از نورباران تا نقاشی
ساعت هجده و پانزده دقیقه در ابتدای خیابان شریف واقفی و چهارراه نورباران، در میان نیمچه ابری از آلودگی و نور غروب سوار خط اتوبوس باغ غدیر دروازهدولت میشوم. دو سوپر موادغذایی، دو ساعتفروشی، یک کادوییفروشی، تعاونی مصرف یکی از سازمانها، یک لباسفروشی و یک میوهفروشی سرچهارراه نورباران باز هستند. در ابتدای خیابان شریف واقفی اما تنها یک تعویض روغنی باز است و تا سر خیابان گلزار جنوبی، چیزی نیست جز برگ و باد و تاریکی و روشنی. از نبش چهارراه گلزار تا نرسیده به چهارراه ملک به ترتیب ساندویچی، داروخانه، یک فروشگاه زنجیرهای موادغذایی، پرده فروشی، مرغ و ماهی فروشی، عطاری، تعمیرگاه ماشین، اتوسرویس، قصابی و میوهفروشی باز هستند. پس از آن یک نانشیرینیفروشی بزرگ، شال و روسری فروشی، فروشگاه سبزیجات آماده، هایپر مارکت، فروشگاه نرده استیل، فلافلی، اسباببازیفروشی و تعمیرات موتور الکتریکی و سیمپیچی در حال فعالیتاند. سر چهارراه نقاشی جگرکی و کافی نت باز است و بقیه مغازهها بستهاند.
از فلسطین تا استانداری
ساعت هجده و بیست دقیقه است که اتوبوس وارد وهم آلودی خیابان فلسطین میشود. در میان تاریکیهای این خیابان قدیمی، تنها یک عینکفروشی، یک مغازه تعمیرات ریشتراش، یک عطرفروشی و یک سوپرمارکت باز است و باقی به خواب پاییزی فرورفتهاند. وقتی وارد خیابان استانداری میشویم، روشنایی میوهفروشی، نانوایی و سوپر موادغذایی ابتدای خیابان میریزد به جان اتوبوس. اول خیابان فرشادی به ترتیب داروخانه، سوپر موادغذایی و لاستیکفروشی باز هستند. در ادامه مغازههای مرغ فروشی، شارژکارتریج و خدمات چاپ و پرینتر، آبمیوهفروشی و یک باب جگرکی بیمشتری باز هستند و تا چشم کار میکند، استانداری در سیاهی شب فرورفته است.
از دروازهدولت تا شهدا
ساعت هجده و سی و پنج دقیقه خیابان سپه سوتوکور است و فقط مواد غذایی کوچک ابتدای آن در نوری کدر غاز میچراند. کسبه خیابان طالقانی تا چهارراه خلجا دربست، دربستهاند. ترافیک دورِ دروازه دولت برخلاف همیشه در این ساعت روان است. چهارباغ عباسی از نور مغازهها خالی شده و کسبه در حال جمعوجور کردن هستند. اول چهارباغ پایین تا چهارراه تختی به ترتیب ساندویچفروشی، دو مهمانپذیر، یک هتل، گز و پولکیفروشی و آبمیوهفروشی باز است و مابقی، تخته کرده و رفتهاند. سوار اتوبوس خط ملک شهر هستم. همه صندلیها پر است و اتوبوس گرم و راه نفس، بسته! تا برسیم به میدان شهدا، میبینم که چراغ فلافلی، لبنیاتی، موبایلی، قصابی، آبمیوه فروشی، گلفروشی، عینکفروشی، عطاری و یک اسنکفروشی باز است، اما توی مغازههایشان قو پر نمیزند. اطراف میدان شهدا هم فقط یک خشکبار فروشی و یک نانوایی نبش فروغی باز است.
از فروغی تا دروازه تهران
ساعت هجده و پنجاه دقیقه در اتوبوس خلوت دروازه تهران نشستهام و چهارچشمی دوطرف خیابان آقای ذکاءالملک را میپایم که باید غرق نور لوسترفروشیها باشد اما نیست. اینجا به ترتیب مغازههای قصابی، گلفروشی، عــینکفروشی، لوسترفروشی، چندین سوپر مواغذایی، لوازم بهداشتی، لوازم خانگی، مرغ فروشی، آبلیموگیری، چندین آش و حلیم و کلهپاچهفروشی، دونانوایی با صفهایی شلوغ، تعمیرات موبایل، پارکینگ، پولک و نباتفروشی و سبزیفروشی تا سر چهارراه پنجرمضان باز هستند. نبش چهارراه هم دکانهای خشکشویی و تعویض روغنی باز است و تا برسیم به دروازهتهران، مغازههای کلـــیــدســــازی، یک رســـتــوران، لـــوازم یـــدکیفــروشی، و مـــوبایــلفــروشیهای باز، چشمک میزنند. در ساعت هجده و پنجاه و پنج دقیقه به دروازه تهران میرسیم. دورش میگردم. داروخانه، چندین مغازه تعمیرات موبایل، چندین پیتزافروشی و فلافلی، کافه، ساعتفروشی، تایپ و تکثیری، فروشگاه لوازم تحریر، باتریفروشی، لباسفروشی، مرغ و ماهیفروشی و فروشگاه سبزی آماده، پابه رکاب خدمت هستند. اول رباط اول هم رستوران، کافی نت و تنباکو و قلیانفروشی باز است. یکی از کاسبها میگوید: «اینجا همه تا هشتونیم و نه بازند.» اما شواهد نشان میدهد خبری نیست!
از کاشانی تا وفایی
ساعت نوزدهوبیست دقیقه ابتدای خــیابان کاشــانی ایـــستادهام. همه خوراکیفروشیهای اول کاشانی، از قصابی و مرغ و ماهیفروشی تا میوه و سبزی و آبمیوهفروشی بازند. مغازههای عطاری، لوازم یـــدکی مـــاشین، دو ابزارفروشی، عینکفروشی، تــعمیرات موبایل، آرایشیبهداشــتی، خـــیاطی، مهر فوری، خشکشویی، لباسفروشی، کشکفروشی و دیگر اغذیهفروشیها تا چهارراه وفایی بازند. تا برسیم به شاپور قدیم، مغازههای موبایلی، کادوییفروشی، یک هتل، گلفروشی، کامپیوتری، لوازم پزشکی، ساعتفروشی و چندین مسافرخانه تا چهارراه جهاد میبینم که معطل مشتریاند. در شاپور قدیم یک مسافرخانه، عطاری، پولک و نبات فروشی و دو تایر فروشی تا اول پل آذر به سودای خود مشغولاند.
از حکیم نظامی تا دروازه شیراز
ساعت نوزدهوچهل دقیقه گلفروشی و اغذیهفروشیهای نــبش خـــیابان حکیمنظامی باز هستند. در ادامه دو گاراژ مکانیکی، تعویضروغنی، آپاراتی، فروشگاه تجهیزات پزشکی، نمایشگاه اتومبیل، عینکفروشی، ساعتفروشی، عطاری، تعمیرات موبایل، لوازم برقیفروشی، تایپ و تکثیری، دخانیات فروشی، فروشگاه شیشه اتومبیل، انواع و اقسام فست فودها، کبابیها و ساندویچیها باز و برقرارند. ترافیک روان و هوا سرد و آلوده است. از سهراه حکیمنــظامی تا دروازهشیراز، یک داروخانه و مجموعه رستورانها و فروشگاههای بزرگ گل و گیاه ارتش فعال هستند و دیگر هیچ، مگر تاریکی.
از دروازهشیراز تا آبشار
ساعت بیست، دور دروازه شیراز جز داروخانه و سوپر موادغذایی کسی باز نیست. سوار اتوبوس خط زندان-باغ قوشخانه میشوم. تا چهارراه داریوش، تنها یک کافه نان، یک فروشگاه موبایل و یک فستفود باز است و تا مصلی، جز ماشین و ترافیک، چیزی وجود ندارد.
از بزرگمهر تا احمدآباد
ساعت بیستوسی دقیقه در ایستگاه اتوبوس میدان بزرگمهر ایستادهام. دور میدان تنها یک عینکفروشی و یک سوپری باز است. میایستم تا اتوبوس پل یزدآباد، باغ قوشخانه سر برسد. تا چهارراه نورباران مغازههای فست فود، میوه فروشی و آجیل و خشکبار میبینم. بقیهبسته و خسته و در تاریکی نشستهاند. از نورباران تا چهارراه هشتبهشت تنها یک فروشگاه کالای پزشکی و بیمارستان صدوقی و داروخانهاش در حال فعالیت هستند. از چهارراه هشت بهشت تا میدان احمدآباد، به ترتیب داروخانه، عطاری، موبایلفروشی، فروشگاه کالای ساختمانی، نصب و تعمیر الکتروموتور، تشک فروشی، عینک فروشی، دوچرخهفروشی، مرغ و ماهی فروشی، یک فروشگاه زنجیرهای مواد غذایی و یک قصابی باز میبینم.
از قدس تا دروازهدولت
ساعت بیست و چهل و پنج دقیقه در میدان قدس از اتوبوس پیاده میشوم و منتظر اتوبوس انقلاب میمانم که گیرم نمیآید. سوار اتوبوس خط دروازهتهران میشوم. چندین عینک فروشی تا سر خیابان مولوی باز هستند. ساعت بیستوپنجاهوپنج دقیقه به سمت دروازه دولت میروم. شهر، از آیند و روند مردمان خالی است.