارشناسان حوزه ارتباطات تأکید میکنند، تنها راه برونرفت از این چالش، بازنگری اساسی در رویکردها و جایگزینکردن ممنوعیت با «تربیت دیجیتال» و آموزش سواد رسانهای است تا نسلی آگاه و مسئول تربیت شود و نه نسلی منزوی.
لیلا وصالی، مدیرعامل انجمن سواد رسانه ایران در گفتوگو با «اصفهان زیبا» به آمار بالای عضویت نوجوانان در شبکههای اجتماعی و لزوم به کارگیری رویکردی نوین در قبال این پدیده اشاره میکند و میگوید: « میانگین جهانی حضور کاربران در فضای دیجیتال شامل تلفن همراه، بازی و سایر ابزارها حدود 6 ساعت است، اما کاربران ایرانی با ثبت 7 ساعت و 10 دقیقه زمان فعالیت روزانه، بالاتر از میانگین جهان قرار دارند.
همچنین بیش از ۸۵ درصد نوجوانان ۱۲ تا ۱۸ساله حداقل در یک شبکه اجتماعی عضویت دارند. پس باید دانست در این رنج سنی، نمیتوان صرفا با ممنوعیت آنان را از فضای شبکهها دور کرد؛ بلکه باید با رویکردهای «تربیت دیجیتال» و «افزایش سواد رسانهای»، این نسل را به شهروندانی آگاه، خلاق و مسئول در فضای مجازی تبدیل کرد.»
مدیرعامل انجمن سواد رسانه ایران با تشریح پیچیدگیهای مدیریت شبکههای اجتماعی، این موضوع را دارای 2 وجه «مصرفکننده» و «سیاستگذار» میداند و تصریح میکند:« آنچه درباره مدیریت شبکههای اجتماعی میدانیم، این است که بسیاری از مدیران پلتفرمها برای استفاده از شبکههای اجتماعیای که خودشان ایجاد کردهاند، رده سنی تعیین میکنند؛ برای مثال، برای واتساپ یا دیگر شبکهها رده سنی مشخصی (مثلا بالای ۱۶ یا ۱۳ سال) را اعلام کردهاند. این ردههای سنی بر اساس مقررات و آییننامهها و همچنین با ترکیبی از نظرات روانشناسان و برنامهسازان تعیین میشوند.»
نقد سیاست واگذاری کامل به والدین
این کارشناس حوزه ارتباطات، انتظار همگانی از خانوادهها برای دستیابی به سطح آگاهی لازم جهت تشخیص سن مناسب استفاده فرزندان از شبکهها را توقعی بیش از حد میداند و میگوید:« همواره با چنین والدین آگاهی مواجه نیستیم؛ بنابراین، هدفگذاری اصلی به صاحبان سیاستگذاری پلتفرمها برمیگردد که لازم است در این زمینه قانونی واحد در نظر گرفته شود.»
وصالی با انتقاد از واگذاری کامل کنترل به والدین، به تبعات اجتماعی آن اشاره میکند: «گاهی شاهدیم والدینی که با آگاهی و احساس تعهد بیشتر، سطح دسترسی فرزندانشان را تعیین میکنند، بیشتر مورد نقد دیگران و همچنین مورد اتهام فرزندانشان قرار میگیرند؛ درحالیکه در تمام دنیا قانونی وجود دارد که استفاده از شبکههای اجتماعی برای زیر ۱۳ سال ممنوع است.»مدیرعامل انجمن سواد رسانه ایران، پیامدهای شناختی این دسترسی زودهنگام را جدی میداند و اظهار میکند: «پیش از آنکه نوجوانان وارد فضای جامعه شوند و آن را به شکل حقیقی و واقعی بشناسند، شناخت آنها از ویژگیهای جامعه به شکل غیرطبیعی و غیر متعادل در شبکههای اجتماعی شکل میگیرد.»
او میافزاید: «اگر دولتها بر اساس یک استاندارد و ویژگیهای درست شناختی برگرفته از نظرات روانشناسان، جامعهشناسان و ویژگیهای روانشناختی همان کشور، قوانین استاندارد و مقررات دقیقی را برای همه اعمال کنند، دیگرکسی احساس تبعیض نخواهد کرد.»
تفاوت رفتاری نسل جدید و لزوم زیست رسانهای
وصالی در پاسخ به سؤال درباره تفاوت رفتاری نسل جدید یا نسل Z و ضرورت درک استفاده از رسانه، بر اجتناب از به کارگیری عناوینی مانند «نسل Z» تأکید میکند و میگوید: «هر نسلی ویژگیهای خود را دارد و فرزندان ما نیز در یک فضای زیستی نوین متولد میشوند؛ بنابراین باید در عصر خودشان زندگی کنند.»این دانشآموخته دکتری علوم ارتباطات تأکید میکند:« نسل جدید بهمحض اینکه چشمباز میکند، در کنار مهر مادری، شاهد ابزاری است که لحظههای او را ثبت و ضبط میکند؛ در واقع بچهها با رسانه چشم خود را باز میکنند؛ پس طبیعی است که استفاده از رسانهها برای آنها یک امر طبیعی و عادی محسوب شود و این عامل تفاوتشان با نسلهای پیشین است.»
وصالی اشاره میکند: « سن استفاده از رسانه در کشور بهشدت کاهشیافته و به سنین 2 یا 3 سال رسیده است؛ ضمن اینکه تقلید رفتارهای رسانهای از 6ماهگی آغاز میشود.»
او بهسادگی نصب بازیهای نامناسب توسط کودکان بر روی گوشیهای تلفن همراه اشاره میکند و میافزاید: «آنها در عصر کنونی صرفا با دیدن یک تبلیغ رنگی و لمس دکمه سبز، میتوانند بازیهای متعددی را بدون اطلاع والدین خود نصب کنند؛بنابراین نسل امروز به ابزارهای جدیدی برای زیست رسانهای نیاز دارد تا بتواند در این فضا زندگی سالمی داشته باشد.»
این استاد دانشگاه در پاسخ به دلیل اصلی گرایش بیشتر نوجوانان امروز به فضای مجازی نسبت به دهههای گذشته توضیح میدهد: «آنچه نوجوانان مشاهده میکنند، یک بخش الگویی از فضای اعضای خانواده است. همان اندازه که والدین به موضوعی اهمیت میدهند، فرزندان هم به همان اندازه آن را مهم میشمارند. وقتی پدر و مادر به طور دائم در شبکههای اجتماعی حضور دارند، کودکان نیز به این نتیجه میرسند که زیست اجتماعی جدید، یعنی حضور داشتن در شبکههای اجتماعی.» مدیرعامل انجمن سواد رسانه ایران تأکید میکند: « درگذشته نیز کودکان از رفتار بزرگترها تقلید میکردند؛ مثلا با بازیهایی مثل خالهبازی، فضای خانهداری را تجربه میکردند. امروز نیز در بازیهای کودکانه میبینید که کودکان بیشتر رفتارهایی مثل گوشی به دستگرفتن را از پدر و مادر خود تقلید میکنند.»
وصالی تصریح میکند: « نمیتوان انتظار داشت کودک جز رفتاری که مشاهده میکند، رفتار دیگری را تقلید کند. این والدین هستند که در ابتدا فهم زندگی اجتماعی را به کودک آموزش میدهند. پس اگر آنها روابط فامیلی و خانوادگی، دورهمیها را به روابط موبایلی ترجیح دهند، قطعا الگوهای رفتاری کودکان نیز به این سمت سوق پیدا میکند. بااینحال، شرایط کاری و خستگی والدین موجب شده که این روابط بیشتر در شبکههای اجتماعی دنبال شود و کودکان نیز بهتبع آن الگو بپذیرند.»
مدیرعامل انجمن سواد رسانه ایران، درباره تربیت نسل آینده در فضای مجازی، به تفاوتهای اساسی در مدیریت دسترسی کودکان بر اساس سن اشاره میکند و میگوید: « تبدیل نوجوانان به شهروندان دیجیتال خلاق و مسئول، مستلزم یک مدل رفتاری دقیق و آگاهانه از سوی سیاستگذاران و والدین است.»
او در پاسخ به اینکه چگونه میتوان نسل آینده را به شهروند دیجیتال خلاق و مسئول تبدیل کرد، با تأکید بر ممنوعیتهای بینالمللی اظهار میکند:« در دنیا استفاده از این فضا برای کودکان زیر 3 سال ممنوع است؛ زیرا اشعهای که از گوشیهای تلفن همراه و تبلتها ساطع میشود، باعث به جای گذاشتن اثرات مخرب مغزی و مشکلات جدی در رشد کودک میشود. پس کودکان تا پایان دبستان، نهایتا روزی یک ساعت از فضای اجتماعی یا بازیها میتوانند استفاده کنند.»
اینگونه که این استاد دانشگاه تصریح میکند: «شناخت کودکان از دنیای واقعی قبل از 3 سالگی صورت میگیرد. حضور زودهنگام آنها در فضای مجازی، اما موجب عدم شناخت درست میشود.»
این کارشناس حوزه ارتباطات، یکی از پیامدهای استفاده بیرویه از گوشی را اختلالات بیشفعالی، نقص توجه و بیقراری میداند که موجب عدم تمرکز در فضای واقعی و اختلال جدی در فرایند یادگیری میشود.او میافزاید: «مدارس باید به سمت بازسازی حرکت کنند؛ یعنی شیوههای آموزشمان باید به سمتی برود که بتواند از بازیها و فضاهای جدیدی که برای کودکان نشاطآور است، استفاده بیشتری کند.»
وصالی تأکید میکند: «استفاده از هوش مصنوعی و امکانات نوین رسانهای برای آموزش بهتر توسط بزرگسالان باید موردمطالعه جدی قرار گیرد، اما ورود بیپروایانه خود کودکان بدون حضور بزرگترها به این فضا، درست نیست و استفاده از این فضا در سنین نوجوانی حتما باید با همراهی و نظارت یکی از والدین باشد.»
در پاسخ به پرسشی در خصوص ایجاد تعادل میان آزادی نوجوان در فضای مجازی و کنترل آسیبها، این کارشناس حوزه ارتباطات بر اهمیت «راهنمایی و راهبریِ» نوجوانان تأکید میکند و توضیح میدهد: «نوجوان در سنی قرار دارد که هنوز به قدرت تشخیص کامل خوب و بد نرسیده و درعینحال در مرحله استقلالطلبی است.»















