شاخص کل بورس بازهم فاز ریزشی برداشت تا پس از یک موج صعودی قدرتمند که از محدوده یکمیلیون و 95 هزار واحد تا یکمیلیون و 572 هزار پیش رفت، دوباره به کانال یکمیلیون و 300 هزار واحد برگردد. این در حالی است که انتظار میرفت با روی کار آمدن دولت رئیسی، بورس از روزهای سیاه فاصله بگیرد. همزمان با نوسانهای نزولی شاخص کل، بیتکوین صعودی شد تا به بالاتر از 60هزار دلار بازگردد. با این اتفاق، امروز عدهای در شبکههای اجتماعی از حرکت معکوس شاخص کل بورس و بیتکوین میگویند.
شاخص بورس تهران در هفته گذشته نوسانی بود و همچنان برای گذر از خط نزولی کوتاهمدت خود تلاش میکند. در همین حال، شاخصهموزن ریزشی بود و هنوز به تعادل نرسیده است. پسازآنکه یکشنبه، هفتم شهریور، روند اصلاحی جدیدی در بورس تهران آغاز شد، شاخص کل از محدوده یکمیلیون و 585 هزار واحد تا کانال یکمیلیون و 300 هزار واحدی افت کرد، درعینحال شاخص هموزن از 471 هزار واحد تا نزدیک 400 هزار واحد ریخت تا سهمی مانند فاراک به 160 تومان برسد. روند اصلاحی بورس تهران همچنان ادامه دارد و فعالان بازار دلایلی مانند احتمال ریزش نرخ ارز و جزئیات احتمالی لایحه بودجه را برای توجیه حال بورس بیان میکنند.
قائم مقام سابق شرکت بورس کالای ایران به عنوان رییس بعدی سازمان بورس و اوراق بهادار انتخاب شد.
طبق یک سنت قدیمی، هر زمان بورس قرمزپوش میشود، بهانهها و دلایل پشت سر همردیف میشود تا مبادا ریزش بورس بیدلیل باقی بماند. این در شرایطی است که عبارت «صعود و نزول جزو ذات بازارهاست» ورد زبان همه سرمایهگذاران است؛ اما درست در زمانی که بورس آهنگ نزولی کوک میکند، مسابقه برچسبزنی برای ریزش بورس آغاز میشود! گویی همه فراموش میکنند ذات بازار از کدام ارکان تشکیل شده است. این چند روز نیز اغلب سهامداران به یک مثلث دلایل اشاره میکنند که سهامداران را سوار بر ارابه فروش کرده است.
حدود یک هفته از غوغای ماینری در ساختمان بورس تهران میگذرد؛ غوغایی که با تکذیبها شروع شد و حالا هر لحظه ابعاد جدیدی از آن رونمایی میشود. با خبرهایی که این چند روز منعکس شده است، دیگر کسی در وجود این ماینرها در زیرزمین بورس شکی ندارد؛ بلکه تنها اختلاف نظر فعلی، چرایی خرید و استفاده از آنهاست؛ مسئلهای که سعی میشود به حاشیه رانده شود!
بعید است کسی چند ماه در بازارهای سرمایهگذاری فعالیت کرده باشد و اسم کتاب معاملهگر منضبط یا معاملهگر منظم را نشنیده باشد. این کتاب آنقدر در بین فعالان بازارهای مختلف شنیده شده که گویی هرکس آن را نخوانده باشد، دانش سرمایهگذاری ندارد. مارک داگلاس نویسنده این کتاب است که یک کتاب معروف دیگر (Trading in the Zone) هم در این زمینه دارد و هر دو کتاب او بیشتر به جنبه روانشناسی بازارها و بهخصوص عملکرد معاملهگران پرداخته است. همانند کتاب اول، کتاب دوم او نیز با نامهای متعددی به زبان فارسی منتشر شده که یکی از نسخههای معروف آن «تحلیل بنیادی، تکنیکال یا ذهنی؟» است.
سواد مالی واژه آشنایی است؛ اما در تعریف و البته فراگیری آن کاستیها و سستیهای زیادی وجود دارد. بر اساس تعریف یونسکو، شخص باسواد فردی است که این پارامترها را داشته باشد: سواد عاطفی، سواد ارتباطی، سواد مالی، سواد رایانه، سواد رسانه و سواد آموزشوپرورش. در نتیجه اگر همچنان برای ارتقای سواد مالی خود دستبهکار نشدهاید، مراقب باشید بیسواد باقی نمانید! سواد مالی تعاریف مختلفی دارد.
بازار سرمایه از ابتدای سال تاکنون با فرازوفرودهای زیادی همراه بوده است، بهطوریکه در سه ماه نخست، شاهد یکی از رکودیترین دوران بازار سرمایه طی یک دهه اخیر بودهایم. آخرین روزهای دولت دوازدهم با مذاکرات جدی گرهخورده بود که باعث شده بود نرخ ارز با کاهش همراه شود و انتظارات تورمی نیز کاهش یابد. این عوامل به همراه سایر اقدامات سازمان بورس از جمله کاهش دامنه نوسان باعث شد تا بازار در سه ماه نخست سال جاری با کمبود تقاضا و فشار عرضه مواجه شود.
«هرکالایی وارد بورس شد، گران شد.» این جملهای نیست که در صف تهیه کالاهای اساسی شنیده باشید؛ بلکه صحبتی است که نایبرئیس مجلس چند روز پیش گفته است تا موج جدیدی از حملات به بورس کالا آغاز شود. سال گذشته نامه 25 اقتصادخوانده، دستاویزی شد برای حملات به بورس و زیر سؤال بردن سازوکار آن. اکنون و در شرایطی که تیم اقتصادی دولت سیزدهم هنوز گرم نشده است و خبری از تصمیمهای یکشبه نیست، این بهارستاننشینان هستند که بدون درنظرگرفتن اصول و تئوریهای اقتصادی، بهدنبال مداخله در نظام قیمتگذاری هستند. آیا اقتصاد دستوری و تکیهبر نظام بانکی در دستور کار خواهد بود یا اقتصاد آزاد و بورسمحور در اندیشه تیم اقتصادی دولت، حرف اول را میزند؟
مارس 2020 یعنی اسفند و فروردین 1398 با آغاز همهگیری کرونا روزهای سیاهی برای بازارهای مالی در جهان رقم خورد.12 مارس بیتکوین از نزدیک هشت هزار دلار تا چهار هزار و 400 دلار ریزش کرد و 13 مارس به سه هزار و 700 دلار رسید. 16 مارس طلا با قیمت 1451 دلار هم معامله شد و نفت گرانقیمت برنت، از کانال 60 دلار در ماه فوریه به 25 دلار در 18 مارس رسید.
رالی صعودی شاخص کل از ابتدای خرداد آغاز شد و در مرداد شدت و قدرت بیشتری پـیــدا کرد. پس از 10ماه طاقتفرسا، بالاخره نماگر بازار از کف 1.1میلیون واحدی خود را بالا کشید تا سهامداران نیز با خاطری آسودهتر، بالا و پایینشدن پورتفوی خود را به نظاره بنشینند. با ورود شاخص کل به کانال 1.5 میلیون واحد، بازی عوض شد و حالا سهامدارانی که تا دو ماه پیش به جبران بخشی از زیان خود راضی بودند، اکنون خواهان بازپسگیری قلههای قبلی هستند. این خواسته سهامداران چقدر قابل تحقق است؟
آن چیزی که این روزها در بازار دیده و تجربه میشود، رشد قیمتهاست، اما آنچه علت این رشد است و دیده نمیشود، ترس سرمایهگذاران نسبت به شرایط اقتصادی است. شاخصکل بورس توانسته تا مرز کانال 1.6 میلیون واحد رشد کند و به این ترتیب، از آخرین و پایینترین مقدار خود در حدود 9 ماه اخیر، رشد 500هزار واحدی را به ثبت رسانده است. بخشی از این رشد طبیعی است و بخشی دیگر به هیجان خرید سرمایهگذاران باز میگردد.