به گزارش اصفهان زیبا؛ درحالیکه اصفهان بهعنوان یکی از قطبهای فرهنگی، هنری و صنعتی ایران شناخته میشود، اما شاخصهاحاکی از کاهش پیوسته سطح سرمایه اجتماعی در این استان است. کارشناسان این مسئله را نهتنها یک پدیده آماری، بلکه نشانهای از آسیب ساختارهای فرهنگی، ارتباطی و مدیریتی جامعه میدانند.
سرمایه اجتماعی، بهعنوان زیرساختی نامرئی، اما حیاتی در توسعه اجتماعی، شامل مؤلفههایی چون اعتماد عمومی، مشارکت، انسجام، احساس تعلق و مسئولیت جمعی است.
از دید جامعهشناسان، وجود سرمایه اجتماعی بالا در یک جامعه باعث افزایش همکاری، تحمل اجتماعی، امنیت روانی و پیشرفت اقتصادی در جوامع میشود؛ درحالیکه کاهش آن منجر به انزوا، بیاعتمادی، تنشهای فرهنگی و کندشدن حرکت توسعهمحور خواهد شد.
کاهش سرمایه اجتماعی در اصفهان، بهویژه باتوجهبه پیشینه تاریخی و فرهنگی شهر، موجب نگرانی کارشناسان اجتماعی شده است؛ چرا که در شهری با چنین ظرفیت فرهنگی وهمچنین سنتهای غنی مثل همکاری و خیرخواهی و همدلی و اعتماد عمومی انتظار میرود، سرمایه اجتماعی بالا باشد؛ درحالیکه جدیدترین گزارشها حاکی از پایین بودن سرمایه اجتماعی در اصفهان است! همین تناقض سبب شده جامعهشناسان بر ضرورت بازنگری در رویکردهای سنجش سرمایه اجتماعی تأکید کنند.
گزارشها چه میگویند؟
بررسیهای ملی و نتایج پژوهشهایی تحت عنوان «سنجش سرمایه اجتماعی ایرانیان»، «مطالعه ارزشها و نگرشهای ایرانیان» و «پایش وضعیت اخلاقی جامعه»، نشان میدهند استان اصفهان در سالهای اخیر همواره رتبههای پایینی از نظر سرمایه اجتماعی را به خود اختصاص داده است.
در برخی از سالها این استان در آخرین رتبه قرار گرفته و در بعضی دیگر، نام اصفهان در میان چند استان انتهایی جدول است؛ روندی که به گفته جامعهشناسان، بههیچوجه نمیتوان آن را گذرا یا مقطعی دانست.
احمد مهرشاد، جامعهشناس و عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان، در گفتوگو با «اصفهان زیبا» در این باره توضیح میدهد: «در مطالعات طولی و ملی، جایگاه اصفهان از منظر وضعیت سرمایه اجتماعی، همواره جای تأمل جدی دارد. بر اساس شاخصهای علمی و جهانی مانند میزان اعتماد، انسجام و مشارکت اجتماعی، این استان در مقایسه با نقاط دیگر کشور ضعیفتر ظاهر شده است.» او میگوید: «در کنار تحلیل عددی دادهها باید پرسید، آیا ابعاد سرمایه اجتماعی، انسجام و وحدت اجتماعی را میتوان صرفا با رویکرد کمی و پرسشنامهای سنجید؟ از سوی دیگر در مطالعات کمی معمولا زمینههای فرهنگی نادیده گرفته میشوند؛ مثلا در مقایسههای بین استانی، تفاوت نظام فرهنگی اصفهانی با سایر مناطق کشور کمتر لحاظ میشود؛ درحالیکه جهانبینی و رفتار اجتماعی مردم اصفهان با دیگران تفاوتهای بنیادین دارد.»
به گفته این جامعهشناس، اصفهانیها طبق برخی تحقیقات «افرادی منظم، دقیق، دارای چارچوب و سختگیر» تلقی میشوند که همین ویژگیها در نسبت با فرهنگهای سهلگیرانه و منعطفتر، میتواند نتیجه سنجشهای کمی را دچار چرخش کند.
او تصریح میکند: «این خصوصیات فرهنگی را نمیتوان بیتأثیر بر شاخصهای سرمایه اجتماعی دانست؛ درحالیکه لایههای فرهنگی جامعه اغلب در مطالعات آماری نادیده گرفته میشوند و همین لایهها در بزنگاههای اجتماعی مثل بحرانها یا رویدادهای ملی بروز پیدا میکنند و رفتارهای متفاوتی را شکل میدهند.»
به گفته مهرشاد، هنگامی که فضای فرهنگی جامعه فعالتر میشود، مثلا در زمان بحرانهای ملی، حوادث طبیعی یا وضعیتهای خاص سیاسی بینالمللی، مردم اصفهان رفتارهایی متفاوت از آنچه آمارها روایت میکنند، از خود بروز میدهند.
اصفهان در عمق فرهنگی از سرمایه اجتماعی بالایی برخوردار است
او توضیح میدهد: «وقتی فضای فرهنگی قوت میگیرد، شاهد رشد چشمگیر مشارکتهای خیرخواهانه، کمک به نیازمندان و نذورات در اصفهان هستیم. این رفتارها نشان میدهد جامعه اصفهانی در عمق فرهنگی خود از سرمایه اجتماعی بالاتری برخوردار است، هرچند در سنجشهای کمی این مساله کمتر دیده میشود.»
مهرشاد تأکید میکند: « این پدیده نشاندهنده چالشی در روششناسی سنجش اجتماعی است؛ بنابراین نمیتوان تنها با دادههای کمی درباره مفاهیم پیچیدهای مانند اعتماد یا انسجام اجتماعی قضاوت کرد، بلکه لازم است در این مطالعات بازنگری بنیادی صورت گیرد.»
در ادامه، این جامعهشناس با اشاره به نقش رسانهها در ارتقا یا تضعیف سرمایه اجتماعی میگوید: «نظام فرهنگی حاکم بر رسانهها در سالهای اخیر، گاه فضایی منفی و سختگیرانه ایجاد کرده که جامعه را از همدلی و همگرایی دور میکند؛ درحالیکه رسانهها باید در ایجاد رویکرد اعتماد محور و مثبتنگر فعالتر عمل کنند.»
او همچنین به دو تحقیق در این باره اشاره میکند: « نتایج مطالعهای از شورای شهر اصفهان درباره پایش سرمایه اجتماعی و پژوهشی از دانشگاه شیراز در زمینه سبک زندگی اصفهانیها نشان داد، مردم این شهر در حلقههای درونی خانواده و گروههای نزدیک انسجام بالایی دارند، اما در روابط بینبخشی و اجتماعی رفتار سردی از خود نشان میدهند. این یافته نشان میدهد، انسجام محلی قوی اما پیوندهای اجتماعی گسترده ضعیف است.»
این جامعهشناس خاطرنشان میکند: « رفع این شکاف نیازمند برنامهریزیهای جدی فرهنگی و اجتماعی است؛ اگر هدف ارتقای سرمایه اجتماعی باشد، باید از نگاه آماری صرف عبور کرده و به ابعاد فرهنگی، سبک زندگی و ارتباطات انسانی توجه درخور نشان داد.»
سنجشهای کمی نمیتوانند لایههای عمیق فرهنگی را نمایان کنند
با این اوصاف، پایینبودن شاخص سرمایه اجتماعی در اصفهان تنها به ضعف اعتماد یا مشارکت عمومی محدود نیست، بلکه ریشه در چالشهای فرهنگی و روششناختی دارد. به عقیده برخی جامعهشناسان، سنجشهای کمی نمیتوانند عمق فرهنگی جامعه اصفهان را نمایان کنند. اصفهانیها در شرایط خاص قابلیت همبستگی بالایی دارند، اما تحتتأثیر فضای رسمی و رسانهای گاه این متغییر کاهش مییابد؛ بنابراین، تقویت سرمایه اجتماعی در این استان نیازمند رویکردی چندبعدی و فرهنگمحور است که بهجای تمرکز بر آمار، به شناخت و پرورش اعتماد و همدلی واقعی بین مردم و نهادها بپردازد.















