مدرسه خلوت بود و ساکت. ساعت یکونیم بعدازظهر پنجشنبه؛ کلاس جبرانیِ دو روز تعطیلی بیگازی. صدا فقط از یک کلاس میآمد بیرون و گَهگاهی به دفتر هم میرسید.
نوشتن درباره «غلامحسین ابراهیمی دینانی» کار سختی است؛ نه از این حیث که شرحی بر اوضاع و احوال او باشد؛ بلکه از آن روی که او حکیمی است که واژگانش را به حکمت مزین میکند و سخنانش را به عرفان و معرفت و حیرت گره میزند.
حجاب بهلحاظ فلسفی، در یکی از فضایل چهارگانه ارسطویی ریشه دارد. این فضایل چهارگانه قادرند که انسان را از شر نیروها و قوای واقعی وجود او، یعنی قوای خشم و غضب، شهوت، توهم و … رها کرده و او را بر حیوانات برتری دهند و از این طریق، زمینه رشد و تکامل او را فراهم آورده، سلامت نفس او را تضمین کنند.
فارابی بیگمان یکی از بزرگترین و مؤثرترین پدران فکری و معنوی ایران است …
رمان «داشتن و نداشتن» همینگوی روی میز بود. بچهها رفته بودند کلاس مشاوره. سکوت عصرگاهی توی دفتر جان میداد برای مطالعه …
آیتالله جوادی گورتانی مرجع اصلی سؤالات ما درباره تاریخ حوزه علمیه اصفهان است؛ هنگامی که منابع مکتوب کم یا مجمل باشند.
کتاب «سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه؛ گفتارهایی از آیتالله جوادی آملی» به همت شریف لکزایی در پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تألیف و در ۳۱۹ صفحه روانه بازار نشر شده است.
سرزمینی که ساکنانش از نخستین پیشگامان فرهنگ و از پایهگذاران عرصه مدنیت و تمدن محسوب میشوند، قطعا دانشمندان، حکیمان، فلاسفه و هنرمندان بیشماری را در دامن خود تربیت کردیم که کتابخانههای بزرگ جهان از آثار گرانسنگ آنان متبرک و مزین است.
میرفندرسکی یکی از علمای عصر صفوی بوده و گفته شده که حکیم، عارف، فیلسوف و کیمیاگر بوده است. تحقیقات او عمدتا عرفانی و فلسفی بوده. مواد مهم درسی آن روزگار را هم در مدرس خود تدریس میکرده است.
موسیقی را با جملاتی نظیر «علم صداها»، «هنر صداها»، و یا «صداهاییSeries of Sounds که دارای ریتم، ملودی یا آهنگ و ساخت (Structure) هستند» تعریف کردهاند. موسیقی امروز رسانه پرطرفدار، بحث برانگیز و تأثیرگذاری است که در این شماره به طور مجمل به فلسفه و برخی از کارکردهای فردی و اجتماعی آن اشاره خواهیم کرد.
کار کتاب در حوزه کودک اهمیت فراوانی دارد. بهدلیل استعداد بالای یادگیری و همچنین میل به شناخت مسائل و مفاهیم مختلف در سنین کودکی، مطالبی که کودکان از روی یک کتاب یاد میگیرند، جایگاه خاص و ویژهای برایشان پیدا میکند.
بعضی از ما شاید در زندگی به افرادی برخوردهایم که نسبت به مال و منال دنیا بی تفاوتاند و علاقهی چندانی به کسب ثروت و شهرت و افتخارات دیگر ندارند. در دوران اخیر با اینکه به مرور از تعداد چنین افرادی روز به روز کاسته میشود اما هنوز میتوان ردپایی از حضور آنها در جامعه پیدا کرد. افرادی که با ارادهی خود تصمیم میگیرند در خانههای محقر زندگی کنند، لباسهای سادهی قدیمیشان را بپوشند، به غذاهای حداقلی بسنده کنند، نیازهای خود را تا جای ممکن کنترل و حتی سرکوب کنند و چشمانشان را به روی زرق و برقهای دنیا ببندند. معمولاً در زمان عامیانه به این دسته از مردم «کلبی مسلک» میگویند؛ کسانی که مثل سگ زندگی میکنند. اما کلبی مسلک بودن یعنی چه؟ این اصطلاح از کجا آمده؟ کلبیون چه فلسفه و روشی برای زیستن دارند؟