باید دوباره خرازی‌ها و همت‌ها خط‌شکن شوند

به طور قطع ابتکار مدیریت جهادی و اداره جامعه با تفکر و منش بسیجی به فرمان امام (ره) راهکار مناسب و مطلوبی بوده است تا از نیروها و ظرفیت‌های بالقوه انقلابی و پرتلاش برای تعالی و توسعه جامعه استفاده شود؛ البته نمی‌توان تفکر بسیجی را محدود و محصور به مرزهای داخلی و گروهی خاص دانست، آن‌هم در کشوری که ادعای ام‌القرایی جهان اسلام را دارد؛ بنابراین لازم است تا این روحیه والای انسانی و خدایی را نه تنها میان نسل حاضر در کشورمان، بلکه در سراسر جهان به‌خصوص جهان اسلام تسری داد تا همه آزادی‌خواهان و انقلابیون دنیا با این منش و تفکر انسان‌ساز و مترقی آشنا شوند و دست به دست هم با نگاه و رویکردی بسیجی که دیدی جهانی و فراملی دارد، به سمت فتح قله‌های بلند پیشرفت حرکت کنیم و از تمام ظرفیت‌های موجود در راه اعتلای جامعه اسلامی‌مان بهره بگیریم.

تاریخ انتشار: ۰۹:۰۳ - یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۰
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه

به‌راستی این مدیریت بسیجی بر چه اساسی بوده است که توانسته بدین‌گونه معجزه‌آسا کشورمان را از تجاوز هولناک جهانی در طول چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی پیروزمندانه و مقتدرانه حفظ و به صورت یک فرهنگ در تاریخ ثبت کند؟! اگرچه مدیریت بسیجی در دوران دفاع مقدس ابداع شد؛ یعنی زمانی که نهال انقلاب تازه بارور شده بود، زمانی که به غیر از تعهد دینی، تخصص و امکاناتی در کشور نبود، جوانان ایرانی به همین شیوه با دست خالی مقابل دشمن مهاجم ایستاده و به توفیقات بسیاری هم نائل آمدند؛ به‌همین دلیل برخی تصور می‌کنند اکنون تفکر و مدیریت بسیجی کنونی کارآیی ندارد و به نوعی تاریخ مصرف آن گذشته است؛ البته درست است که پایه‌های بسیج در سال‌های جنگ تحمیلی بنا شد، اما تفکر بسیجی و مدیریت مبتنی بر دیدگاه بسیجی که حضرت امام (ره) و جانشین خلف ایشان بدان تأکید زیادی داشته و دارد، چه دوران دفاع مقدس و چه زمان حال که علی‌الظاهر جنگی در پیش نیست، بسیار کارا و مهم است؛ زیرا مدیریتی مبتنی بر معنویت اسلامی و ارزش‌های انسانی است که اولا نباید محدود به روز یا روزهای خاصی باشد و ثانیا در این شرایط سخت اقتصادی که تحریم‌ها از همه سو کمرشکن شده است، به طور قطع مدیریت با سبک و سیاق بسیجی کارساز خواهد بود.
زمان جنگ بسیجیان افرادی بودند که هدفشان را می‌شناختند و نگاه به فردا و فرداها داشتند و حفظ حاکمیت اسلامی در کشور را برای نیل به سعادت در دنیا و آخرت دنبال می‌کردند. رهبران انقلاب اسلامی نیز در جملات خود به گونه‌ای دقیق و ظریف، تلاش کرده‌اند تا مختصات تفکر بسیجی را در ذهن مخاطبان خود به تصویر بکشند. این جمله امام خمینی (ره) که «بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک انسانی است»، به تفکر بسیجی بر تعالیم اسلام ناب محمدی تأکید کرده است و این جمله حضرت امام خامنه‌ای که: «بسیجی یعنی علی (ع) که تمام وجودش وقف اسلام بود»، الگوی عینی و شاخص کاملی را برای بیان تفکر و منش بسیجی در ذهن مخاطبان ایرانی و مسلمان تداعی می‌کند؛ چراکه مدیر در تفکر بسیجی، تکلیف‌محور است و به دنبال استقلال و خودکفایی اقتصادی برای تحقق شعار «ما می‌توانیم»، حرکت می‌کند. در زمینه روحیه قناعت و خدمت‌رسانی، مدیریت بسیجی «قلیل المووِنة وکثیر المعونة» است؛ یعنی هزینه‌هایی که برای انقلاب ایجاد می‌کند اندک و خدمتی که به انقلاب می‌رساند، زیاد است. شهیدانی چون همت، خرازی، پروفسور چمران، حسن باقری و… که هرکدامشان مصداق عینی چنین مدیریت برگرفته از اسلام ناب امام (ره) بودند؛ آن زمان مدیریت بسیجی ریشه در دو اصل توحید و ولایت داشت؛ چنان‌که شیوه مدیریت شهید خرازی به‌گونه‌ای بود که باعث شد از ذخایر موجود برای آینده نظام که شامل مسئولیت‌ها و دستگاه‌های مختلف می‌شد، استفاده بهینه شود، تفکر عمیق، اعتقاد و اعتماد زیاد این شهید به نیروهای تحت فرمان خویش منجر به بروز توانمندی‌های آن‌ها در عرصه‌های گوناگون می‌شد. او معتقد بود، باید به نیروها اعتماد کرد و فرصت‌های لازم را در اختیار آن‌ها قرار داد تا به رشد و پیشرفت برسند یا شهید حسن باقری که غالبا یکی دو ساعت پس از هدایت اولیه عملیات درخط نبرد حضور داشت و شخصا وضعیت خطوط تصرف‌شده را با اهداف از پیش تعیین‌شده کنترل می‌کرد و نقاط ضعف مانند توقف پیش از دستیابی به اهداف و ایجاد رخنه احتمالی دشمن، بررسی عملکرد واحدهای رزمی و یگان‌ها درخط را ارزیابی و دستورالعمل لازم را ابلاغ می‌کرد، بیش از همه به وضعیت بسیجیان می‌اندیشید و برای اوضاع روحی‌روانی آن‌ها به ویژه هنگام عقب‌نشینی، اهمیت ویژه‌ای قائل بود و اما در حال حاضر که در جنگ نامتقارن و نامرئی فرهنگی و اقتصادی قرار گرفته‌ایم، باز هم لازم است تا خرازی‌ها و همت‌هایی دیگر خط‌شکن‌ها باشند و با مدیریتی بسیجی که بر مبنای تکلیف‌مداری و حرکت در مسیر الهی است، عمل کنند تا بتوانیم در این بحبوحه و شرایط سخت نیز سرافرازانه بیرون بیاییم. متأسفانه گاه مدیران و مسئولان ما در گیرودار امور بوروکراسی و حفظ جایگاه موقعیتی از اصل به فرع رفته و مواضع دشمن را درست شناسایی نمی‌کنند و با صرف بودجه‌های کلان از بیت‌المال تنها به دنبال بیلان‌کاری و برگزاری سمینارهای کم‌اثرو کم‌بازده هستند و فراموش کرده‌اند که مدیریت بسیجی «قلیل المووِنة وکثیر المعونة» است.