میگن نصف خیابان فردوسی بدون کاج شده. شما فکر کنید غرب هم میخواست پاشو بکنه تو کفش ما و عید نوروز رو جشن بگیره، از یک ماه قبل باید خونهتکونی رو شروع میکردن. تصور کنید خانواده دکتر ارنست در حالی که هرکدام از یک گوشه خانه آویزان شدهاند و با لباس کهنهشان در و دیوار را میسابند، یا چند روز مانده به سال نو در خیابانهای شهر هجوم برده و هرچه لباس نو و آجیل و شیرینی و گز وجود دارد، احتکار کردهاند. در آخرین چهارشنبه سال هم، خود و خانواده را به آتش کشیده و با انداختن پیکنیک گاز در آتش، ابراز خوشحالی کنند یا همچون غربیهای افادهای، سفره هفت سین را در هفت طبقه و با ظروف طلا و مس بچینند و گلآرایی کنند. با همه این تجملات و ساختارشکنی در نوروز باستانی، حتی اگر از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را هم در سفره شام شب عید بگذارند، دو چیز کم دارند. یکی سیرترشی و دیگری سریال پایتخت! ترشی سیر را که فقط یک زن ایرانی میتواند 20سال در زیرزمین خانه نگه دارد تا حسابی سیاه و رسیده شود و سریال پایتخت را هم به جز سیروس مقدم، حتی «جیمز فرانسیس کامرون» هم نمیتواند بسازد. پس همان بهتر که غربیها خود را در مراسم دیگر کشورها دخیل نمیکنند و آرام یک گوشه مینشینند تا بابانوئل برایشان هدیه بیاورد. همه که مثل ما ایرانیها خودکفا نیستند که از حاجی فیروز یک بابانوئل بسازند و بفرستند در خیابانهای شهر!




