
در تابستان گرم و بی آب سال 1312 خورشیدی که بنا بر گزارش روزنامه اخگر، «اصفهان در بیآبی میسوخته و با وجود قنوات معتبر و رود پربرکت زایندهرودش دستخوش تنگآبی بوده است» همان تابستانی که نمایش تمام آهنگ کیخسرو و سیاوش با نمایشنامهای که باز در گزارش اخگر «یکی از بهترین پی اسهایی که تا به آن زمان به زبان فارسی تهیه شده» معرفی شده است و نمایش آن «شدیدترین احساسات وطنی را در قلب تماشاچی تولید و یکی از پردههای مهم تاریخی این مملکت را در نظر او جلوهگر میسازد.»









در دو سوی خیابان صمدیه لباف برنج میکارند! مردم این منطقه، شاکی از استفاده از آبِ شیرین زیرزمینی، هجوم حشرات مختلف به منازل، رسوخ رطوبت به پی ساختمانها، آلودگی هوا در زمان سوزاندن باقیمانده محصولات و عدم پاسخگویی مراجع ذی ربط به تماسهای مکررشان مبنی بر رسیدگی به این وضعیت، با ارسال ویدئو و تماسهای مکرر با روزنامه اصفهانزیبا خواستار رسیدگی به این وضعیت شدهاند. در بازدید میدانی از وضع موجود، رقص شالی بر زمین خشک مشخص شد! یک منبع آگاه در اداره آبمنطقهای اصفهان در گـفـتوگو با اصفهانزیبا، ضمن تأیید تماسهای مکرر مردمی با این اداره، گفت: «این مسئله بینبخشی است و مراجع بالادستی باید ورود کنند!» معاون تولیدات گیاهی جهاد کشاورزی، گفتوگو را به زمانی مناسب موکول کرد!









در روزهای گذشته و به دنبال جاریشدن آب در رودخانه زایندهرود در سطح شهر اصفهان و به سمت مزارع شرقی، برخی صحبتها در فضای مجازی از طرف عزیزان سایر استانها مطرح شد که برخی ابهامهای ذهنی من را درباره آنچه در فضای اجتماعیعاطفی کشور میگذرد، دوچندان کرد. عزیزی در صفحه مجازی خود با مقایسه جاری شدن رودخانه در سطح شهر اصفهان با خشکی تالاب هورالعظیم نوشته بود: رقص و شادی و پایکوبی بر زخم خوزستان! و در صفحه دیگری نابودی جلگه خوزستان را معادل آباد کردن کویر اصفهان! قرارداده بودند!









ساعت، پانزده بعدازظهر نوزده خرداد هزاروچهارصد بود و خورشید، همه مخلوقات اصفهان را در بیآبی مزمن میسوزاند. همه مردم اصفهان متوجه شده بودند که در یکی دوماه گذشته، آب شرب شهرشان با افت فشار شدید و قطعی همراه بوده است. آنها در تماسهای مکرر با اداره آب و فاضلاب از وضعیت کمآبی، بیآبی و قطعی آب، گلهمند بودند. گرمای خرداد داغ اصفهان، همه را کلافه کرده بود و مسئولان آبی، تقصیر را گردن برداشتهای بالادست میانداختند. هزینه پمپ و تانک آب، سر به فلک گذاشته و مشاغل آبی در گِل فرورفته بودند. کار، با خبرنویسی و تذکر و انتقاد پیش نمیرفت تا آنکه بر آن شدیم با یک گزارش میدانی مفصل از ساعت پانزده تا نوزده در محلههای مختلف اصفهان بچرخیم و حرف مردم را ظل آفتاب نوزده خرداد بشنویم. مردمی که این روزها پس از بحران کرونا، با بحرانهای بیآبی و بیبرقی دستبهیقه شدهاند!









جلسه بررسی «فرونشست زمین» با حضور معاونان وزارت صمت و مدیران ارشد شهرداری در مهمانسرای شهرداری برگزار شد. به گزارش اصفهانزیبا به نقل از اداره ارتباطات رسانهای شهرداری اصفهان، رئیس سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور در این نشست با بیان اینکه تاکنون 10 سال از خشکسالی 30 ساله کشور طی شده است، اظهار کرد: گاهی بیش از ۸۰ درصد منابع آبی را استفاده میکنیم که این روند کشور را به سمت نابودی پیش میبرد و باعث آسیبرساندن به آبخوانها میشود. علیرضا شهیدی ادامه داد: فرونشست زمانی اتفاق میافتد که آبخوانها دچار آسیب شود و شکافها شکل گیرد؛ در این صورت ابتدا تخریب جزئی سپس تخریب کلی حادث میشود که در نهایت مرگ همه گیاهان و جانوران در دشتها اتفاق میافتد و سپس جوامع انسانی را مورد هدف قرار میدهد.









عصر سهشنبه هفته گذشته برای تهیه گزارشی میدانی به منطقه زیار رفتیم و دیدیم که کشاورزان شرق اصفهان همچنان تشنهاند و شاکی. ردیف در ردیف تراکتورهایشان را ظل آفتاب چهارم خرداد هزاروچهارصد در زمینهای خشک و بیحاصل پارک کرده و جملگی زیر سایبان نشسته و در انتظار مسئولانی بودند که نیامدند. ساعت از سهوسی دقیقه بعدازظهر گذشته بود و آفتاب با شدت میتابید و مخلوقات خدا را به طرز غریبی میسوزاند. پیرمردها و میانهسالها با موهای سپید و فلفل نمکی و ریشهای چندروز نزده، عصبانی و کلافه از بیآبی و بیتوجهی، عدهای در زیر سایه بان و عدهای زیر آفتاب، در کنار انبوه تراکتورها ایستاده بودند و سیگار میکشیدند و حرف میزدند.









جایی در خم رودخانه که رمل و آسمان و آبِ وامانده از رفتن و بوی لجن مشام و دیده را مشغول میکرد و دیگر خبری از شکوه طبیعی و تاریخی گاوخونی در کتابهای تاریخ و جغرافیا و ادبیات و عکسها و فیلمهای مستند وجود نداشت، همهچیز تبخیر شده و به آسمان ورزنه رفته بود! شنیدن آخرین نفسهای مرداب بسیار ناراحتکننده بود، اما نشان میداد که در روزگاری نهچندان دور، طبیعت گاوخونی چه عظمت و شکوهی داشته است: روزی قشلاقگاه شازدههای قجری بوده و روز دیگر واحه آمریکاییها و طی قرنها نانوآب اهل این سرزمین کویری را تأمین میکرده است. در یک دهه گذشته، هر بار برای بهانههایی کوچک به شهرهای در مسیر رودخانه و مردابش سرزده، ورزنه و کویر و آنچه را پیرامون آن میشناختم تماشا کرده و به چشم میدیدم که چگونه رود کف به لب آورده و لهله میزند.









دل اصفهان دارد خالی میشود. رسانهها، فعالان محیطزیست، استادان دانشگاه و کارشناسان در سالهای متمادی، این مسئله را به مسئولان گوشزد کردهاند. تداوم خشکسالیها، کاهش بارندگیها و برداشت بیرویه منابع آب زیرزمینی در دهههای گذشته باعث شده تا از حدود ۶۰۰ دشت کشور، بیش از ۴۰۰ دشت در شرایط بحرانی قرار گیرند و استانهای اصفهان، فارس، کرمان، خراسانرضوی و خراسانجنوبی در صدر مناطق دارای بیشترین تعداد «دشت ممنوعه» ثبت شوند.