به گزارش اصفهان زیبا؛ اصفهان، شهری است که در میان تصاویر و کلماتِ جهان — از سفرنامه جواهرسازان و جهانگردان تا آثار نویسندگان و هنرمندان — همواره جان میگیرد و هر روایت، چهرهای نو از این شهرِ آشکار و پنهان را نمایان میسازد.
به بهانه روز جهانی کتاب، اینبار از شهری سخن میگوییم که خود کتابی گشوده در برابر چشمان تاریخ است و نامش در زبانهای جهان پژواک یافته؛ از Ispahan در زبان فرانسوی گرفته تا Isfahan در متون شرقشناسی و سفرنامههای قرون گذشته. شهری که در چشم بسیاری، نهفقط یک مکان، که یک روایت مصور، یک افسانه زنده و یک شاهکار هنری است.
کتابهایی که در جایجایِ جهان درباره اصفهان نوشته شده است، هر یک چون برگهایی از کتابی بزرگتر، بخشی از چهره پررمزوراز این شهر را ترسیم کردهاند؛ گاه با چشمان دقیق یک معمار و مورخ، گاه با نثر شاعرانه یک سیاح و گاه در سکوت رازآلود یک هنرمند؛ اما آنچه در همه این روایتها مشترک است، ستایش خیرهکننده از شهریست که هنر، معماری، فرهنگ و انسانیت را توأمان در قلب خود گرد آورده است.
اصفهان، در این کتابها، شهری است زنده و درخشان که از لابهلای سطور به سخن میآید، شهری که نهتنها قلب تپنده تمدن ایرانی، که بخشی از حافظه فرهنگی بشر است.
و اینک، در این روز که به نام کتاب مزین شده، نگاهی میاندازیم به کتابهایی که در پهنه جهان درباره اصفهان نگاشته شدهاند؛ آثاری که ممکن است سالها از خلقشان بگذرد، اما همچنان، این شهر را باشکوه، زنده و رازآلود به تصویر میکشند؛ همانگونه که هست و شاید همانگونه که باید باشد.
شهری که در آن کاشیها سخن میگویند
کتاب Safavid Art and Architecture (هنر و معماری دوران صفوی) اثر Sheila R. Canby تلاشی است برای بازخوانی یک عصر طلایی و شهری افسانهای که در حافظه زیباییشناختی جهان نیز جایگاهی یگانه دارد.
در میان سدههای درخشان تاریخ ایران، دوره صفوی، همانگونه که سطرهای این کتاب روایت میکند، اوجِ تبلور هنر، سیاست، دین و معماری ایرانیست و اگر بخواهیم روح این شکوفایی را در کالبد یک شهر بجوییم، آن شهر، بیتردید، اصفهان است.
اصفهانِ صفوی نهتنها پایتخت سیاسی که کانون درخشان فرهنگ و هنر عصر خود بود؛ شهری که در آن کاشیها سخن میگویند، طاقها روایتگر معنا هستند و رنگ و نور در معماری، بازتابی از عرفان و قدرت بهشمار میروند.
این کتاب که حاصل گردهمایی برجستهترین ایرانشناسان جهان در کنفرانسی در موزه بریتانیا در ۱۹۹۸ است، از منظرهای گوناگون، جهان صفوی را به ما معرفی میکند. این اثر با گردآوری 19 مقاله تخصصی، اصفهان را بهعنوان پایتختی نوظهور، با خیابانهای کشیده، میدانهای وسیع، گنبدهای فیروزهای و بازارهایی پُررونق ترسیم میکند.
آنچه این کتاب را به اثری متمایز بدل میسازد، نه صرفا پرداختن به هنر و معماری، بلکه پیوند زندهایست که میان گذشته و امروز برقرار میکند؛ آنگونه که پژوهشگران از اروپا، آمریکا و ایران، با نگاهی تازه و در فضایی بینافرهنگی، لایههای تاریخی و زیباییشناختی این عصر را کاویدهاند. در این میان، اصفهان به مثابه قلب تپنده صفوی، گاه در قالب تحلیل یک بنای باشکوه و گاه در رمزگشایی از طرح قالی یا ظرافت کاشیکاری نمود میکند.
اصفهان در نگاه جهانگرد فرانسوی
Sir John Chardin Travels in Persia (سفرنامه ژان شاردن به ایران)، نوشته ژان شاردن، جهانگرد و جواهرساز فرانسوی عصر صفوی، اثریست که در آن روح زمانه و فرهنگ عصر صفوی با دقت و ظرافت توصیف میشود.
شاردن با قلمی تیزبین و نگاهی مردمشناسانه، اصفهان دوران شاهعباس دوم را به شکلی زنده و پر جزئیات به تصویر میکشد. این اثر بهگونهای اصفهان را توصیف میکند که هر کلمه از آن تصویری از شهر و مردمانش را در ذهن خواننده شکل میدهد.
اصفهان در سفرنامه شاردن شهر است که در آن فرهنگ، هنر، و زندگی روزمره با هم درهمآمیختهاند؛ از بازار قیصریه تا میدان نقشجهان، از آیینهای نوروزی تا بازار طلا، اصفهان در این اثر همچون یک نقاشی پرجزئیات و پرحکایت در صفحههای کتاب نمایان میشود. شاردن با دقتی شگرف به جزئیات ظریف شهر، همچون معماری بناها، هنرهای دستی و آدابورسوم مردم پرداخته و تصویری از اصفهان میسازد که خواننده میتواند در دل قرن هفدهم، زیبایی و شکوه آن را همانطور که شاردن دیده است، حس کند.
شاردن نگاهی دقیق و هنرمندانه به زیباییها و هنرهای اصفهان داشته است. او از طرحهای معرق کاشیکاریها تا تزیینات و جواهرات بازار، هر جزئیات را با دقتی بینظیر توصیف کرده است. این دقت و توجه شاردن به جزئیات، پیوندی عمیق میان او و اصفهان ایجاد کرده که درنهایت اثری بینظیر را در تاریخنگاری سفرنامهها رقم میزند.
در این اثر، شاردن اصفهان را بهعنوان یک مرکز فرهنگی و هنری جهانی میبیند. او در توصیف جشنهای نوروزی اصفهان مینویسد: «در اصفهان، نوروز به معنای واقعی جشن زندگی است. مردم با لباسهای رنگارنگ و در دست داشتن گلها، به خیابانها میآیند. بازارها پر از شادمانی و آواز است و فضا مملو از عطر گلها و رنگهاست. این جشن، آغاز سال نو و آغاز یک زندگی تازه در نظر مردم است.»
مناره خواجه عَلَم: شاهکاری شگفتانگیز در معماری ایرانی
ژان شاردن در سفرنامهاش از مناره خواجه عَلَم در اصفهان نیز چنین یاد میکند: «نخستین بنای کوی سید احمدیان، مناره خواجه عالم است که به دلیل زیباییاش، آن را “گلبار” یعنی پر از گل نیز مینامند. این بنای کهن و باشکوه از نظر معماری، حتی بر سبک گوتیک برتری دارد. روایت است که استاد معمار در همین محله مشغول ساختن هارونولایت و این مناره بود، اما شاگردش، دور از چشم او، پلکان مناره را بهصورت مضاعف طراحی کرد؛ بهگونهای که پله مخفی بدون راهنمایی مشخص نبود.
روزی که استاد برای بررسی کار شاگردش به بالای مناره رفت، پس از ارزیابی، تصمیم به پایین آمدن گرفت. در میانه راه، شاگرد، بیخبر از استاد، از پلههای مخفی خود را به پایین رساند و درحالیکه ماله به دست گرفته بود، مشغول کار شد. استاد که او را همچنان پشت سر خود میپنداشت، از حضورش در پایین مناره شگفتزده شد و پس از آگاهی از وجود پلههای مخفی، از مهارت شاگردش خشنود گشت. مردم اصفهان باور داشتند که گنجی عظیم در زیر این مناره نهفته است و ماری بزرگ، به اندازه یک گوسفند، که گاهی بر سر گنج دیده میشد، از آن محافظت میکرد. ایرانیان جادو را “طلسم” مینامند و ما کلمه طالیسمان (Talisman) را از آن گرفتهایم.»
هویت اسرارآمیز امامزاده هارونیه
این فرانسویِ ایراندوست، امامزاده هارونیه را یکی از مهمترین زیارتگاههای ایران در دوران صفوی معرفی میکند. او مینویسد: «هارونولایت نزدیک میدان تختگاه واقع شده است و مردم کرامات بزرگی به آن نسبت میدهند؛ بهویژه زنان به آن اعتقاد کامل دارند و به صورت گروهی به زیارت آن
میروند.» شاردن با تحسین معماری این بنا، از آن بهعنوان مسجدی مجلل و زیبا یاد میکند که در دو طرف آن منارههای کوچکی واقع شده است؛ اما نکتهای که در نوشتههای شاردن برجسته بوده، هویت مبهم شخصیتی است که به آن نسبت داده میشود.
او اشاره میکند که «نام و هویت این وجود مقدس مشخص نیست و هیچکس نمیداند که این شخصیت خیالی یا مقدس کیست.» این مکان به دلیل ابهام در هویت شخصیت مقدس آن، برای تمامی اقوام و مذاهب مختلف مهم است. عثمانیها، یهودیان و مسیحیان هر کدام او را به خود نسبت میدهند و ارمنیان نیز بهویژه دراینباره روایتهایی دارند که تاریخ این مکان را پیچیدهتر میسازد.این جهانگرد همچنین به چاههای تاریخی و جاذبههای آن اشاره میکند. یکی از این چاهها، چاه حاتم است که به پهلوانی زورمند نسبت داده میشود و داستانهای بسیاری حول آن وجود دارد. او در سفرنامهاش از مبارزههای این پهلوان و سقوط او سخن گفته و تأکید میکند که چاههای این مکان در تاریخ اصفهان اهمیت زیادی دارند.
شاردن به چاه حیدر هندی اشاره میکند که یک تاجر هندی بهمنظور نذر آبکردن برای زائران ساخته است. او مینویسد: «این چاه به دلیل کاربردی بودن و کمک به زائران تشنهکام، بر اهمیت این مکان افزوده است.»
شادمانی در شبهای اصفهان
شبهای اصفهان نیز در سفرنامه شاردن به زیبایی توصیف شده است: «اصفهان غرق نور و شادمانی بود، مراسم جشن و اسبدوانی و دیگر تفریحات برپا بود. شبها مراسم چراغانی به عمل میآمد و هزاران چراغ خانهها، میدانها و خیابانها را روشن کرده و به طرز شگفتانگیزی غرق نور میکرد.»
این توصیف علاوه بر اینکه زیبایی اصفهان را به تصویر میکشد، فضایی شاد را نیز در ذهن خواننده میسازد. در نهایت، سفرنامه شاردن تنها یک گزارش ساده از سفر یک سیاح به ایران نیست؛ بلکه اثری است که بهخوبی درک و تحسین شاردن از اصفهان و فرهنگ ایرانی را در قالب کلماتی دقیق به نمایش میگذارد. این اثر همچنان، مانند روزهای نخستین سفر شاردن، به خوانندگان فرصتی میدهد تا از دریچهای نو به تاریخ و فرهنگ اصفهان بنگرند و با این شهر آشنا شوند.
اصفهان؛ شهری با تاریخ و آیینهای نهان و ناگفته
Kathryn Babayan، نویسنده و تاریخدان آمریکایی، در کتاب The City as Anthology: Eroticism and Urbanity in Early Modern Isfahan (تجربه زیسته و شهرنشینی در اصفهان دوران مدرن اولیه)، یک پژوهش عمیق و تازه در تاریخنگاری شهری اصفهان انجام داده و این شهر را در دورههایی، بهویژه دوره صفویه، از زاویهای کاملا نو و متفاوت معرفی کرده است.
نویسنده در این کتاب بهجای تمرکز بر اسناد رسمی و دولتی، به سراغ مجموعههای شخصی و خانوادگی ساکنان اصفهان رفته و از طریق این آنتولوژیهای خانگی به بازسازی تاریخ اجتماعی و فرهنگی این شهر پرداخته است.این کتاب به ما نشان میدهد که چگونه اصفهان، در زمانی که به یک مرکز امپراتوری جهانی تبدیل شد، بهعنوان یک محیط فرهنگی و اجتماعی با ابعاد پیچیده و متنوع از زندگی روزمره، عشق و جنسیت، شکل گرفت.
بابایان از طریق هشت شخصیت مختلف، از شاه تا بیوه، نقاش تا عالم دینی، شاعر تا کارمند دولتی، به ما تصاویری زنده از تعاملهای اجتماعی و فرهنگی اصفهان ارائه میدهد. این شخصیتها زندگی خود را در قالب مجموعههای خانگی ثبت کردهاند؛ از نامهها و شعرها گرفته تا قراردادهای ازدواج و طلسمها، که هرکدام ابعاد خاصی از فرهنگ و مذهب آن دوره را بازتاب میدهد.
این کتاب علاوه بر اینکه تاریخ اصفهان را از منظری تازه و نو به تصویر میکشد، با معرفی این نگاههای شخصی و خصوصی به جامعه آن دوران، دیدگاهی جذاب از شهری در حال تحول را به خواننده ارائه میدهد.
اصفهان؛ شهری که جهان از آن مینویسد
اصفهان، همیشه در کانون توجه پژوهشگران و هنرمندان جهان قرار داشته است؛ شهری که همواره در صفحات کتابها، مقالهها و پژوهشها از آن سخن گفتهشده و جذابیتهای بیپایانش را در برابر دیدگان جهانیان قرار داده است. از دانشگاههای معتبر جهانی چون هاروارد و آکسفورد که در تالارهای علمیشان ابعاد مختلف این شهر را بررسی کردهاند، تا نمایشگاههای فرهنگی در پاریس و موزههای لندن که هنوز به کاوش در زوایای پنهان زیباییشناسی اصفهان میپردازند، این شهر همواره منبع الهام، احترام و جستوجو بوده است.
کتابهایی که درباره اصفهان به نگارش درآمدهاند، تنها نمادی از زیباییهای معماری و هنری این شهر نیستند، بلکه گواهی بر جایگاه بلند ایران در تاریخ و فرهنگ بشری هستند. هر اثر، هر تحقیق و هر نوشتهای که درباره این شهر نوشته شده، همچون تأییدی است بر درخشندگی فرهنگی سرزمین ایران و به جهانیان یادآور میشود که این سرزمین، همواره در دنیای تاریخ بشری نقشآفرین بوده است.در روز جهانی کتاب، شایسته است به این نکته بیندیشیم که گاهی یک شهر، همچون کتابی ارزشمند، خود میتواند داستانی باشد بزرگ و شگرف و بیتردید، اصفهان، یکی از درخشانترین فصلهای این کتاب جهانی است که همواره در صفحات تاریخ و حافظه جهانی میدرخشد.