خاورمیانه در انتظار جنگ؟!

طی هفته‌های گذشته ارتش آمریکا با مستقر‌کردن یک زیردریایی هسته‌ای، چند فروند ناو جنگی و درنهایت پرواز دو بمب‌افکن بی‌52 بر فراز خلیج‌فارس باعث تحرکاتی در منطقه شده است. به ادعای برخی مقامات ایالات متحده، این اقدامات تحریک‌آمیز به دلیل بالا رفتن سطح تهدیدات علیه نیروهایی آمریکایی و  ورود موشک‌های کوتاه‌برد به عراق از سوی ایران است. این در حالی است که تنش در خاورمیانه از زمان خروج ایالات متحده از برجام در اردیبهشت97 افزایش یافته و با ترور سردار قاسم سلیمانی و محسن فخری‌زاده به اوج خود رسیده است.

تاریخ انتشار: ۰۸:۳۰ - سه شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۹
مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه

ترس آمریکا از انتقامی که ایران بارها از آن سخن گفته از دیگر دلایل گسترده‌شدن تحرکات اخیر در منطقه به شمار می‌رود. مقامات و فرماندهان نظامی کشورمان بارها تأکید کرده‌اند که نوع، زمان و مکان پاسخ به جنایت را ایران تعیین و اعلام می‌کند و آمریکایی‌ها نمی‌توانند در این خصوص ادعایی داشته باشند. تحلیلگران اما معتقدند این اقدامات آمریکا با هدف بهانه‌جویی و آغاز یک درگیری نظامی با ایران است. پیش از این برخی رسانه‌های خارجی اعلام کرده بودند که ترامپ ممکن است در روزهای پایانی ریاست جمهوری‌اش، آمریکا را به درگیری نظامی با ایران بکشاند. در این باره وزیر امور خارجه کشورمان در پاسخ به این اقدامات آمریکا و با بیان اینکه اطلاعات به‌دست‌آمده از عراق حاکی از توطئه‌ای برای ساخته و پرداخته کردن بهانه‌ای برای جنگ است، در توئیتی گفت: «ایران به دنبال جنگ نیست، اما آشکارا و مستقیم از مردم، امنیت و منافع حیاتی خود دفاع خواهد کرد. به جای مبارزه با کرونا در آمریکا، ترامپ و همپالگی‌هایش میلیاردها دلار برای ارسال بمب‌افکن‌های B52  و ناوگروه به منطقه ما به باد می‌دهند.» در این زمـــینه مــهدی مطهر‌نیا، کارشــناس مســائل بیــن‌المــلل در گفت‌و‌گو با «اصفهان زیبا»  از تنش‌ها، تحرکات نظامی آمریکا و پیش‌بینی در خصوص جنگ احتمالی در منطقه سخن گفت.

 آمریکا از هر اتفاقی در منطقه بهره برداری می‌کند

به گفته مطهرنیا اهداف آمریکا نسبت به منطقه خاورمیانه بسیار گسترده‌تر از آن چیزی است که در ظاهر نشان می‌دهد. او گفت: «ایالات متحد به یک بشکه نفت منطقه خاورمیانه نیازی ندارد؛ بلکه هدف این کشور کنترل رقبای خود و تسلط بر تنگه هرمز تا خلیج عدن است. ایالات متحده همواره به دنبال ایجاد زمینه‌هایی برای بنیان‌گذاری یک رژیم حقوقی در قرن 21 است تا در پرتو آن بتواند حضور و ظهور جدی در منطقه خاورمیانه داشته باشد.» این کارشناس بین‌الملل با بیان اینکه آمریکا از هر اتفاقی در منطقه بهره‌برداری و به نفع خود استفاده می‌کند، گفت: «منطقه با اینکه یک لباس ضدآمریکایی بر تن کرده است؛ اما این کشور را به چالش در برابر خود دعوت می‌کند و آمریکایی‌ها همواره در تلاش برای استفاده از فرصت‌های موجود در این چالش‌ها هستند. آن‌ها با تبدیل هر چالشی به فرصت وارد عمل می‌شوند.»
مطهرنیا ادامه داد: «آنچه که تحت عنوان مبارزه علیه آمریکا در منطقه پیش آمده است، در درون خود تهدیدهایی را بر علیه این کشور به دنبال دارد که البته آمریکایی‌ها بر اساس سنت دیرینه خود در مسائل امنیتی و استراتژیک از آن‌ها به عنوان فرصت استفاده می‌کنند و با حضور در خلیج فارس تا تنگه عدن و از تنگه عدن تا باب المندب تسلط خود را در این حوزه به نمایش گذاشته‌اند. به عبارتی اصل تلاش آن‌ها بر این است که زمینه‌ساز و زمینه‌پرور فضایی مناسب در راستای بازتولید حضور خود در منطقه باشند.»

 مذاکره یا مقابله حداکثری با آمریکا؟

این استاد دانشگاه در خصوص احـــتــمال شــکل‌گــیری یک جـــنگ نظامی در منطقه گفت: «در اینکه آیا بر اثر تحرکات نظامی آمریکا در منطقه خاورمیانه جنگی رخ خواهد داد یا خیر؟ جنگ همیشه امری ممکن بوده و خواهد بود. البته در سال‌های اخیر این احتمال شدت پیدا کرده است. مسائل امنیتی و استراتژیک در ایالات متحده اگرچه تحت تأثیر سیاست‌های رؤسای جمهور گوناگون دمکرات و جمهوری‌خواه این کشور قرار می‌گیرد، اما اثر چندان بارزی بر سیاست‌های کلی آن ندارد. بر خلاف برخی کشورهای منطقه که متأثر از ساخت‌وپاخت نظام‌های حکومتی حضور یا عدم حضور افراد است، در آمریکا اما آمدن و رفتن دونالد ترامپ درصد معینی تأثیر بر سیاست‌های ایالات متحده وارد می‌کند که این درصد بر مسائل امنیتی و سیاسی چندان محسوس نیست.»
او ادامه داد: «همان‌گونه که با رفتن بوش دوم و آمدن اوباما یا رفتن اوباما و آمدن ترامپ یا پیش از آن با رفتن کلینتون و آمدن بوش دوم مسیر ارتباط آمریکا با تهران تغییر چندانی نکرد و حتی تقابلات فشرده‌تر شد، در دولت جدید آمریکا همین اتفاق رخ خواهد داد. علی‌رغم ارتباطات میان تهران و واشنگتن و رفتن ترامپ و آمدن جو بایدن شاید رویدادهای به ظاهر مثبتی رخ دهد، اما در نهایت این فشار آمریکا ادامه خواهد داشت و تهران یا باید بر طبق عنصر مقاومت رفتار کند یا اینکه پای میز مذاکره با این کشور بنشیند. به عبارتی ایران باید مذاکره حداکثری یا مقابله حداکثری با آمریکا را در دستور کار دولت خود قرار دهد.»

 انتقام با سرعت، قدرت و دامنه بسیار بالا انجام می‌شود

مطهرنیا در بررسی تحرکات اخیر آمریکا در خلیج فارس و آماده‌باش نظامی ایران هم‌زمان با سالگرد شهادت سردار قاسم سلیمانی گفت: «این شرایط ناشی از انتقام سختی است که ایران از آن سخن گفته است. انتقام اصولا نمی‌تواند بدون زمان و با یک رویداد تاریخی همراه نباشد. زمانی ما می‌توانیم یک ضربه را انتقام بنامیم که آن را هرچه نزدیک‌تر به اقدام طرف مقابل انجام دهیم. نمی‌توان یک‌بازه زمانی چندین‌ساله یا چندین دهه را برای گرفتن یک انتقام در نظر داشت. اساسا انتقام به سرعت، قدرت، شدت و دامنه بسیار بالا نسبت به طرف مقابل صورت می‌گیرد. هم اکنون با گذشت یک‌سال از این اتفاق(ترور ناجوانمردانه سپهبد شهید قاسم سلیمانی) و در سایه ترور محسن فخری‌زاده بالطبع این پرسش در افکار عمومی مطرح خواهد شد که آیا ایران توانایی گرفتن انتقام سخت از آمریکا را دارد؟ آنچه که نقل و انتقالات برخی از نیروها و تجهیزات نظامی از سوی ایران در منطقه نشانه‌هایی از حرکت ایران در جهت زدن ضربه انتقام به آمریکا محسوب می‌شود.» به گفته این کارشناس بین الملل ترامپ نیز در اواخر دوران خود به دنیال ایجاد یک فضای مناسب برای تقابل با ایران نیز هست و از منظر قرائت آمریکایی می‌خواهد وارد فضایی محدود‌کننده علیه جمهوری اسلامی ایران شود. تا از یک طرف هم به اهداف امنیتی و استراتژیک فراملی خود برسد و از سوی دیگر زمینه‌های درگیری دولت آینده آمریکا با ایران را فراهم سازد. او افزود: «همین مقدار تنش میان ایران و آمریکا در صحنه منطقه و دور از جنگ احتمالی می‌تواند راه بازگشت بایدن به برجام را سخت و وعده‌های او در خصوص مذاکره با ایران را دچار مشکل کند.»
او عــقب‌نشینی برخی نیروهای آمریکایی از خلیج فارس (ناو جنگی نیمیتز) را بسیار مهم و قابل توجه ارزیابی کرد و آن را نشانه مثبت یا ترس از تهدیدات ایران ندانست. به گفته این استاد دانشگاه خارج شدن نیروهای آمریکایی از تیررس ایرانی‌ها نشانه مثبتی برای کشورمان نیست؛ چراکه این اقدام نشان‌دهنده یک حمله و هجمه از سوی این کشور است و تنها یک عقب‌نشینی کامل از منطقه است که نشان از یک عقب‌نشینی اســتــراتــژیــک می‌دهــد و می‌تــواند نشانه مثبتی برای ایران به حساب ‌آید.
مطهرنیا در پایان و در پاسخ به این سؤال «اصفهان زیبا» که احتمال تلنگر از سوی کدام کشور ایران، آمریکا یا متحدان ایالات متحده همچون رژیم صهیونیستی در شروع درگیری نظامی وجود خواهد داشت، گفت: «محتمل‌ترین عمل یک سناریوی نیابتی است. به این معنا که نیروهای نزدیک به ایالات متحده که خواهان ادامه وضع موجود بین تهران و واشنگتن هستند، وارد عمل برای ایجاد جنگ نظامی میان ایران و آمریکا می‌شوند. دومین سناریو اما احتمال کشته‌شدن نیروهای آمریکایی خواهد بود که زمینه جنگ با آمریکا را فراهم می‌کند. از منظر من آمریکایی‌ها در حوزه فضای استراتژیک خود به هیچ وجه جنگ را به راحتی شروع نمی‌کنند؛ آن‌ها اگرچه قدرت خود را به نمایش می‌گذارند، اما در منطق استراتژیکشان جنگ آخرین گزینه محسوب می‌شود. به عبارتی با توجه به تجربه‌های موجود و با تمام صحبت‌هایی که این کشور در خصوص جنگ با ایران عنوان کرده، اقدام به جنگ در ارتباط با یک جامعه هدف آخرین گزینه ایالات‌متحده است. از این رو چنان که پیداست ایران و آمریکا در دوئلی حساس و در انتظار کوچک‌ترین اشاره از سمت طرف مقابل برای شلیک به سر می‌برند. منطقه در آماده‌باش کامل است و عملکرد موافقان درگیری نظامی میان ایران و آمریکا در جهت‌دهی به این فضا و آغاز جنگ بسیار مؤثر است. احتمالی که بسیاری از تحلیلگران و رسانه‌های بین‌المللی بر آن تأکید دارند.