عید نوروز خانواده دکتر ارنست

به همین کاج کریسمس که وسط خانه گذاشته‌ام قسم، فقط ما ایرانیان هستیم که غیورانه در تمام آیین‌های ملی،  شمسی، قمری، میلادی و… در ۳۶۵ روز سال شرکت می‌کنیم و در این راه از هیچ تلاشی دست بر نمی‌داریم. نوروز باشد سبزه می‌کاریم، شب یلدا باشد حافظ می‌خوانیم، کریسمس باشد کاج‌های پارک محله را می‌کنیم و از چراغانی‌های مناسبتی برای چراغانی‌اش استفاده می‌کنیم، سپندارمذگان باشد به دوست خود کتاب «پندار نیک، کردار نیک، گفتار نیک» هدیه می‌دهیم؛ اما ولنتاین چون که اسمش لوس و تیتیش مامانی است، خرس و پاستیل هدیه می‌دهیم.

تاریخ انتشار: ۰۹:۵۹ - یکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۹
مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه

میگن نصف خیابان فردوسی بدون کاج شده. شما فکر کنید غرب هم می‌خواست پاشو بکنه تو کفش ما و عید نوروز رو جشن بگیره، از یک ماه قبل باید خونه‌تکونی رو شروع می‌کردن. تصور کنید خانواده دکتر ارنست در حالی که هرکدام از یک گوشه خانه آویزان شده‌اند و با لباس کهنه‌شان در و دیوار را می‌سابند، یا چند روز مانده به سال نو در خیابان‌های شهر هجوم برده و هرچه لباس نو و آجیل و شیرینی و گز وجود دارد، احتکار کرده‌اند. در آخرین چهارشنبه سال هم، خود و خانواده را به آتش کشیده و با انداختن پیک‌نیک گاز در آتش، ابراز خوشحالی کنند یا همچون غربی‌های افاده‌ای، سفره هفت سین را در هفت طبقه و با ظروف طلا و مس بچینند و گل‌آرایی کنند. با همه این تجملات و ساختارشکنی در نوروز باستانی، حتی اگر از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را هم در سفره شام شب عید بگذارند، دو چیز کم دارند. یکی سیرترشی و دیگری سریال پایتخت! ترشی سیر را که فقط یک زن ایرانی می‌تواند 20سال در زیرزمین خانه نگه دارد تا حسابی سیاه و رسیده شود و سریال پایتخت را هم به جز سیروس مقدم، حتی «جیمز فرانسیس کامرون» هم نمی‌تواند بسازد. پس همان بهتر که غربی‌ها خود را در مراسم دیگر کشورها دخیل نمی‌کنند و آرام یک گوشه می‌نشینند تا بابانوئل برایشان هدیه بیاورد. همه که مثل ما ایرانی‌ها خودکفا نیستند که از حاجی فیروز یک بابانوئل بسازند و بفرستند در خیابان‌های شهر!