به گزارش اصفهان زیبا؛ حجاب بهلحاظ فلسفی، در یکی از فضایل چهارگانه ارسطویی ریشه دارد. این فضایل چهارگانه قادرند که انسان را از شر نیروها و قوای واقعی وجود او، یعنی قوای خشم و غضب، شهوت، توهم و … رها کرده و او را بر حیوانات برتری دهند و از این طریق، زمینه رشد و تکامل او را فراهم آورده، سلامت نفس او را تضمین کنند. این فضایل چهارگانه عبارتاند از حکمت، شجاعت، عفت و عدالت. هرکدام از این فضایل مربوط به یکی از نیروهای قوای نفس انسان بوده و عفت، وسیله فضیلت قوه شهوت انسان است.
حجاب بهلحاظ تبارشناسی فلسفی، ریشه در فضیلت عفت دارد. راغب اصفهانی در کتاب «مفردات القرآن»، تعریف جامع و دقیقی از عفت ارائه کرده(مفردات، راغب، ص 573 ذیل واژه عف) و عفت را حصول حالتی در نفس دانسته که انسان بهواسطه وجود آن، میتواند خود را از غلبه شهوت حفظ کند؛ لذا عفت، خصلتی منحصربه انسان و وجه امتیاز او از حیوان است؛ همچنین عفاف حالتی روحی، باطنی و درونی است و مانند هر امر باطنی دیگر دارای مظاهر خارجی است.
این مظاهر خارجی از طریق حرکات، سکنات، گفتار و حتی ظاهر و پوشش انسان آشکار میشود. بنابراین میتوان عفاف را نشانه عزت و اقتدار و قدرت دانست؛ چراکه نمایانکننده کنترل شهوت و هوای نفس است. رابطه حجاب و عفاف، رابطهای محکم و ضروری است. به تعبیر فلسفی، ارتباط این دو مفهوم، رابطه بین ظاهر و باطن حجاب است. بنابراین، نه حجاب بدون عفت و حیا ارزش دارد و نه عفت و حیای بدون حجاب ممکن و مطلوب است. مسئله حجاب از مسائل بسیار پیچیده و چندوجهی است که در ادبیات روش تحقیق، اصطلاحا مسئلهای «چندتباری» یا multiple-origins تلقی میشود؛ یعنی از یکسو، ریشه در جهانبینی فلسفی و مباحث اختیار، آزادی فردی، عدالت، برابری جنسیتی و … دارد و ازسویی دیگر ریشه در فرهنگ، اجتماع، سیاست، قانون، حقوق، روان و رفتارشناسی انسان … . علاوه بر این، مهمترین ریشه حجاب در دین و مذهب، متون و آموزههای دینی، فقه و شریعت است.
در ادبیات روش تحقیق به این نوع مسائل چندوجهی که ریشه در حوزهها و رشتههای مختلف دارند، مسئله چندتباری گفته میشود و راهحل علمی و اثربخش حل آن، توسل به رویکرد میانرشتهای است؛ بنابراین ارائه هرگونه راهکار و مواجهه تکبعدی با مسئله چندتباری حجاب، عقیم، بیاثر و بینتیجه است. پدیده نوظهور «کلینیک ترک بیحجابی» که ظاهرا با هدف درمان علمی و روانشناختی بیحجابی تأسیس شده، نمونهای از مواجهه تکبعدی با یک مسئله چندتباری است.
حجاب بهلحاظ فلسفی یک انتخاب فردی، برخاسته از جهانبینی افراد است و نمیتوان بهسادگی، مسئله پیچیده رویگردانی از حجاب را به سلامت روان مردم پیوند زد و حکم به بیماربودن و اختلال روانی بیحجابان داد؛ همانطور که درمورد سلامت روان با حجابان نیز بهراحتی نمیتوان حکم صادر کرد. حل مسئله چندوجهی حجاب، نیازمند اهتمامی مشارکتی و توسل به خرد جمعی است و با فراخواندن متخصصان تمامی حوزههای مرتبط با حجاب، همچون حکما و فیلسوفان، روانشناسان و متخصصان علوم تربیتی و رفتاری و … برای تحلیل ابعاد و پیامدهای ترک حجاب، میتوان به حل این معضل امیدوار بود.