چند روز پیش خبر کلاهبرداری یک شرکت فروش موبایل (آیفون) منتشر شد. برای شرکت کوروشکمپانی، سلبریتیها و بلاگرهای زیادی تبلیغ کرده بودند و هرکدام در شناسایی این شرکت به مشتریان سهمی داشتند.
شهریور سال 1401 بود که ناآرامیهایی با عنوان «زن، زندگی، آزادی» یا «ززآ» در جامعه آغاز میشود؛ ناآرامیهایی که اگرچه با گذشت چندماه حضور فیزیکی مردم در آن کمرنگ میشود؛ اما ردپای اثرش کموبیش در سطوح مختلف جامعه به چشم میخورد.
معمولیبودن همیشه بد نیست؛ اگر نگاهمان به قضیه فرق کند؛ آنموقع زندگی آسانتر میشود و دیگر کسی بهخاطر ذاتیاتش فخرفروشی نمیکند.
در عصر رسانه مهمترین عامل تربیت انسان رسانه است (رسانه = الگو). شما شبیه چیزی میشوید که آن را دنبال میکنید. در این میان سلبریتی جماعت بیشترین تأثیرگذاری را بر قشر جوان و نوجوان ما پیدا کردهاند.
لابد شما هم این جمله معروف را شنیدهاید که «نمیشود همهچیز را باهم داشت». احتمالا در بسیاری از فیلمها و کتابها نیز با شخصیتهای جاهطلبی مواجه شدهاید که عزم راسخ آنها برای سرآمد شدن، رشتهای از مشکلات خانوادگی، بیماریهای روانی و سوءمصرف الکل و مواد مخدر را به دنبال داشته است؛ اما آیا واقعا برای رسیدن به موفقیت باید هر چیز دیگری را در زندگیمان قربانی کنیم؟