به گزارش اصفهان زیبا؛ مسعود پزشکیان، رئیسجمهور نهم در کارزار انتخاباتی خود ضمن دیدار از زایندهرود بر احیای این رودخانه تأکید کرد؛ خواستهای که مردمان این خطه از رئیسان جمهور قبلی نیز داشتند.
با بررسی این خواستهها دو موضوع را لازم است یادآور شویم؛ اول اینکه متأسفانه اکثر قول و قرارها محدود به کارزارهای انتخاباتی بوده است و رؤسای جمهور پس از راهیابی به پاستور، مجالی برای رسیدگی به مطالبات ساکنان این منطقه نیافتهاند. دوم اینکه فارغ از نوع نگرش سیاسی، دولتها مسیری را برای احیای رودخانه زایندهرود انتخاب میکردند که پایان آن کاملا مشخص و به ناکجاآباد ختم میشد.
شاهد بر این ادعا نیز اینکه با گذشت بالغبر 25 سال از شروع بحران آب در زایندهرود، کوچکترین نشانهای از بهبود اوضاع این رودخانه مشاهده نمیشود و مسیر بحرانی آن با همان شیب به سمت بدتر شدن پیش میرود و بارگذاریها کماکان ادامه دارد. در سالهای نخستین وجود نشانه این بحران، شاید باور آن سخت بود که شهری مثل اصفهان در تأمین آب شرب خود با مشکل مواجه شود؛ شهری که بنابر اعتقاد منتقدان تمام آبهای منطقه را به سمت خود سوق داده است و صدالبته اینکه هیچگاه دولتها به خود بررسی زحمت علل بروز این شرایط در این منطقه را به خود ندادهاند و فقط در کارزارهای انتخاباتی قول احیای رودخانه زایندهرود را از زبان خود جاری ساختهاند. پسازآن، اما به گفتن این شعر بسنده میکنند که «چو دخلت نیست خرج آهستهتر کن که میگویند ملاحان سرودی، اگر باران به کوهستان نبارد، به سالی دجله گردد خشکرودی».
تأمین آب شرب کلانشهر اصفهان در طی دو دهه گذشته، همواره یکی از مشکلاتی بوده است که مردم این منطقه به دلایل مختلف از قبیل محدودیت بودجه، عناد مسئولان، تفکر شعاری عنوان شده و… درگیر آن بودهاند و این شهر را بهعنوان بحرانیترین کلانشهر کشور در تأمین آب شرب قرار داده است.
وجود طومار شیخبهایی در توزیع آب رودخانه زایندهرود، نشان از قدمت کشاورزی در این منطقه دارد که متأسفانه طی 25 سال گذشته روند رو به افول آن مشهود است؛ کشاورزی که از رودخانه دارای حقابه بوده و امنیت تأمین آن توسط دولتها به حاشیه رفته است.
بقای رودخانه زایندهرود و تالاب بینالمللی گاوخونی بهواسطه بیتوجهی دولتها بهکلی فراموش شده است و آنها در توجیه این بیتوجهی تنها به شعر عنوانشده بسنده میکنند یا پا را فراتر گذاشته و اصفهان را به دلیل عنوان کردن مشکلات ناشی از بحران آب، زیادهخواه معرفی میکنند.
شرایط آنچنان شکننده شده است که دیگر یارای پیگیری حل مشکلات باقی نمانده است و در کارزارهای انتخاباتی نیز مردم دیگر دلی به قولوقرارهای این و آن نبستهاند. این موضوع در کوتاهمدت شاید برای حاکمیت خیلی نامطلوب نباشد؛ چراکه دیگر دغدغه زایندهرود و اجرای دو پروژه بهشتآباد و کوهرنگ را ندارد و عملیاتی شدن هرکدام از این طرحها را به بهانهای به آینده واگذار یا اینکه اصفهانیها را سرخوش به تأمین آب از خلیجفارس و دریای عمان میکند؛ با چنان اطمینانی به این مسئله امیدوارند که در این طرحها دریچههایی برای تالاب گاوخونی و احیای رودخانه زایندهرود تعبیه شده است تا این منطقه هیچگاه رنگ بیآبی را نبیند.
جناب آقای رئیسجمهور، اما قبل از ورود به عهد خود با این مردمان توصیه میشود، دانش خود را با تاریخچه زایندهرود و اصفهان بهروز کنید و این مسئله را که دیگران راجع به زایندهرود و توسعه در این منطقه چه قضاوتی دارند،بعد از آگاهی از تاریخچه این رودخانه، موردبررسی قرار دهید وگرنه دولت شما نیز برای توجیه عملکرد خود به همان شعر پناه خواهد برد.
همواره از وزیر نیروی خود درخصوص عمل به عهد خود پاسخ این سؤال کلیدی را مطالبه کنید که با توجه به بحران آب شرب در منطقه اصفهان، خشک بودن شبکههای آبیاری در اکثر اوقات سال و عدم تأمین آب اراضی حقابهدار، خشک شدن زایندهرود و تالاب گاوخونی، منابع آب پایه رودخانه زایندهرود و آبهایی که به زایندهرود منتقلشده کجا مورداستفاده قرار گرفته است؟
پاسخ این سؤال ریلگذاری برای آینده این رودخانه و تمدن شکلگرفته آن خواهد بود. عدم ورود یا بیتوجهی به موضوع بحران زایندهرود همانند دولتهای قبل، سرنوشت تاریکی در انتظار منطقهای که بخشی از تاریخ کشور و مذهب رسمی کشور مدیون آن است خواهد بود که راه را برای آشفتگیهای زیستمحیطی، بروز و تشدید انواع بیماریهای صعبالعلاج و مهاجرتها و غیره هموار خواهد کرد.