اعتبار اصلاح‌طلبان برای دولت دوازدهم هزینه شد

پس از 12 دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران، این بار رقابتی غیرقابل‌پیش‌بینی و پرحاشیه برای تعیین رئیس‌جمهور آینده در خرداد 1400 پیش رو است. انتخاباتی که تحلیل‌های متفاوتی در خصوص میزان مشارکت مردم و کاندیداهای احتمالی آن وجود دارد و انتظار می‌رود در کمتر از یک سال فرصت باقی‌مانده تا این رقابت، جریان‌های سیاسی نیز فعالیت‌های انتخاباتی خود را آغاز کنند و از رویکردهای خود برای مقابله با مشکلات کشور پرده‌برداری کنند. شرایطی که با توجه به تجربه یازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی و حضور کم‌رنگ مردم در آن باید جدی گرفته شود و فضای سیاسی و انتخاباتی کشور از این حالت معلق همراه با رخوت درآید. در این رابطه «اصفهان‌زیبا» با محمد کیهانی، عضو هیئت مؤسس و رئیس حزب ندای ایرانیان شعبه اصفهان، گفت‌وگو کرد.

تاریخ انتشار: 06:01 - دوشنبه 1399/06/24
مدت زمان مطالعه: 9 دقیقه

پیش‌بینی شما از آرایش جریان اصلاحات و تعدد کاندیداهای این جناح در انتخابات 1400 ریاست جمهوری چیست؟ آیا ممکن است همچون انتخابات یازدهم مجلس شورای اسلامی از نامزدهای اجاره‌ای حمایت کنند؟

با توجه به فضای سیاسی ایران چندان نمی‌شود در این خصوص پیش‌بینی کرد. شرایط کشور و معادلات آن به دست جناح‌ها یا افراد نیست که بتوانند برنامه‌های خود را از قبل پیش‌بینی، برنامه‌ریزی و تنظیم کنند. به نظر بنده باید نگاه خود را به انتخابات با توجه به شرایط فعلی کشور، فضای گذشته و همچنین نوع نگاه مردم به جریان اصلاحات تعیین کرد. از طرفی آن‌طور که مشخص است احزاب اصلاح‌طلب نیز تمایل چندانی برای ثبت‌نام و حضور در عرصه انتخابات ریاست جمهوری ندارند. چراکه دست کاندیداهای تراز اول اصلاح‌طلبان سال‌هاست که از رسیدن به فینال کوتاه شده است. این جناح عملا در این شرایط بارها از کاندیداهای درجه چندم خود برای شرکت در عرصه انتخابات و البته بنا به شرایط اجباری که در آن قرار می‌گیرند، استفاده کرده است.

نظر شما درباره تعدد کاندیداهای جریان اصلاحات در انتخابات خرداد چیست؟ آیا این موضوع باعث ایجاد چالش وحدت نخواهد شد؟

پیش‌بینی بنده با توجه به پاسخی که در سؤال قبل دادم این است که ما در انتخابات 1400 چالش وحدت نخواهیم داشت. طبیعتا چالش در وحدت، زمانی اتفاق خواهد افتاد که افراد اشتیاق زیادی به ثبت‌نام در انتخابات داشته باشند و جامعه نیز از شرایط انتخابات استقبال کند. بنابراین با این شرایط به نظر می‌رسد که ما در انتخابات 1400 چالشی در وحدت نخواهیم داشت و یقینا به دنبال آن نیز تعدد کاندیداها وجود ندارد.

آیا انتخابات 1400 را می‌توان یک انتخابات درون‌گروهی تصور کرد؟

بله انتخابات می‌تواند درون‌گروهی باشد، منتهی درون‌گروهی برای یک جناح خاص. البته در صورتی این اتفاق برای آن جناح خواهد افتاد که رقیبش بنا به دلایلی همچون پیش‌بینی شکست در انتخابات یا عدم داشتن کاندیداهای موردنظر، تمایل به برگزاری انتخابات به‌صورت درون‌گروهی را پیدا کند. برای مثال اصول‌گرایان تجربه انتخابات درون‌گروهی را در مقابل جریان اصلاحات داشته‌اند که عموما هم به اختلاف رسیدند. آن‌ها حتی در دورانی سعی کردند انتخابات را از حالت تک‌قطبی به حالت درون‌گروهی و با شورونشاط درآورند. اما با شرایط کنونی به نظر می‌رسد که در انتخابات آینده هر یک از جناحین روی یک کاندیدا اتفاق‌نظر می‌کنند و در روز آخر او را با یک یا دو رقیب خیلی ضعیف‌تر که از قبل نتیجه و کارنامه رأی‌آوری آن‌ها مشخص است به عرصه انتخابات می‌فرستند و نهایتا به نتیجه دلخواه خود می‌رسند.

آیا اصلاح‌طلبان از سازکار اجماع درون جناحی برای شرکت در انتخابات آینده برخوردارند؟ اگر چنین شرایطی برای آن‌ها وجود ندارد چه مشکلاتی در انتظار آن‌هاست و چگونه می‌توانند با این فضا کنار بیایند؟

همان‌طور که اشاره کردم به نظر نمی‌رسد جریان اصلاحات گزینه‌های متنوعی داشته باشد که بخواهد به‌صورت متکثر با آن کاندیداها در این رقابت شرکت کند. با توجه به فیلتر نهادهای نظارتی دست اصلاح‌طلبان خالی است. آن‌ها حتی اگر متمایل به حضور در این رقابت هم باشند به‌سختی می‌توانند نامزدی از سوی خود معرفی کنند و همچون انتخابات دوره قبل به سمت کاندیداهای اجاره‌ای خواهند رفت. به عبارتی مشکلاتی که در انتظار آن‌هاست هم‌اکنون نیز گریبان آن‌ها را گرفته است. درواقع فاصله زیادی میان شرایط حاکم و آمال و آرزوهای سیاسی آن‌ها وجود دارد. تصور اصلاح‌طلبان بر این بود که می‌توانند کشور را توسط احزاب شاخص خود اداره کنند که چنین چیزی اتفاق نیفتاد.

کمتر از یک سال مانده تا انتخابات ریاست جمهوری؛ احزاب اصلاح‌طلب در اصفهان از چه فضاهایی برای ورود بهتر به این رقابت غیرقابل‌پیش‌بینی در نزدیک شدن به اهدافشان استفاده می‌کنند؟

یک سال تا انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است و کمیته سیاسی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات به‌عنوان محور جریان اصلاحات در اصفهان جلساتی را برگزار کرده و می‌کند. با بررسی این موضوع به‌صورت استانی مشاهده خواهیم کرد که نگاه استان‌ها بیشتر به سمت مرکز است. نمایندگی‌های احزاب اصــلاح‌طلب در اصـــفهان، نظرات اعضا را جمع‌آوری می‌کنند و با عنوان نماینده‌های حزبی، این جمع‌بندی‌ها را به تهران منتقل می‌کنند و در آخر تصمیم نهایی در تهران گرفته می‌شود. البته احزابی را داریم که مرکزیت آن‌ها در تهران نیست و تصمیمات آخر در اصفهان گرفته می‌شود. این روزها اما براساس جمع‌بندی‌های صورت‌گرفته، مباحث گوناگونی مطرح و در حال انجام است. در تهران نیز تمامی مسائل رصد و شرایط استان‌ها در خصوص انتخابات آینده تشریح می‌شود. درنهایت سعی بر این است که احزاب در تهران جمع‌بندی‌های بهتری را برای شرکت در انتخابات داشته باشند.

 قبول دارید که احزاب اصلاح‌طلب در اصفهان همچون گذشته با یکدیگر متحد نیستند و کمی تک‌روی در کار آن‌ها دیده می‌شود؟ آیا دلیل این عدم اتحاد برگرفته از اختلاف‌های درون‌جناحی است؟

تک‌روی در احزاب اصلاح‌طلب تنها مختص اصفهان نیست؛ بلکه در سایر نقاط کشور نه‌فقط در میان جبهه اصلاحات بلکه در میان اصول‌گرایان نیز وجود دارد. در گذشته تنها دو جریان اصلی راست و چپ در کشور وجود داشت که هر دو خط و مرز مشخصی داشتند. از طرفی افرادی که خواستار فعالیت سیاسی بودند توسط بزرگان این دو جناح مدیریت می‌شدند. اما با توجه به تکثری که به وجود آمد و اعلام موجودیت افراد مختلفی که وارد سپهر سیاسی ایران شدند، طبیعی است که نظرات مختلفی ارائه شود. شرایط مانند سابق نیست که تنها اظهارنظر یک یا دو نفر وجود داشته باشد و مابقی تابع آن‌ها باشند. امروزه با توجه به گرایش‌های مختلفی که وجود دارد احزاب نیز هرکدام به‌صورت جداگانه تشکیل‌شده‌اند و نظرات خود را ابراز می‌کنند و چون صدای واحدی از سوی احزاب شنیده نمی‌شود، می‌گویند که احزاب اتحاد ندارند. با این شرایط در روزهای نزدیک به انتخابات لیستی از کاندیداها بسته می‌شود که نشانه جمع‌بندی واحد از سوی احزاب اصلاح‌طلب است. نکته دیگر اینکه اختلافات درون‌جناحی همیشه وجود دارد و گاهی بروز علنی نیز خواهد داشت. خوشبختانه جریان اصلاحات در اصفهان شاکله اصلی خود را حفظ کرده است. البته در مقاطعی سازهای مخالف هم وجود داشته است؛ چراکه یکی از شرایط دمکراسی تکثر آراست.

کمی در خصوص حزب ندای ایرانیان در اصفهان صحبت کنید.

بنده به‌عنوان عضو هیئت مؤسس حزب ندای ایرانیان و سه دوره عضویت در شورای مرکزی از ابتدا در همه فعالیت‌های این حزب حضور داشته‌ام. بخش اعظمی از اعضای حزب ندا در یک یا دو حزب بزرگ کشور فعالیت داشتند که متناسب با سن‌و‌سال و افزایش تجربه سیاسی تصمیم به تشکیل این حزب در بیان اهداف خود و به‌تنهایی گرفتند. ما خواهان ارائه گفتمان به عرصه جامعه هستیم و سعی ما از بدو تأسیس ندا بر این بود که تمرکز خود را صرفا از روی فعالیت‌های سیاسی برداریم و فعالیت‌های همچون اجتماعی و محیط‌زیست را به آن‌ها اضافه کنیم.

اقدامات اخیر این حزب در راستای احیای سرمایه اجتماعی ازدست‌رفته در اصفهان و رسیدن به جایگاه گذشته جریان اصلاحات چه بوده است؟ از طرفی رویکرد حزب شما برای انتخابات1400 چیست؟

برای رویکرد حزب ندا در انتخابات 1400 هنوز به تصمیم‌گیری واحدی نرسیده‌ایم. البته این موضوع در شورای مرکزی در حال پیگیری است، اما به جمع‌بندی کامل نرسیده است. تمام احزاب اصلاح‌طلب بخشی از اعتبار را به علت حمایت از کاندیداتوری آقای حسن روحانی در دو دوره انتخابات ریاست جمهوری 92 و 96 هزینه کردند و بخش دیگر اعتبارشان را به پای عملکرد دولت حسن روحانی گذاشتند. باید این واقعیت را پذیرفت که در عرصه سیاست گاهی اعتبار به دست می‌آورید و گاهی هم مجبورید اعتبار خود را هزینه کنید. متأسفانه ما تابه‌حال بیشتر اعتبار هزینه کرده‌ایم، تا اینکه به دست آوریم. اعتبار ازدست‌رفته مردم هم تنها باصداقت خواهد برگشت. ما باید مسئولیت هر حمایتی را بر عهده بگیریم. مردم را توجیه کنیم و شفاف سخن بگوییم.

حمایت شما از کاندیداتوری حسن روحانی عواقب خوبی نداشت. آیا جریان اصلاحات، پیش‌بینی چنین شرایطی را می‌کرد؟

به‌صورت واضح می‌گویم که آقای روحانی کاندیدای شماره یک جریان اصلاحات نبود؛ اما در جمع‌بندی نهایی و از میان کاندیداهای تأییدشده، انتخاب شد. کاندیداهای اصلی ما برای شرکت در انتخابات 92 و 96، از فیلترهای نظارتی رد نشدند. در آن شرایط تنها گزینه‌ای که می‌توانست نمایندگی احزاب اصلاح‌طلب را بر عهده بگیرد، آقای روحانی بود. جناح اصلاحات شاید بتواند حمایتش را از آقای روحانی بردارد، اما نمی‌تواند گذشته خود را در حمایت از دولت او نفی کند. به همین خاطر ما احزاب اصلاح‌طلب که حامی آقای روحانی بوده‌ایم، از زیر بار این مسئولیت شانه خالی نمی‌کنیم. احزاب و گروه‌هایی که حامی هر کاندیدایی هستند باید بابت حمایت‌های خود هزینه دهند.

شما در قالب عضوی از جریان اصلاحات تا چه اندازه نقد بر دولت را قبول دارید؟

نقد بی‌رحمانه به دولت اشتباه است. ما باید این موضوع را بپذیریم که بسیاری از مشکلاتی که متوجه کشور شده است به‌تنهایی زیر سر دولت نیست. بسیاری از شرایط صرفا توسط دولت و در داخل کشور تنظیم نمی‌شود و خروجی این فضا تنها براساس تصمیمات داخلی نیست. نابسامانی‌های کشور همگی تقصیر دولت حسن روحانی نیست. بله ما نقد جدی به عملکرد دولت آقای روحانی داریم، اما این موضوع را باید در نظر بگیریم که تصمیمات نهایی تنها از سوی دولت گرفته نمی‌شود. شرایط تحریمی که در ایران وجود دارد، در طول تاریخ ایران بی‌سابقه است و این نوع طرز فکر نقادانه به دولت در این فضای نابسامان نوعی جفا به دولت است. شرایط سیاسی ایران همچون بار شیشه‌ای است که اگر به آن لگدی زده شود، چیزی از آن باقی نخواهد ماند. ما باید منصفانه دولت را نقد کنیم.

آیا حضور افراد کارنامه‌دار از هر جناحی در انتخابات خرداد بهتر از تعدد داوطلبان در این رقابت نیست؟ از طرفی تا چه اندازه این احتمال وجود دارد که مردم به چهره‌های جدید رأی دهند؟

متأسفانه سیاست داخلی دارای مشکل است… آن‌قدر حجم تخریب شخصیت‌ها در کشور بالاست که به‌سختی می‌توان گزینه‌ای را برای عرضه در انتخابات پیدا کرد و همان‌طور که اشاره کردم در جناحین نیز کسی باقی نمانده است. در این شرایط جناحین مجبور به انتخاب چهره‌های جدید برای شرکت در انتخابات هستند. البته این اقدام دارای عواقبی هم خواهد بود؛ اینکه این چهره‌های ناشناخته پشتوانه‌ای ندارند و خط فکری آن‌ها مشخص نیست یا همچون ادوار گذشته با اقدامات نابجا برای کشور هزینه‌بر خواهند بود. درنهایت قطعا چهره‌های جدید به همراه چهره‌های مطرح به عرصه انتخابات 1400 پای خواهند گذاشت. درنهایت باید دید که فضای حضور در انتخابات به چه صورت است. اگر شرایط به نحوی باشد که انتخابات رقابتی شکل نگیرد بعید نیست که چهره‌های گمنام و بدون کارنامه رأی بیاورند که در این صورت امیدواریم پیروز این انتخابات سکان دولت را به‌خوبی هدایت کند.

در شرایطی که اصلاح‌طلبان در انتخابات 1400 ازلحاظ جلب سرمایه اجتماعی و تأیید کاندیداها از سوی شورای نگهبان دچار تردید هستند، آیا احتمال می‌رود که مردم بار دیگر به جریان اصلاحات رأی دهند یا اینکه تصور مردم بر این است که رأی دوباره به اصلاح‌طلبان بر مشکلاتشان می‌افزاید؟

مردم از اکثر جناح‌های سیاسی خسته‌اند. تا به امروز آن‌ها فقط شعار و وعده شنیده‌اند. باید دید مردم با این شرایط چه واکنشی از خود نشان می‌دهند. با شرایط کنونی قطعا رفتاری که در انتخابات مجلس یازدهم از مردم سر زد، در انتخابات ریاست جمهوری 1400 نیز تکرار خواهد شد. متأسفانه جامعه اقبال خوبی به انتخابات مجلس نداشت و اگر همین روند ادامه پیدا کند و روزبه‌روز به این ناامیدی‌ها دامن زده شود، طبیعتا رویکرد مردم به انتخابات 1400 به همین صورت باقی خواهد ماند. اصلاح‌طلبان نیز در انتخاباتی که مردم نسبت به آن رویکرد مثبتی نشان ندهند، موفق نخواهند بود.

برخی معتقدند اگر احمدی‌نژاد وارد گود انتخابات ریاست جمهوری شود و از سد تأیید صلاحیت‌ها عبور کند، شانس پیروزی اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان از بین خواهد رفت. نظر شما در این باره چیست؟

احمدی‌نژاد یک پدیده بسیار خاص است. او از نردبان اصول‌گرایان بالا رفت و پس‌ازآن موضوعاتی را به میان آورد که حتی اصلاح‌طلبان جرئت بیان آن‌ها را نداشتند. احمدی‌نژاد با تبلیغات خاص پوپولیستی قدرت گرفت و حکومت خود را برپا کرد که البته در نوع خود بی‌سابقه بود. با این شیوه شخصیت‌های اصیل اصول‌گرا را از خود دور کرد. پیروزی احمدی‌نژاد در صورت تأیید صلاحیت او بعید نیست. مردم دوره‌ای به خاتمی رأی دادند و همان‌ها به احمدی‌نژاد هم رأی دادند و پس از مدتی مردم نظرشان تغییر کرد و به کاندیدای دیگری روی آوردند. به عقیده بنده احمدی‌نژاد شانسی برای تأیید صلاحیت در انتخابات ریاست جمهوری را ندارد و البته رویکرد نظام  نیز چندان موافق با چهره‌هایی که امتحان خود را پس داده‌اند، نیست. به نظر می‌رسد که رویکرد به سمت انتخاب دولت جوان انقلابی است که اگر این باشد احمدی‌نژاد در این شرایط هیچ جایگاهی را نمی‌تواند برای خود متصور شود.

با توجه به طرح جدید اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری در اعمال نظارت و مشارکت بیشتر شورای نگهبان و تغییراتی که قرار است در شرایط ثبت‌نامی کاندیداهای این رقابت به وجود آید، انتخابات‌1400 و به‌خصوص اصلاح‌طلبان تحت تأثیر چه چالش‌هایی قرار خواهند گرفت؟

روزبه‌روز عرصه‌های رقابتی، تحت عناوین مختلف محدودتر می‌شود. درست است که همه این طرح‌ها روپوشی از قانون بر تن دارند، اما به نظر می‌رسد محدودکننده هستند. قانونی‌بودن آن‌ها صرفا کافی نیست. ما باید بپذیریم که اگر مردم در رأیی که می‌دهند، فصل‌الخطاب هستند این‌همه بند و تبصره حتی پس از انتخابات چه معنایی دارد. دمکراسی قواعدی دارد که اگر ما به دمکراسی تن می‌دهیم باید قواعد آن را نیز بپذیریم. ازنظر بنده این نوع دمکراسی با تعیین قواعد جدید محدودکننده است و مطلوب نیست. با این شرایط کسانی هم که به‌عنوان کاندیدای انتخاباتی یا به‌عنوان رأی‌دهنده در این انتخابات مشارکت می‌کنند، باید عواقب این تغییرات را در چارچوب‌های قانونی جدید بپذیرند.

هم‌زمان با این طرح، نایب رئیس مجلس خواستار برپایی نظام پارلمانی است. پیشنهادی که به معنای حذف کامل انتخابات ریاست جمهوری است. تا چه اندازه احتمال وقوع چنین شرایطی وجـود دارد و آیا کشور زیرساخت‌های لازم برای برپایی چنین نظامی را دارد؟

ما قبلا تجربه این نوع نظام را داشته‌ایم و منافع و ضررهای آن را هم دیده‌ایم. در گذشته پیشنهاد‌هایی در خصوص حذف ریاست جمهوری و انتخابات پارلمانی شده بود. این پیشنهاد چندان هم بد نیست. شاید از این طریق بساط این گردن هم انداختن‌ها از دولت به مجلس یا از مجلس به دولت برچیده شود. مردم خسته شدند از اینکه هرروز شاهد درگیری دولت و مجلس هستند؛ رئیس‌جمهور با یک گرایش و مجلس نیز با گرایشی دیگر به جان هم افتاده‌اند. البته این راه‌حل برای همه مشکلات کشور نیست و باید مشکلات به‌صورت دیگری حل شود. اما اگر تصور بر این است که با چنین تغییراتی مشکلات از بین خواهند رفت، انجام دهند؛ بعید است که این موضوع به انتخابات سال آینده برسد و فعلا در حد یک گمانه‌زنی باقی خواهد ماند.

کدام‌یک به نفع کشور خواهد بود؛ نــظام پارلــمانی و حــذف رئیس‌جمهور یا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری با شرایطی جدید؟

تا نفع کشور را در چه چیزی تعریف کنیم. باید آن چیزی اتفاق بیفتد که به نفع مردم باشد. مردم عموما از بسیاری از شعارهای احزاب و وعده‌ووعیدهای جمع زیادی از مسئولان و حرف‌های شعارگونه آن‌ها دل‌زده‌اند و به دنبال آسایش و آرامش روانی و امنیت همه‌جانبه‌اند. این تصمیم باید توسط کلیت نظام گرفته شود و در تصمیمات تنها و تنها منفعت مردم در نظر گرفته شود. متأسفانه بسیاری از فرصت‌ها تا به امروز از بین رفته است. اگر خدای‌ناکرده نظام، مردم را به‌عنوان پشتوانه خود از دست بدهد، عملا چیزی برای گفتن نخواهد داشت. باید از اقدامات شعاری و پوپولیستی دوری کرد و مردم را در جریان هر طرحی قرار داد و منافع و ضررهای آن را در نظر گرفت. مردم رفتارهای مدیران و مسئولان را رصد می‌کنند و می‌فهمند به آن چیزی که می‌گویند، اعتقاد دارند یا ندارند. نفع کشور نفع مردم است. نظام تنها و تنها باید اعتماد ازدست‌رفته را احیا کند.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط