فرید صلواتی، مدیر عمارت هنرمند در ابتدای صحبتهایش درباره برگزاری برنامههای هنری در دوران کرونا میگوید: «یک سال از زمان همهگیری کرونا میگذرد و به نظرم تجربه این یک سال به ما نشان میدهد که میتوانیم در عین حال که پروتکلها را رعایت میکنیم برای همدیگر حال خوب بسازیم یا در عدم رعایت پروتکلها لجبازی و حال یکدیگر را خراب کنیم. خوشحالم که بعد از مدتها و با رعایت پروتکلها در عمارت هنرمند میزبان هنرمندان شهر و نمایشگاهی از یک هنرمند روشندل هستیم.»
او با بیان اینکه باید ذهنیتی که هنرمند توانخواه را از هنرمندان دیگر جدا میکند کنار بگذاریم، میافزاید: «بسیاری از دوستان میدانند که عمارت هنرمند متعلق به آدمهای خاص هنری نیست؛ بلکه متعلق به هرکسی است که عشق به هنر داشته باشد؛ از یک دختر نوجوان که در این مکان نقاشیهایش را به نمایش میگذارد تا استادان هنر اصفهان یا هاتف شرار، هنرمند روشن دل عزیز که برنامه امروز مخصوص او و به نمایش گذاشتن آثار نقاشی اوست. عمارت هنرمند متعلق به همه این افراد است و مجموعه این افتخار را داشته و دارد که نمایشگاههایی را برای هنرمندان نابینا و ناشنوا برگزار کند.»
حسن اکلیلی، بازیگر تئاتر و تلویزیون اصفهان نیز در مراسم گشایش نمایشگاه نقاشیهای هاتف شرار درباره شخصیت او میگوید: «هاتف نه تنها هنرمند همه فن حریفی است و دستی در موسیقی و آواز و نقاشی دارد، بلکه انسان بسیار بزرگی است که در زمینه کمک برای نجات جان انسانها هرکاری از دستش برمیآید انجام میدهد و من خوشحالم که امروز بخشی از هنرنماییهای او را در کنار هم به نظاره نشستهایم.»
او از لزوم ایجاد بسترهای مناسب برای هنرمند توانخواه میگوید و خاطرهای هم از مواجهه با هنر هنرمندان نابینا در عرصه تئاتر در همین راستا تعریف میکند: «تواناییهای هنرمندان روشندل ما بسیار زیاد است. درواقع آنها نیازمند بسترهای مناسب برای فعالیت هستند و اگر شرایط برای عرضه هنر این عزیزان فراهم باشد، میتوانیم شاهد هنرنمایی دوستان روشندل باشیم. خاطرم هست که در جایی مهمان هنرمندان روشندل بودم و آنها قرار بود تئاتری را روی صحنه ببرند. جالب اینکه تئاتر زمینهای تاریخی داشت و همه با ابزار جنگ بر صحنه حضور داشتند. نگران بودم که نکند با این وسایل به هم آسیب برسانند، اما زمانی که نمایش آغاز شد بهخوبی اجرا را پیش بردند و هیچ مشکلی پیش نیامد؛ چراکه عزیزان روشندل ما به کمک مربی تئاترشان که ایشان هم نابینا بود توانسته بودند با علامتگذاریهای خاصی محدوده حرکتی ایجاد کنند و در این محدوده به اجرای تئاتر بپردازند و این برای من بسیار تحسینبرانگیز بود که بهخوبی از عهده اجرای تئاتر برآمدند. امیدوارم این بسترها شبیه آنچه جناب صلواتی در عمارت هنرمند فراهم آوردهاند برای حضور هرچه بیشتر هنرمندان توانخواه و روشندل فراهم شود.»
در بخش بعدی مراسم گشایش نمایشگاه هاتف شرار هنرمند نابینا پشت تریبون میرود و صحبتهایی را در ارتباط با فعالیتهای هنریاش مطرح میکند: «من به عنوان کسی که زاده اصفهان نیست، اما نیای مادری و پدری او اصفهانی هستند به اصفهانی بودن خودم افتخار میکنم و میبالم. از جناب صلواتی نیز برای فراهمشدن شرایط برگزاری این نمایشگاه و همراهیشان در این مسیر بسیار سپاسگزارم. از صحبتهای انرژیبخش جناب اکلیلی هم ممنونم. آشنایی بنده با استاد اکلیلی از اواسط دهه هشتاد بود و در این سالها بسیار از ایشان آموختهام.»
او میافزاید: «کار اصلی من موسیقی و آواز است و سالها آواز را در محضر استاد گلپایگانی آموختم. نقاشی رئال را از سال 82 نزد استاد مرحوم سعدالله احمدی آموختم و تصورات ذهنی خودم را با تئوری و آموزههایی که دریافته بودم در هم تلفیق کردم و آثاری را کار کردم. استاد بعدی من برادرم هانی شرار استاد نقاشی خط بود که نزد ایشان آموزش نقاشی را ادامه دادم. نمایشگاه عمارت هنرمند دومین نمایشگاه من در اصفهان است و در کل پنجمین نمایشگاه انفرادی من به حساب میآید. قبلا هم در دو نمایشگاه گروهی شرکت کرده بودم. آخرین نمایشگاهی که قبل از نمایشگاه فعلی برگزار شد نمایش آثارم در تهران بود که شهرداری تهران تمامی آثار من را خریداری کرد و این آثار در حال حاضر در موزه نگهداری میشود.»
هانی شرار استاد نقاشی خط و استاد و برادر هاتف شرار به عنوان آخرین سخنران مراسم افتتاحیه نمایشگاه این نکته را تذکر میدهد که نقاشیها باید با این ذهنیت دیده شود که آثاری است از فردی که هیچ تصوری از دیدن ندارد: «نکته مهم در مواجهه با آثار هاتف این است که اگر کارها را مشاهده فرمودید و سوالاتی درباره نحوه رنگگذاری و چگونگی بافت در ذهن شما شکل گرفته است، باید به این مسئله توجه داشته باشید که این آثار تصورات یک فرد نابیناست؛ فردی که هیچ تصوری از رنگ ندارد. درواقع تغییر بافتها یا چگونگی شکلگیری نقاشی را باید از زاویه دید یک نقاش نابینا تحلیل کرد و برخلاف آنچه تصور میشود این کار بسیار دشوار است. من رنگها را براساس دایره رنگی برای هاتف توضیح میدادم و از شکل، فرم، خط و کمپوزیسیون برای او میگفتم. با این حال به او گفتم این تعریفها را رها کند و اینکه درخت سبز است یا آسمان آبی را کنار بگذارد. تمام اینها را که توضیح میدادم ابتدا آنالیز میکرد و بعد شروع به کشیدن میکرد.»
او ادامه میدهد: «برخی از دوستان در تجربههای مواجهه با آثار هاتف این آثار را خامدستانه میدانند، اما آنها باید این مسئله را در نظر داشته باشند که نقاش این آثار هیچ تصوری از دیدن ندارد و همیشه توصیه من به دوستان این است که با این نگاه دوباره به دیدار آثار بروند. با یک تجربه ساده میتوان فهمید که تا چه میزان بدون دیدن، انجام امور سخت میشود. کافی است در خانه یکی از کارهای روزمره مثل غذاخوردن و یا مسواک زدن را با چشم بسته انجام دهید آن موقع مشخص میشود که چه کار سختی است که بدون دیدن کاری را انجام دهیم؛ بهخصوص کاری مانند نقاشیکشیدن تا چه میزان دشوار میشود. من با حدود بیست سال فعالیت حرفهای در زمینه خوشنویسی و نقاشی خط تنها هفت نمایشگاه برگزار کردم و هاتف با اینکه خیلی دیرتر پا به عرصه هنر گذاشت با این حال تا کنون پنج نمایشگاه برگزار کرده است و این جسارت ابراز است که به هاتف اجازه چنین چیزی را میدهد.»