مولانا
نمایشگاهی برای احیای مرقع‌سازی
۱۵:۵۵ - دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴

نمایشگاهی برای احیای مرقع‌سازی

نمایشگاه مرقع بهار مولانا که در روزهای گذشته با تلاش گروهی از هنرمندان در زمینه‌های نگارگری، تذهیب، خوشنویسی، ساخت جلد و… به سرودن اشعار مولانا با زبان نگارگری پرداخته بود، در اردیبهشت، در عمارت سعدی حوزه هنری اصفهان برگزار شد و در 28 اردیبهشت به کار خود پایان داد.

غزل‌های روزه‌دار
۱۰:۲۱ - سه شنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۳
بررسی جایگاه روزه و رمضان در اشعار سعدی، مولانا و حافظ

غزل‌های روزه‌دار

رمضان، ماهی است که در آن فاصله بین آسمان و زمین کم می‌شود و دل‌های مشتاق اسیرشده در زمین، راهی به سوی ملکوت می‌یابند …

بر سر گنج از گدایی مرده‌ایم
۱۲:۲۰ - شنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۳
تحلیل روایت حسن فتحی از شمس و مولانا در فیلم سینمایی «مست عشق»

بر سر گنج از گدایی مرده‌ایم

اول اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ با اکران عمومی فیلم سینمایی «مست عشق» در سینماهای کشور، همه ما به اعتبار کارنامه فیلم‌سازی کارگردان آن، حسن فتحی، همچنین به منزلت شخصیت‌ ملی‌تاریخی مولوی و به هواداری بازیگری شهاب حسینی و پارسا پیروزفر در نقش شمس تبریزی و مولانا، مشتاق تماشای این فیلم بودیم.

روایتی آشفته با زرق‌وبرق فراوان
۱۲:۵۵ - پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

روایتی آشفته با زرق‌وبرق فراوان

«مست عشق» با همه موانع و مصائبی که در چند سال گذشته از سر گذرانده بود، عاقبت چند هفته‌ای می‌شود که بر پرده نقره‌ای نقش بسته است.

شاه‌بیت‌های تربیتی مولانا
۱۰:۰۴ - یکشنبه ۹ مهر ۱۴۰۲
بررسی مولفه‌های الگوی تربیتی مولانا در مثنوی معنوی:

شاه‌بیت‌های تربیتی مولانا

یکی از شیوه‌های پیشنهادی تربیتی از منظر دانشمندان قدیم و روان‌شناسان تربیتی عصر جدید، تربیت درونی یا اکتشافی بوده که مبتنی بر فطرت آدمی است و یکی از مؤثرترین شیوه‌های تربیتی دوران معاصر محسوب می‌شود.

NONE
۰۹:۵۴ - سه شنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۰

خداحافظ جانِ شیفته و آگاه ادبیات!

«و هرگز چنین نیست که مردی اندوهگین نباشد، اما پیش‌از رسیدنِ روز، چون برپای شود و با احتیاط خود را به‌کار درختی کهنسال بگمارد و چانه‌اش متکی بر واپسین ستاره در انتهای آسمان روزه‌دار، نظاره‌گر چیزهای بزرگ و معصومی است که شادمانه درگردشند… .»(آناباز، سن ژون پِرس، محمد مهریار، محمود نیکبخت) محمود نیکبخت، جانِ شیفته و حضور آگاهِ ادبیات و فرهنگ بود. در عرصه ادبیات، علاقه‌مند فراوان است؛ افرادِ بادانش کم نیستند؛ سودایی و شیفته بسیار است؛ اما «شیفته بادانش» اندک است. شورمند شعورمند، نادر است؛ و نیکبخت از این‌دست، دردانه و یگانه بود. هم ازاین‌روست که از دست‌دادن چنین گوهری، خسرانی است بی‌جبران. در این مجال اندک، بهتر دیدم به‌جای آنکه «لختی قلم را بر وی بگریانم»، به بیان یادها و دریافت‌هایی (اگرچه مختصر و پراکنده) از نزدیک به سه‌دهه آشنایی با او بپردازم.