مجموعه فرهنگی «حب‌الائمه» در غرب اصفهان چه می کند؟

تربیت برای حریت

بار دیگر «اصفهان‌زیبا» و معرفی «کانون‌های فرهنگی شهر» که در گوشه‌ای از اصفهان مشغول فعالیت‌اند؛ اما نامشان کمتر به گوش خورده است.

تاریخ انتشار: ۱۱:۲۵ - یکشنبه ۷ دی ۱۴۰۴
مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه
تربیت برای حریت

به گزارش اصفهان زیبا؛ بار دیگر «اصفهان‌زیبا» و معرفی «کانون‌های فرهنگی شهر» که در گوشه‌ای از اصفهان مشغول فعالیت‌اند؛ اما نامشان کمتر به گوش خورده است.

مجموعه فرهنگی «حب‌الائمه» یکی از این کانون‌های فرهنگی در منطقه غرب اصفهان است که بیش از ۲۰ سال پیش بذر آن در شهر کاشته‌شده و حالا با پشت‌سرگذاشتن تطوراتی، همچنان با انگیزه‌ای که در گفت‌وگو معلوم بوده، روی پا ایستاده است. احمدرضا نیک‌بخت، مدیرعامل این مجموعه، در گفت‌وگو با روزنامه، از نگاه تربیتی‌شان، مدرسه زیرمجموعه کانون و سازوکارهای فعلی این مجموعه فرهنگی‌مردمی می‌گوید.

درباره سیر شکل‌گیری مجموعه بفرمایید.

ریشه اصلی فعالیت‌های ما به میانه دهه هفتاد برمی‌گردد که تعدادی از جوانان دغدغه‌مند در منطقه غرب اصفهان دور هم جمع شدند. این افراد که آن زمان جوانانی حدودا بیست‌ساله بودند، فعالیت‌های خود را با محوریت مباحث قرآنی و فرهنگی در مساجد، به‌ویژه مسجد امام‌علی(ع) اصفهان آغاز کردند.

در این بین،رفت‌وبرگشتی اتفاق افتاد. ابتدا به دلایلی تصمیم بر این شد که فعالیت‌ها در محیط‌های خانگی ادامه پیدا کند؛ اما با گذشت زمان و افزایش تعداد اعضا به پنج یا شش نفر اصلی، این جمع‌بندی حاصل شد که بدون داشتن یک مکان اختصاصی و ثابت، امکان گسترش فعالیت‌ها وجود ندارد.

با همین نگاه بحمدالله زمین موردنظر فراهم شد و یک بانی خیر، زمین را به مجموعه اهدا کرد. بعد از دریافت زمین، ساخت بنا کاملا با رویکردی مردمی و کوچه‌به‌کوچه و خانه‌به‌خانه پیش رفت؛ یعنی برخلاف بسیاری از پروژه‌ها، ارگان دولتی یا نهاد بالادستی پشت کار نبود؛ خود بچه‌ها آستین بالا زدند. در مراحل ساخت، خودشان کارگری می‌کردند، نگهبانی می‌دادند و عملگی می‌کردند تا آجر روی آجر بگذارند و این بنا به سامان برسد. این تلاش‌ها موجب شد در ۱۳۸۶، مجتمع فعالیت رسمی خود را در مکان فعلی (خیابان آتشگاه، خیابان وحدت) آغاز کند.

با توجه به توضیحی که درباره ساخت مکان دادید، گویا شما ازلحاظ زیرساختی مکان متفاوتی در شهر اصفهان دارید.

بله، با اطمینان می‌توان گفت که مجموعه «حب‌الائمه» بزرگ‌ترین مجموعه فرهنگی اصفهان از نظر ظرفیت و تعداد فضاهای تخصصی است. شاید مجموعه‌هایی باشند که از لحاظ نرم‌افزاری یا خروجی‌های خاص از ما جلوتر باشند و در یک خانه کوچک کارهای بزرگی انجام دهند، اما تجهیزات و وسعت مکانی ما کم‌نظیر است.

در حال حاضر در این مجتمع، یک پیش‌دبستانی، دبستان و مدرسه متوسطه اول داریم. در کنار آن، فضاهای جانبی متعددی در نظر گرفته شده است؛ ازجمله یک حسینیه وسیع، باشگاه ورزشی، خانه بازی، کتابخانه تخصصی، اتاق‌های مشاوره و دفاتر مدیریتی. تمام این امکانات در قالب یک بسته کامل در اختیار اهداف فرهنگی و آموزشی مجموعه قرار گرفته است.

چه ضرورتی باعث شد یک مؤسسه فرهنگی به فکر تأسیس مدرسه غیرانتفاعی بیفتد؟

واقعیت این است که در کارهای فرهنگی سنتی، بچه‌ها هفته‌ای دو یا سه ساعت به مجموعه می‌آیند، از این فضا بهره می‌برند و می‌روند. در این مدل، کار فرهنگی عمیق و مستقیم به‌سختی صورت می‌گیرد؛ اما «نهاد اصلی» که شهید بهشتی هم قبل از انقلاب روی آن دست گذاشتند، آموزش‌وپرورش است.

ما معتقدیم قله اصلی تربیت، مدرسه است که هنوز هم احساس می‌کنیم این قله به‌طور کامل فتح نشده است؛ به همین جهت به سهم خودمان و به اندازه وسعمان، تصمیم گرفتیم مدرسه‌ای دایر کنیم که الان حدود پنج سال است فعالیت می‌کند.

این مدارس کاملا زیرمجموعه همان نگاه فرهنگی هستند و درواقع ابزاری برای تربیت مستمر محسوب می‌شوند. دبستان ما با رویکرد تخصصی قرآنی اداره می‌شود و در کنار دروس رسمی، قرآن به شکل حرفه‌ای دنبال می‌شود. در مقطع متوسطه اول رویکرد ما کمی آزادتر است؛ هرچند مبانی قرآنی ادامه دارد.

تعداد مخاطبان در مدرسه و مجموعه‌های فرهنگی در حال حاضر چند نفر است؟

در بخش مدرسه، مجموعا حدود ۱۵۰ دانش‌آموز در مقاطع دبستان و راهنمایی داریم؛ اما در بخش فرهنگی که با عناوین مختلف فعالیت می‌کند، آمار متفاوت است و حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ نفر در مجموعه‌های فرهنگی ما حضور دارند.

برحسب تعدادی که بیان کردید، فعالیت‌های مجموعه محله‌محور است؟

اتفاقا رویکرد فعلی‌مان اصلا محدود به محله‌ نیست. مخاطبان ما هم از منطقه خودمان هستند و هم از سطح استان؛ برای مثال، حدود ۱۰۰ نفر از بچه‌های بخش فرهنگی از مقاطع گوناگون تحصیلی هستند که از نقاط مختلف اصفهان برای برنامه‌های آخر هفته به اینجا می‌آیند و لزوما دانش‌آموز مدرسه خودمان نیستند.

آنچه تا الان گفتید، بیشتر مبتنی‌بر ساختار فعالیت‌هایتان بود. مبنای تربیتی مجموعه بر اساس چه اصولی است؟

مبنای فکری ما بر پایه اندیشه‌های استاد صفایی‌حائری است. بر این اساس، نگاه ما «داده‌محور» نیست که فقط اطلاعات به مغز بچه تزریق کنیم. هدف ما تقویت شخصیت، تفکر و حریت دانش‌آموز است.

ما از مدل قدیمی که بچه‌ها فقط دور هم جمع شوند و وقت بگذرانند، عبور کرده‌ایم. برای هر دانش‌آموز یا عضو مجموعه، یک «پرونده تربیتی» تشکیل می‌شود. این پرونده‌ها به‌وسیله مربیان بازخوانی و بررسی می‌شود که آیا مسیر رشد فرد تغییر کرده است یا نه.

مربیان ما زیر نظر مشاوران متخصص فعالیت می‌کنند تا بدانند با هر روحیه‌ای، چگونه برخورد کنند؛ مثلا برای سنین پایین‌تر، بازی‌های خاصی طراحی شده است تا پارامترهای شخصیتی آن‌ها را تقویت کند. از کلاس هفتم به بعد هم که بچه‌ها وارد گروه‌های جدی‌تر می‌شوند، ارزیابی‌ها دقیق‌تر می‌شود؛ درواقع ما به‌دنبال خروجی انسانی هستیم که قدرت تفکر و تحلیل داشته باشد؛ نه فقط کسی که یک‌سری محفوظات را در ذهن دارد.

با توجه به اینکه حدود ۲۰ سال از شروع فعالیتتان می‌گذرد و با درنظرگرفتن سیر مبنایی و روشی که بیان کردید، خروجی کارتان چطور بوده است و تا چه اندازه به اهدافتان رسیده‌اید؟

اگر بخواهم واقع‌بینانه بگویم، باید توجه کرد تا سال ۸۶ که مجموعه رسما افتتاح شد، بخش زیادی از توان ما صرف ساخت‌وساز و مسائل سخت‌افزاری شد؛ همچنین مدیریت مجموعه سال‌ها به‌صورت «مدیرعامل‌محور» و با نگاه محله‌ای اداره می‌شد؛ بااین‌حال در این شش ماه اخیر، با تغییراتی که در ساختار مدیریتی ایجاد شده است، به‌دنبال پیاده‌سازی مدل تربیتی روشمند، چهارچوب‌دار و تشکیلاتی هستیم.

اگرچه تیم سابق، جمعی دغدغه‌مند را تربیت کرده، وظیفه ما در دوره جدید این است که این تیم را متخصص‌تر و باتجربه‌تر کنیم. ما می‌خواهیم از ظرفیت محله استفاده کنیم؛ اما اجازه ندهیم توانمندی بزرگ این مجموعه، صرفا در سطح یک کانون محلی محدود بماند.

یکی از مشکلات کارهای فرهنگی در اصفهان، جزیره‌ای عمل‌کردن مجموعه‌هاست. شما برای تعامل با سایر مراکز چه برنامه‌ای دارید؟

این نکته بسیار دقیقی است و اتفاقا هدفمان همین بوده، اما روال این است که به‌شدت شاهد جزیره‌بندی هستیم. رهبر انقلاب فرمودند تشکیلات ایجاد کنید؛ اما متأسفانه هر کس برای خودش تشکیلاتی جداگانه به راه انداخته است.

من همیشه مثال جنگ را می‌زنم. در آن زمان، لشکر امام‌حسین(ع) اصفهان و لشکر محمدرسول‌الله(ص) تهران، با اینکه هرکدام استقلال داشتند، در عملیات‌ها کاملا هماهنگ بودند.

متأسفانه فضای فرهنگی فعلی این‌گونه نیست؛ اگرچه خوشبختانه اخیرا جلسه‌ای با حضور ۱۰ تا ۱۵ نفر از مسئولان مجموعه‌های فرهنگی شهر داشتیم و هدفمان استمرار این نشست‌ها در فضای جبهه فرهنگی است. معتقدیم برنامه‌ای که نوشته شود، اما اجرا نشود، بهتر از بی‌برنامگی است و دور هم جمع‌شدن، حتی اگر منجر به خروجی فوری نشود، بهتر از دوری است.

اصولا بیشتر مجموعه‌ها با مشکل مکان جلسه مواجه‌اند. با توجه به اینکه چنین فقدانی ندارید، چالش جدی پیش رویتان چیست؟

شاید تعجب کنید اما چالش اصلی ما «نگاه محلی» است که گاهی مانع رشد متن کار می‌شود. سیستم‌های بالادستی گاهی زمینه بازی را تغییر نمی‌دهند و این باعث قفل شدن کار می‌شود. بعد دیگر بودجه مالی است که مجموعه ما کاملا مردمی اداره می‌شود. ما حتی برای توسعه مجموعه و راه‌اندازی بخش دخترانه، باز هم روی کمک‌های مردمی حساب کرده‌ایم.

برای فعالیت اقتصادی مجموعه طرحی ندارید؟

این موضوع قبلا بیان شده و تصمیم ما جداسازی این دو مقوله از هم است. با اعضا صحبت کردیم که اگر کسب‌وکاری راه می‌اندازیم، باید بیرون از محیط مؤسسه باشد. پول کسب‌وکار باید در جیب خودمان باشد تا اینجا بتوانیم خالصانه فکر فرهنگی بکنیم.

اگر این دو با هم خلط شوند، نسل‌های بعدی که می‌آیند، ممکن است آن اعتقاد اولیه را نداشته باشند و همه چیز به پول تبدیل شود. در حال حاضر تمام بچه‌های ما به‌صورت جهادی و بدون دریافت ریالی دستمزد، فعالیت می‌کنند. هدف ما این است که مجموعه‌ای بسازیم تا در عین داشتن تجهیزات مدرن، روح تربیتی و تشکیلاتی در آن جریان داشته باشد.