به گزارش اصفهان زیبا؛ نمایشگاه مرقع بهار مولانا که در روزهای گذشته با تلاش گروهی از هنرمندان در زمینههای نگارگری، تذهیب، خوشنویسی، ساخت جلد و… به سرودن اشعار مولانا با زبان نگارگری پرداخته بود، در اردیبهشت، در عمارت سعدی حوزه هنری اصفهان برگزار شد و در 28 اردیبهشت به کار خود پایان داد. در ادامه، گفتوگوی اختصاصی «اصفهانزیبا» با حسن محمدی، مدیر مجموعه کتابآرایی ایرانی و مسئول برگزاری این نمایشگاه، در خصوص رسالت آن میآید.
ایده اولیه شکلگیری این نمایشگاه از کجا آمد و چطور توسعه پیدا کرد؟ هدف اصلی شما از برگزاری این نمایشگاه چه بود؟
بهار مولانا، آخرین مرقعی است که توسط هنرمندان در مؤسسه کتابآرایی ایرانی به سرانجام رسیده، به نمایش در آمده و منتشر شده است. تاکنون مؤسسه پنج مرقع دیگر هم با همکاری هنرمندان خوشنویس و نگارگر انجام داده بود.
بهار مولانا اولین مرقعی است که آثارش بهصورت نمایشگاهی، ارائهشده.درواقع صفحات این مرقع پس از نمایش، مطابق سنت مرقعسازی گذشته، بهصورت آکاردئونی به هم متصل و صحافی خواهند شد. مؤسسه کتابآرایی با موضوع بهار، مرقعات دیگری هم انجام داده بود؛ مثل مرقع بهار سعدی و نوروز نو. در همین راستا و با همین موضوع، مرقع بهار مولانا شکل گرفت و به سرانجام رسید.
هدف از برگزاری نمایشگاه، شناساندن هنر اصیل ایرانی و زیباییهای هنرهای فاخر کتابآرایی است؛ ضمن اینکه احیای سنت مرقعسازی که تقریبا از اواسط دوره قاجار بسیار کمرنگ شده بود، از اهداف برگزاری این نمایشگاه است.
آیا نمایشگاه به موضوع یا روایت خاصی متعهد بود؟ چرا این موضوع انتخاب شد؟
مرقع بهار مولانا به لحاظ ادبی به اشعار بهاری مولانا اختصاص دارد و به لحاظ هنری به هنر فاخر و اصیل و سنتی ایرانی پایبند است؛ ضمن اینکه در چهارچوب اصول هنرهای سنتی، خلاقیت هنری هم بسیار مدنظر بوده است؛بنابراین بهمنظور اشاعه این هنر و توزیع گسترده عمومی نسخه چاپی اثر، اشعار شورانگیز مولانا در وصف بهار، به نظر موضوع جذاب و پر مخاطبی است. مخاطب اینگونه آثار میتواند عامه مردم، هنرمندان و اهالی فرهنگ، مجموعهداران آثار هنری و البته متولیان فرهنگ و هنر باشد.
آیا نمایشگاههایی مشابه این نمایشگاه، واکنشی به یک نیاز یا خلأ در فضای هنری امروز ایران است؟
یقینا اجرا و طراحی این آثار و نمایش آنها، پاسخ و جبران یک خلأ تاریخی و فرهنگی است. سنت کتابآرایی ایرانی متأسفانه به دلایل متعددی رو به افول رفت و در زمانه حاضر دیگر شاهد آن شکوه گذشته کتابآرایی نیستیم. انجام این گونه آثار پاسخی به یک نیاز و ادای دینی به هنر و فرهنگ باشکوه گذشته و البته به هنرمندان در گذشته است.
چه هنرمندانی در این مرقع شرکت کردند؟
هنرمندان مشارکتکننده در این مرقع چند دستهاند: دسته اول، استادان مطرح هنر نگارگری هستند. دسته دوم، هنرمندان جوان و آیندهداری که استادان خوب آینده خواهند بود. دسته سوم، هنرمندان تذهیبکارند که در قالب یک گروه هنری، تذهیب مرقع را انجام دادهاند؛ درنهایت خوشنویسان مرقع که از چیرهدستترین خوشنویسان هم روزگارمان هستند.
مهمترین چالشی که نگارگران ایرانی با آن مواجهاند، چیست؟
به نظرم چالش اصلی هنرمندان نگارگر، در آثار آنان بروز و ظهور پیدا میکند. شاید یکی از مهمترین چالشها سرگردانی میان سنت گذشته و گرایش به هنر مدرن است. چالش دیگر، عدم هماهنگی صورت و معنا در آثار نگارگری معاصر است. یک چالش دیگر نیز ازدسترفتن جنبه روایتگری در نگاری ما، همانند گذشتههای باشکوه است که البته هر کدام از این موارد نیاز به بررسی دقیق و جدی دارد؛ البته نگارگری یک هنر پویا، رسا، بیانگر و در عین حال پر از رمز و نماد و نشانه است که ابزار خوبی برای انتقال پیام نیز است.
درنهایت، چشمانداز نگارگری ایرانی را چطور میبینید؟
با تلاشهای هنرمندان خوب و جوان حال حاضر و پژوهشگران این حوزه برای تدوین مبانی نظری این هنر و بررسی جنبههای تاریخی و فرهنگی آن، بهنظر آینده خوبی برای این هنر میتوان متصور شد.به نظرم نگارگری حال حاضر را باید با همین هنر، در گذشته مقایسه کرده و دربارهاش قضاوت کرد؛ اینکه تا چه حد از سنتها و کیفیت گذشته دورافتاده یا نزدیکشده یا فراتر رفته، به نظرم مهمتر از میزان استقبال از آن و جایگاهش در هنر معاصر است.




