به گزارش اصفهان زیبا؛ لوکا بوناچیچ در تمام تیمهای ایرانی که حضور داشت، تحولات فراوانی ایجاد کرد. چه در اهواز، چه اصفهان و چه کرمان، اما او بهخاطر اخلاق خاص خود، کم دشمنتراشی هم نکرد!
در تعطیلات کریسمس 2008 میلادی و زمانی که لوکا بعد از قهرمان کردن سپاهان در جام حذفی و نایب قهرمانی این تیم در لیگ قهرمانان آسیا آماده بود تا برای دیدن همسر، فرزندان و نوههایش راهی شهر اشپیلت کرواسی شود، مصاحبهای را با خبر ورزشی جمعه انجام داد که به هیچ عنوان حال و هوای سال نو را نداشت و او ناچار شد به پنج بازیکن سپاهان اولتیماتوم شدید بدهد. گزیده صحبتهای بوناچیچ با خبر ورزشی چنین است:
این اواخر چیزهایی دیدهام که در دوران مربیگریام کمتر با آنها برخورد داشتهام. یک بازیکن که باید مطیع سرمربی و باشگاهش باشد ابتدا مصاحبه میکند و در مصاحبهاش ضمن حمله به سرمربی و منافع باشگاه، هرچه دلش خواست میگوید.
آن وقت چند روز بعد زیر حرفش میزند و ضمن تکذیب حرفهای اولیهاش میگوید منظور من این نبود؛ بلکه حرفهای من تحریف شد. بعد هم با یک جلسه سر و ته همه چیز به هم میآید. انگار که آب از آب تکان نخورده است.
یک جریان خطی درون یا بیرون باشگاه از بازیکنان ناراضی حمایت میکند و دقیقاً به همین خاطر است که بازیکنان جرات میکنند مقابل مربی تیم بایستند و به منافع باشگاه حمله کنند. چرا حسین کاظمی که با یک انتقال پر سروصدا به سپاهان آمد و حالا نیمکتنشین است حرفی نمیزند؟ چرا سید مهدی صالحی اعتراضی نمیکند؛ اما مسعود همامی که هنوز تعداد بازیهای لیگ برتری اش بسیار اندک است به خود اجازه میدهد جو تیم را به هم بریزد؟
یک سری آدمها که با حضور من منافعشان در سپاهان به خطر افتاده علیه من توطئه میکنند و سعی میکنند از طریق یک سری بازیکن خاص به اهدافشان برسند. حالا اگر این وسط باشگاه سپاهان هم قربانی شود، باز برایشان فرق نمیکند. همه این نفرات متولد اصفهان هستند.
دقت کنید جلال اکبری، اکبر عزیززاده، محرم نویدکیا، علی کریمی و مسعود همامی نفراتی هستند که به آنها اولتیماتوم میدهم که باید این اتفاقات پایان پیدا کند و این مسائل حاشیهای از جانب مدیران مجموعه کنترل شود وگرنه قطعاً این پنج نفر را اخراج میکنم.
چون حس میکنم با این وضعیت جو تیم به هم میریزد و کارایی کلیه نفرات تیم دستخوش این جریان مسموم میشود و سپاهان از مسیر قهرمانی دور خواهد شد.
همینالان یک پیشنهاد از تیمهای عربی و یک پیشنهاد از ژاپن دارم. اما قرارداد من در پایان فصل به اتمام میرسد و برنامه بعدیام ابتدا شنیدن حرفهای مسوولان سپاهان است.
به هرشکل لوکا سرانجام ترجیح داد زودتر از زمان اتمام قرارداد خود، سپاهان را ترک کند و به حوزه خلیجفارس برود. جایی که درآنجا موفق نبود و از طرفی سپاهان هم در غیاب او با ژوروان ویرا مربی بیمصرف برزیلی ناباورانه صدرنشینی و قهرمانی لیگ را در آخرین ثانیهها از دست داد. هیچگاه هم مشخص نشد در اختلافات لوکا با بازیکنان اصفهانی، حق با کدام طرف بوده است؟




