با وجود شرایطی که ساختار جامعه برای زنان کنشگر به وجود آورده، نقش آفرینی سیاسی و اجتماعی آنها در جامعه ادامه دارد. ساجده عرب سرخی، فعال اجتماعی، روزنامهنگار، نویسنده و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت از جمله این زنان است که این روزها بیش از آنکه به سیاست بیندیشد، دغدغه زنان و کودکان مناطق دور افتاده را در سر دارد و در راستای توانمندسازی این قشر اهداف خود را نیز دنبال میکند. به اعتقاد عربسرخی زنان مدعی کنشگری سیاسی باید به پیوستهای اجتماعی به ویژه جامعه زنان که دور از نظر بوده است توجه کنند؛ چراکه بدون پیوستهای اجتماعی، فعالیت سیاسی نیز معنا نخواهد داشت. او زنان را همچون مولدی میداند که در برهههای مختلف خود را نشان میدهند و نقاط عطفی را در کنش سیاسی و اجتماعی ایجاد میکنند. عرب سرخی در یک لایو اینستاگرامی که از سوی کمیته آموزش و پژوهش سازمان عدالت آزادی ایران اسلامی برگزار شد، کنشگری سیاسی اجتماعی را از نگاه تجربه زیستی زنانه بررسی کرد و از دغدغهها و مشکلاتی که در این مسیر وجود دارد، گفت.
او دوران نوجوانی و شروع فعالیتهای سیاسی و اجتماعیاش تا به امروز را اینگونه توضیح داد: «نوجوانی من همراه بود با اوج فعالیتهای سیاسی، اجتماعی، بهار رسانهها و گشایشهایی در فضای سیاسی کشور با تشکیل جبهه مشارکت،NGOها، استفاده گسترده از اینترنت و گوشیهای همراه. به یاد دارم که به عنوان یک رأیاولی در انتخابات سال 76 شرکت کردم و از آن زمان به بعد در همه جمعهای دانش آموزی و دانشجویی حضور داشتم. پدرم نیز رسانهای و فعال سیاسی بودند و این موضوع راه را برای فعالیتهای اجتماعی و سیاسی من بازتر و آسانتر کرد. شروع فعالیتهای اجتماعی بنده نیز در خصوص کودکان کار و در حوزه رسانه بود. در NGO ها نیز در همین زمینه فعالیت داشتم. آن زمان گذشت و از سال 84 به بعد شرایط کار بسیار سخت شد و مدتی از فعالیتهای اجتماعی و سیاسی تا همین سالهای اخیر فاصله گرفتم و هماکنون به خود و دغدغههایم بازگشتم.»
او ادامه داد: «در سال 79 و 80 کوچکترین عضو شبکه سازمانهای غیردولتی جوانان و حتی تنها عضو زن شورای راهبردی بودم. البته یکی از شانسهای بنده، داشتن خانوادهای همراه و حمایتگر در آن زمان بود؛چراکه فعالبودن و دغدغهمند بودن را از پدر و مادرم آموختم. البته با داشتن خانوادهای مذهبی پذیرش خیلی از موضوعات نیز برای آنها ساده نبود، اما هربار راهحلی برای این مسائل پیدا میشد و خانواده هیچگاه مانع از فعالیتهای من حتی در آن فضای مردانه نمیشدند. بارها از گوشه و کنار میشنیدم که مگر تو پسری وارد این بخش از فعالیتهای مردانه شدهای؟ اما این موضوع به دلیل فضایی که در آن رشد کرده بودم چندان معنایی برای من نداشت.» او با اشاره به اینکه در تاریخ دینی کشورمان فعالیتهای زنان در حوزه سیاست و اجتماعی وجود داشته است، ادامه داد: «این موضوع چندان تازهای نیست و ما الگوهای بسیاری از کنشگری سیاسی و اجتماعی زنان همچون حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) را برای نمونه داریم.»
به گفته این کنشگر سیاسی اجتماعی با اینکه تاریخ را مردان نوشتهاند، اما این موضوع باعث دیدهنشدن فعالیت زنان در حوزه سیاست و اجتماع نشده است. او خاطر نشان کرد: «درست است که ما الگوهای محدودی از زنان کنشگر در تاریخ کشورمان داریم، اما نباید چندان توجهی به این مسئله کرد و آن را مد نظر قرار داد؛ چرا که رجوع به این موضوع تنها بهانهای است که شرایط را برای خود توجیه کنیم و کمکاریهای خود را پای فضای محدود جامعه بگذاریم. این بهانه خوبی نیست.»
او افزود: «همیشه حرف ما این بوده است که نقطهضعف مردان، زنان و خانوادههایشان هستند. اما حماسهای که زنان ما در دورانهای مختلف تاریخی خلق کردند چنان پشتگرمی و پناهگاهی برای مردان بود که حتی مردان به آن واکنش نشان دادند. در واقع زنان در سالهای اخیر وارد حوزهای شدند که بدون اینکه دنبال هیچگونه نقش و کنشگری سیاسی باشند، با این فعالیتها زندگی کردند. هم اکنون شرایط به گونهای شده است که مرد و زن در کنار هم و همراه با یکدیگر به فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود ادامه میدهند و هیچکس نمیتواند بگوید که چون این شخص یک زن است برود و تنها مرد داستان باقی بماند.» عربسرخی تأکید کرد: «فعالیتها و کنشگریهای زنان را باید بدون در نظر گرفتن ارزشهای سیاسی و جناحی در نظر گرفت و به آن اهمیت داد. چراکه اصل موضوع آن اعتقادی است که برایش مقاومت و تلاش میشود، حال چه اصلاحطلب باشند چه اصولگرا.» این کنشگر اجتماعی همچنین از فعالیتهای کنونی خود در حوزه رسیدگی به وضعیت زنان و کودکان در مناطق دور افتاده همچون سیستان و بلوچستان گفت. اینکه پس از سالها دغدغه کودکان کار را کنار نگذاشته و فعالیتهای فرهنگی و آگاهیبخشی و عمرانی را با محوریت آگاهی به زنان نیز انجام میدهد و به دنبال ایجاد شرایط بهتر برای این قشر است. او ادامه داد: «موضوعی که بسیار مهم است و کمتر نیز به آن توجه میشود، مسئله تفاوتهاست. ما از دو منطقه حرف میزنیم؛ پایتختهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و نقاط دور افتاده از این کلان شهرها. زندگی در این مناطق با یکدیگر متفاوت است؛ پس مسائل و دغدغههای آنها نیز با هم فرق دارد؛ زندگی، نیازها و مشکلات زنانی که در شهرهای بزرگ زندگی میکنند با زنانی که در نقاط محروم و دورافتاده زندگی میکنند، متفاوت است. حال این سؤال پیش میآید که تا چه اندازه چالشهای زنانی که در مناطق دور افتاده زندگی میکنند، مورد توجه فعالان حوزه زنان قرار گرفته است؟!
کنشگری سیاسی از نگاه تجربه زیست زنانه
شاید با نگاهی به تاریخ کنشگری سیاسیاجتماعی زنان ایران، سیر تکوینی روبهرشدی در آن دیده شود؛ اما این آمار با توجه به اینکه نیمی از جمعیت ایران را زنان تشکیل میدهند، چندان مورد قبول نیست و با توانمندیهای این قشر ازجامعه همخوانی ندارد. سطح بالای آگاهی، تحصیلات، تخصص و نقش مؤثر و پررنگ در بخشهایی از جامعه که از جمله شرایط ورود به عرصه کنشگری به حساب میآید باز هم نتوانسته زنان را به عنوان کنشگرانی فعال و مستمر در جامعه ظاهر کند. تسلط فضای فرهنگی و مردسالارانه بر این توانمندیها غلبه کرده و رویکردهای سیاسی و مدیریتی نیز حضور جدی آنها را در اکثر عرصهها که یک ضرورت به حساب میآید، محدود ساخته است.
-

پگاه ظاهری
دبیر گروه سیاست














