
یکی از مراکز فرهنگی جدیدی که در دهه چهل در خیابان چهارباغ برپا شد، مؤسسه غیر دولتی فروغ بود. به طور خلاصه این مؤسسه به کار آموزش و تعلیم بزرگسالان میپرداخت. مؤسس آن یکی از فرهنگیان و معلمان اصفهان به نام جلال برجیس بود. او شعر نیز میسرود و شخصیتی فرهنگی داشت. آنگونه که از متن زیر بر میآید پایهگذاری این مؤسسه به سال 1326 ش باز میگردد؛ زمانی که جلال برجیس یک آموزشگاه شبانه تأسیس کرد. این مؤسسه کمکم حوزه کار خود را گسترش داد، به طوری که صاحب دبستان و دبیرستان شد. حاصل آن که در سال 1348 این مؤسسه که در چهارباغ عباسی قرار داد، دو هزار نفر دانشآموز در مقاطع مختلف داشت.






مدارس اصفهان را چگونه پوشش دادند؟ آنها در این رابطه چه نوشتند و چه دادههایی را منعکس کردند؟ ما در این مطلب با مرور روزنامههای عصر قاجار در اصفهان میخواهیم به آگاهیهای تازهای راجعبه این مدارس از خلال قلم روزنامهنگاران آن روزگار دستیابیم.






در پی چند سال فعالیت مدرسه صنایع مستظرفه، اولین هنرستان صنعتی اصفهان با کمک مستشاران آلمانی راهاندازی شد. هنرستان صنعتی اصفهان پس از چندین جابهجایی مکانی در خیابان شمسآبادی مقابل زایندهرود با ترکیبی از کادر مدیران و مربیان ایرانی و آلمانی به فعالیت خود ادامه داد؛ اما به دنبال اشغال ایران توسط متفقان و خروج آلمانها از ایران، کارشناسان ایرانی اداره هنرستان را بر عهده گرفتند و آقای مهندس محمد مهدی کلیشادی به ریاست هنرستان منصوب شد.






امروز اگر از خیابان چهارباغ به داخل خیابان آمادگاه بپیچید، همان اوایل خیابان، سمت چپ بر روی دیوار مدرسه چهارباغ، یک قاب کاشی توجه شما را به خود جلب میکند؛ تابلویی که با خط ثلث روی آن نوشته شده است: «دبیرستان علوم معقول و منقول». از خود میپرسید این تابلو اینجا چه میگوید. این مطلب پاسخ به این پرسش است؛ درضمن از یک مرکز مهم فرهنگی اصفهان پردهبرداری میکند که چند دهه در خیابان چهارباغ محفل عاشقان کتاب و ادب و شعر بوده است؛ یعنی کتابخانه فرهنگ که امروز به جای آن کتابخانه مدرسه علمیه امام صادق(ع) قرار گرفته است.






نهادهای آموزشی و شیوه آموزش در ایرانزمین طی دورههای مختلف تاریخ، تحولات بسیاری را پشت سر گذاشته است؛ بنابراین بررسی ارتباط تعلیم و تربیت با اماکن آموزشی در خور توجه است. مسجد در زمره اولین مرکز آموزشی در ایران پس از اسلام است که با توجه به عدم رعایت طهارت کودکان و سروصدای کودکانه، سبب تشویش و نگرانی متولیان مساجد و نمازگزاران شده بود، بنابراین آرامآرام مراکز آموزشی دیگری ازجمله مکتبخانهها در کنار مساجد به امر آموزش اطفال اختصاص یافت. مکتبخانهها ازجمله اماکن آموزشی همگانی با ساختار نیمبندی هستند که تقریبا اغلب کودکان دوره قاجار و حتی دوره پهلوی تجربه حضور و تلمذ در این اماکن آموزشی را کسب کردهاند. درواقع آموزش در مکتبخانهها یکی از ابتداییترین اشکال آموزش در سطوح پایین بهحساب میآید که مکتب دارهای مرد یا ملاباجیهای زن، آن را اداره و به تعلیم و تربیت کودکان میپرداختند.