
«روحیه من از بچگی فرق داشت و این ادامه هم داشت. مثلا شوهرم میآمد خانه و میگفت چای نداریم؟ من میگفتم تو دوباره گفتی چای نداریم؟ بگو چای داریم؟ یا میگفت غذا نپختی؟ میگفتم بگو غذا پختی؟ من اینجوری نبودم. منفی نمیدیدم. من این کاری که شروع کردم به سختی بوده. اما من همیشه میگویم یک کاری اگر از اول روی غلطک باشد، دنیا را میپکاند! باید مثل مورچه کار کرد که هیچوقت ناامید نمیشود.»









