اگر امروز از اصفهانیها بپرسید که با نام مینیاتور به یاد چه بنا و شخصیتی میافتند، احتمالا شماری از آنها اسم چهلستون یا عالیقاپو یا استاد محمود فرشچیان را میآورند؛ اما برای من که در سالهای اخیر بخت دیدن آثار استاد امیرهوشنگ جزیزاده را یافتهام، بیهیچ حرفی، نام و آثار این استاد بزرگ نگارگری مکتب صفوی به ذهن میآید و بعد، یاد طراحیهای او در مقبره صائب یا هتل عباسی میافتم و نقشهای فراوان او بر فرش، کاشی، بوم، مس، نقره، چوب و… از خاطرم میگذرند.
وارد کوچه خانه استاد که میشویم، اول کاشیای راکه به نام او بر دیوار کوچه نصب شده، به کارگردان مستند نشان میدهم. زنگ در را میزنیم و این آغاز بزم پرشور و نقش اصفهان است پیش چشمان ما. آتلیه استاد پر از تابلوهای ویژهاش با قابهای خاتم مخصوصی است که با طراحی خود او کالبد آثار را در آغوش کشیدهاند. یکی از تابلوها قاب آینه دارد و تاریخ امضایش درست به سال تولد من برمیگردد و البته دارد به خانه هنردوستی که خواهانش است میرود.
اسبسوارانی پیچیده در رنگ و طرح از مقابل چشمانمان رژه میروند. بعد نوبت نقاشیهای گرفتوگیر است؛ آهوانی به کمند شیر یا اژدهایی در هم پیچیده. چوگانباز استاد هم با همه تصورات شما از این ورزشِ میراث ناملموس جهانی شده، تفاوت دارد. قالیچههای ابریشمینی بر زمین آتلیه استاد گستردهشدهاند که نقشهشان را استاد نگارگر ترسیم کرده است. زیلوی آبیرنگ گوشه آتلیه هم نام امیرهوشنگ جزیزاده را بر خود دارد و یادگاری است از شاگردی که به عشق استاد و به نام استاد برایش زیلو بافته است. عشق و تمنا، شعر و شعور، آدم و حوا، طاووسها و فرشتهها و هزاران مفهوم دیگر به روایت او دنیای جذابی را خلق کردهاند که سیاحتش عیش مدام است؛ مثل شعر حافظ، مثل ابیات سعدی. آلبوم عکسهای استاد جزیزاده را ورق میزنیم. اسمها و چهرههای آشنا زیادند؛ از مرحوم لطفالله هنرفر و عیسی خان بهادری گرفته تا عکسهایی از خود در کشورها و نمایشگاههای مختلف و البته خانواده که همیشه همپا و شورافزای او بودهاند.
اصفهان باید از فرصت ثبت جهانی مینیاتور به نفع گردشگری استفاده کند
هنر مینیاتور (Art of miniature) نـامــی اســـت کــه یونسکوییها برای پـرونــده تـازه ثبتشده مــیـراث ناملموس بشری انتخاب کردهاند. اگر به سایت یونسکو (ich.unesco.org) مراجعه کنید، در توضیح کوتاه این هنر برایش نوشتهاند: «مینیاتور، یک گونه از هنرهای دوبعدی است که از طراحیها و نقاشیهای کوچک بر کتابها، پاپیهماشه، فرشها، پارچهها، دیوارها، کاشیها و انواع دیگری از مواد و متریال حتی مانند طلا و نقره خلق میشود.»
در بخش دیگری از این متن بر این نکته تأکید شده که مینیاتور هر کدام از این کشورها در تاریخ و فرهنگ آن ملت ریشه دارند و نقشونگارها متأثر از آن فرهنگ و زیست اجتماعی است. نماهایی از دیواره نگارگری بنای سرای شیخ خان در آذربایجان، یک کلاس مینیاتور در تهران، استاد جوانی در حال نگارگری در ازبکستان، یک ورکشاپ نگارگری در ترکیه، نماهای بستهای از دو اثر نگارگری در ترکیه و آذربایجان، اثر نگارگری ظهر عاشورا از استاد محمود فرشچیان و یک اثر نگارگری از مهین افشانپور به نام شیخ صنعان و دختر ترسا عکسهای پرونده یونسکو را تشکیل میدهند. دیدن این مجموعه البته برای ما اصفهانیها ناامیدکننده است؛ مخصوصا اگر یک دل سیر ردپای نگارگری را در ابنیه تاریخی اصفهان دیده باشید، بخت دیدن «آتلیهخانه» استاد هوشنگ جزیزاده را هم به دست آوردهباشید و به نحو بهتر، با نگارگری نشست و برخاستی داشته باشید، آن وقت است که میدانید چه گنجینه عظیمی را به چه طریق ساده و دمدستی معرفی کردهاند. بگذریم، هر چه باشد، خبر ثبت جهانی نگارگری، برای اصفهان خبر ویژهای است؛ اگر هوشمند باشیم و از داشتههای فراوان این خطه در زمینه نگارگری به نفع مردم استفاده کنیم. حالا که مردم دنیا قرار است نام مینیاتور را بیشتر بشنوند و گردشگران دنیا بهخصوص شهروندان آذربایجان، ترکیه و ازبکستان متوجه این همپیوندی مبارک با ایرانیها هستند، چه فعالیتهای خلاقانهای میتوانیم برای ارتقای دوستی، گردشگرپذیری بیشتر و مبادلات فرهنگی هنری اصفهان با کشورهای دیگر در حوزه مینیاتور داشته باشیم؟ پاسخ به این پرسش ساعتها تأمل، پژوهش و البته فعالیت جدی میخواهد.