اخیرا سایتهای شرطبندی و قمارآنلاین زیادی درحال فعالیت هستند که گردانندگان آنها اینفلوئنسرها یا سلبریتیهایی هستند که اکثرا در خارج از کشور زندگی میکنند و برخی از هنرمندان یا افراد مشهور در داخل ایران نیز در اینستاگرام به تبلیغ این سایتها میپردازند. به نظر شما این سایتها چگونه به جذب مخاطب میپردازند؟
قمار و شرطبندی همیشه در طول تاریخ زندگی بشر یا حداقل در صدسال گذشته وجود داشته است. این پدیده از جمله رفتارهایی است که بنا بر دلایل مختلفی جزء کنشهای مداوم اجتماعی به شمار میرود؛ علتهایی از جمله اینکه عاقبت آن مشخص نیست و فرد در خلال حرکتی قرار میگیرد که فرجام آن نامشخص است و به همین دلیل نیز برای افراد هیجانانگیز است. بنابراین هیجانآفرینبودن قمار و استرس و اضطراب و همچنین ترشح آدرنالین بهویژه اگر باعث برندهشدن فرد شود، سبب میشود که افراد به آن گرایش پیدا کنند. از سوی دیگر، تمایل به انجام ریسک و رفتارهای هیجانی نامشخص در آینده، جزء بازماندههای ذهنی انسانهاست و نحوه ظهور و بروز آن جزء حوزه مشتقات آن. قمار همواره در طول تاریخ شکلهای مختلفی داشته است؛ از استفاده از استخوانهای حیوانات و گردوبازی و ورقبازی تا به الان که بهصورت شرطبندی در فضای مجازی و از سوی سلبریتیها انجام میگیرد؛ بنابراین این مسئله نوعی کشش درونی است که افراد را به سمت این رفتارها متمایل میکند.
این کشش از کجا شکل میگیرد و چرا افراد به این رفتارها متمایل میشوند؟
به خاطر اینکه انسانها معمولا به دنبال این هستند که برای خودشان هیجان خلق کنند. در این میان، شیوه خلق هیجان متفاوت است و میتواند پرش از ارتفاع و کوهنوردی و… باشد که از جمله کنشهای سالم هیجان به شمار میآید یا پیگیری و تمایل به شرکت در قمار و شرطبندیهای مجازی که ازجمله کنشهای ناسالم است. قمار و شرطبندی میتواند جذابیتهای مختلفی برای افراد به همراه داشته باشد. اگر این جذابیت توسط افرادی که دارای کاریزما هستند (سلبریتیها یا اینفلوئنسرها در حوزههای مختلف سینمایی و موسیقی و رقص و آواز و…) ایجاد شود، مسلما جذابیتها برای مخاطبان افزایش مییابد. بهعبارتدیگــــــر، شخصیـــــــتهای کاریزما درب ورودی انجام رفتارهای قمارگونه در فضای مجازی هستند.
خود شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام که بیشترین تبلیغات قمار و شرطبندی آنلاین در آن شکل میگیرد، بهعنوان یک رسانه در جذب افراد به این پدیده، آیا تأثیری دارند؟
در دنیای فعلی بهشدت تحت تأثیر جوّ تکنولوژی قرار گرفتهایم و خودمان را ملزم به زیست اجتماعی در کنار تکنولوژی به نام فضای مجازی کردهایم. طبیعتا این فضا یک ابزار یا وسیله یا پدیدهای است که بهعنوان یک رسانه از آن استفاده میشود و نه برای هدفگذاری. در این میان، محتوای رسانه است که باید درنظر گرفته شود و نه ابزار. به فضای مجازی بهعنوان یک عامل تخریبگر نباید نگاه کرد بلکه این فضا ابزاری است که هم میتواند جهتهای مثبت داشته باشد و هم جهتهای منفی. پس فضای مجازی یک رسانه است و به همین دلیل نیز باعث انتقال پیام میشود. در این میان، اما میزان دسترسی و گستردگی این فضا اکنون در جامعه به دلایل متعددی از جمله امکان ناشناسبودن افراد در آن، میزان رفاهی که برای افراد ایجاد میکند (بهطوریکه فرد در خانه قادر است از آن استفاده کند و نیازی به حضور در کازینوها یا قمارخانهها ندارد و…) باعث تسهیل کنشهای اجتماعی افراد میشود؛ کنشهایی مثل قمار آنلاین با درب ورودی جذاب سلبریتیها و اینفلوئنسرها.
افراد به تبلیغات جذاب سلبریتیها کمکم جذب میشوند و بنا به حرف شِنویای که از این افراد دارند، خودشان هم درگیر قمار میشوند. چگونه این تبلیغات باعث اعتیاد افراد به فضای مجازی میشود؟
اگر اعتیاد را به دو دسته مصرفی و رفتاری تقسیم کنیم، میتوانیم بگوییم که فضای مجازی عمدتا تأثیری که در حوزه اعتیاد به وجود میآورد، هدایت جامعه به اعتیادهای رفتاری است. فردی که وارد فرایند قمار میشود، بهسختی میتواند از آن فاصله بگیرد و جدا شود.
آیا عدم سواد رسانهای افراد نیز در این مسئله تأثیرگذار است؟
اتفاقا به عقیده من، این موضوع نشاندهنده عدم سواد رسانهای نیست، بلکه حاکی از افزایش سواد رسانهای افرادی است که دست به چنین کارهایی میزنند. اگر تعریف از سواد رسانهای این باشد که افراد شیوه استفاده از ابزارها و امکانات را بهخوبی بدانند، میتوان گفت فردی که دارد در این فضا قمار انجام میدهد، بهخوبی به این فضا چیره است و میداند که چهکاری را در راستای منافع خود انجام دهد.
آیا رسانههای رسمی مثل صداوسیما نیز در این میان نقشی دارند و میتواند باعث دامن زدن به این تبلیغات آنلاین و کشش افراد به سمتوسوی آنها شوند؟
میزان اعتماد به رسانههای رسمی مثل صداوسیما شاید حدود 10 درصد باشد و نه بیشتر. زمانی که سرمایه اجتماعی یک رسانه به این میزان باشد، این رسانه توان جهتدهی به افراد را نخواهد داشت و نمیتواند کارکرد مثبتی هم داشته باشد. اصلا یکی از دلایلی که جامعه جوان به سمت شبکههای ماهوارهای یا فضای مجازی سوق مییابند، همین عملکرد منفی صداوسیماست.
برای جلوگیری از فعالیت این سایتها پلیس فتا به مسدودسازی یا دستگیری سرکردههای شبکههای قمار میپردازد. به نظر شما این نوع برخورد باعث کاهش تمایل افراد به این سایتها و کاهش جذب مخاطبان آنها خواهد شد؟
هیچوقت در نظامهای اجتماعی برخوردهای مبارزهای برای حذف یا کاهش یک رفتار نتیجه مطلوبی نداشته است و همیشه راههای فراری برای این افراد وجود دارد. باید فرایند جامعهپذیری تصحیح شود. نمیتوان این مسائل را بهصورت یکشبه حل کرد، ولی اگر فرایند جامعهپذیری درست و اصلاح شود، میتوان امیدوار بود که مثلا برای بیست سال آینده جامعه در مسیر بهتری گام بردارد.