به گزارش اصفهان زیبا؛ «ایران» از جمله مفاهیمی است که بسیار در فیلمها و سریالها به آن پرداختهشده. اگر سری به آرشیوها بزنیم، سکانسهای متعددی از نمایش عرق ملی، وطندوستی و میل به خاک خواهیم یافت که هرکدام از زاویهای موضوع را بررسی کردهاند؛ با فرارسیدن دهه فجر نیز طبق روال هر سال، پخش اینگونه سریالها از تلویزیون و رسانههای دیگر مانند آن قوتی دوچندان مییابد.
در این بین اما برخی از این پرداختها قویتر و ماندگارترند؛ مثلا سریال زیبای «در چشم باد» که تاریخ ایران در برههای از زمان را به تصویر میکشد. داستانپردازی قوی، مخاطب را با خود همراه میسازد و این است که روایت وقایع تاریخی را آسان میکند؛ روایتگری بدون ایجاد احساس کسالت و دلزدگی.
در سراسر این سریال، ردپای عشق به وطن مشهود است؛ از همان آغاز که ماجرا با همراهی پدر خانواده با میرزاکوچکخان جنگلی شروع میشود؛ تا انجام آن که با اصابت ترکشی به بیژن در مسجدجامع خرمشهر و درنتیجه شهادت او خاتمه مییابد. خدمت به وطن و حراست از آن، هدفی است که هر شخصیت بنا به دیدگاه و ایدئولوژی خاص خود آن را در راه متفاوتی جستوجو و برایش تلاش میکند؛ تا آنجا که در این مسیر از جان نیز مایه میگذارند.از دیگر نکتههای مورد توجه «در چشم باد»، بهتصویرکشیدن خانواده ایرانی و سنتهای آن است. آداب بر سر سفره نشستن، شاهنامهخوانی و قصهگویی پدربزرگ برای نوهها، نمایشهای خیمهشببازی و روحوضی، اجرای ورزشهای پهلوانی و زورخانهای و مواردی از این دست، همگی از پدیدههای غنی فرهنگ ایرانی هستند که امروزه به دست فراموشی سپرده شدهاند.
آنچه این سریال در پی آن است، این است که استقلال و عزت این آبوخاک بهآسانی به دست نیامده و در مقاطع مختلف تاریخ، مردان بزرگی با جانفشانی کشورمان را از طمع و دستبرد بدخواهان و بیگانگان حفظ کردهاند.
مجموعه دیگری که اخیرا از تلویزیون بازپخش میشود و همچنان مخاطبان خاص خود را دارد، «سرزمین مادری» است. این سریال در کنار پرداختن به زندگی شخصی «رهی» که شخصیت محوری به شمار میآید، به وقایع سیاسی اجتماعی زمانه، از دوران پیش از انقلاب تا پسازآن میپردازد. رهی در کشاکش جنبش ملیشدن صنعت نفت، از طرفداران آن و همچنین علاقهمند به مصدق است؛ اما با فراگیر شدن موج انقلاب، به انقلابیون میپیوندد و فعالیتهای سیاسی خود را در این راستا سامان میدهد.«سرزمین مادری» راوی فرازوفرودهای فراوان در تاریخ این سرزمین است. شعارها، تظاهرات و خونهایی که در این مسیر ریخته میشود، همگی حکایت از کوشش مردان و زنان ایرانی برای تحقق آرمان دارد. در سکانسی تأملبرانگیز از رهی درباره معنای «ایران» پرسیده میشود؛ پرسشی که مدتها بعد پاسخ آن را مییابد:
«”ایر” در زبان عربی معنای نر و نرینگی میدهد؛ درحالیکه “ایرانشهر” اسمی بوده که قبل از اسلام و در زمان ساسانیان به سرزمین پارسها یا پرشینها گفته میشده است. “ان” هم در زبان پارسی میانه اسم مکان بوده است؛ یعنی جا و سرزمین… “ایر” از کلمه آریایی مشتق شده، یعنی نژاد نجیب و شجاع، یا نژاد شریف و شجاع. درواقع معنی کلی ایران میشود سرزمین نجیبزادگان شجاع… .»
به گمان من، چنین مجموعههایی در بازنمایی ایران و ایرانی و همچنین نمایش تاریخ، به نسبت سریالهای تاریخی صرف مانند کلاه پهلوی و همانندهایش، موفقتر عمل کردهاند. آنجا که بیننده با شخصیتها احساس همذاتپنداری میکند، تأثیرگذاری آغاز میشود و میتوان به نقشبستن داستان، وقایع و تصاویر در ذهن بیننده امیدوار بود؛ مسئلهای که در ساخت مجموعههای تلویزیونی جدید یا فیلمهای سینمایی باید بیشتر موردتوجه قرار بگیرد.