زن نگیرید
همیشه و همه‌جا پیش‌گیری بهتر از درمان بوده است؛ پس اگر مجرد هستید، این نکته را جدی بگیرید و اگر متأهل هستید، این نکته را چند بار بخوانید تا بفهمید اوضاع امروزتان از چه چیزی نشئت می‌گیرد. با ازدواج‌کردن، یک هدیه روز مادرتان، تبدیل می‌شود به سه هدیه؛ یک هدیه برای مادرتان، یک هدیه برای همسرتان و یک هدیه برای مادر همسرتان! این تازه برای زمانی است که همسرتان مادربزرگ نداشته باشد یا اگر داشته باشد، مادربزرگ‌هایش توقع نداشته باشند! به جای دنبال‌کردن راهکار پیچاندن و نخریدن هدیه برای روز زن، سمت ازدواج نروید! والا!
به یک مأموریت طولانی‌مدت بروید
اگر ازدواج کردید و کادوی روز زن برایتان یک واجب عینی شد، از زندگی کارمندی‌تان استفاده کرده و مدیرتان را مجاب کنید که شما را به یک مأموریت راه دور بفرستد.
بعد از آن قیافه عبوس به خودتان بگیرید و رئیستان را فحش‌کش کنید که در این شرایط چرا باید شما را به مأموریت طولانی‌مدت بفرستد؟ اگر مدیرتان قبول نکرد ،اشکالی ندارد؛ با رفقای مجردتان یک ویلا در شمال هماهنگ کنید و به بهانه مأموریت به شمال بروید.
چی؟ کارتان اداری نیست و کارمند نیستید؟ باز هم اشکالی ندارد. برای خودتان یک کار اداری در یک شهر دیگر بتراشید و برای حل آن مشکل به سفر بروید. در این‌گونه سفرها باید یک سوغاتی بیاورید که بازهم در مقابل خرید طلا و سکه روز زن، هزینه کمتری پرداخت می‌کنید و یک بازی برد برد است.
قلب مهربانتان را هدیه دهید
قلب مردان عین قلب گنجشک است؛ کوچک، شکننده و زیبا. اگر نزدیک به روز زن، همسرتان از شما پرسید: «عزیزم، کادوی روز زن برام چی می‌گیری؟» نگران نشوید. یک نفس عمیق بکشید و به او بگویید: «این چه حرفیه عزیزم؟ قلبم رو، تموم زندگیم رو!»
و بعد از ادای این جمله‌ها کارتتان را به همسرتان بدهید تا خودش هرچه دوست دارد، برای خودش بخرد. البته شما قول داده‌اید که تمام زندگی‌تان را نیز به او بدهید؛ پس اولین شنبه پیش رو را بگذارید برای مراجعه به دفتر اسناد رسمی تا تمام اموالتان را به نام همسرتان انتقال دهید.
گردن آلودگی هوا بیندازید
این روزها، بیشتر حواس سازمان حفاظت محیط‌زیست به پیروز است و احتمال زیاد کسی برای آلودگی برنامه‌ای ندارد؛برای همین آلودگی هوا مهمان ناخوانده بیشتر مناطق کشور شده است. برای همین شما یک بهانه خوب دارید تا هر اتفاقی را گردن آلودگی هوا بیندازید؛ پس معطل نکنید.
قبل از اینکه سرتان با تابه جهاز همسرتان برخورد کند، دلیل کادونخریدنتان را گردن آلودگی هوا بیندازید؛ مثلا بگویید: «این فلان فلان شده‌ها واسه آلودگی هوا کاری نمی‌کنن.
این‌قدر هوا آلوده بود که چشمام تقویم رو ندید که امروز روز زنه.» یا بگویید: «بابا این آلودگی هوا نه نفس واسه آدم گذاشته، نه حواس!»
مردبودن خود را انکار کنید
حواستان به تقویم باشد و چند هفته مانده به روز زن، از جدیدترین سندرم تاریخ بشریت رونمایی کنید: «سندرم فراموشی بی‌قرار» .در این سندرم شما همه چیز باید یادتان برود؛ حتی شوهربودنتان یا اسم و فامیلتان را.
مثلا اگر پیش پزشک رفتید و او از شما اسم و فامیلتان را پرسید، در جوابش بگویید: «به نام خدا، یخچال سایدبای‌ساید هستم.» این سندرم را تا تمام‌شدن روز زن تمام کنید؛ منتها حواستان جمع باشد که سریع خوب شوید و به حالت عادی برگردید؛ چون چند وقت دیگر روز مرد است و نباید کادوی روز مرد را از دست بدهید!
شایعه‌پراکنی کنید
تجربه نشان داده است که میزان باورپذیری افراد در گروه‌های خانوادگی خیلی بالاتر از باورپذیری افراد در معرض قسم جلاله است.
مثلا اگر آدم‌ها در گروه خانوادگی ببینند که قاتل بروس‌لی پیدا شده و اسمش آمیتاب باچان است، خیلی راحت‌تر باور می‌کنند تا اینکه خود بروس‌لی و جکی چان و آمیتاب باچان با همدیگر بیایند و قسم بخورند که اصلا به هم ربطی ندارند! بنابراین از ظرفیت گروه‌های خانوادگی غافل نشوید و سعی کنید نزدیک به روز زن یک شایعه بسازید.
مثلا توی گروه بنویسید: «فوری! یک دروغ بزرگ. در سال 1932 یک زرگر به نام جانان کریستوف در بازار زرگرهای نیویورک، به دلیل نفروختن طلاهایش و بیم از فاسدشدن آن‌ها، به این فکر افتاد تا با ابداع یک روز موسوم به روز زن، تمامی طلاهایش را بفروشد.
از آن سال این استراتژی توسط طلا فروشان اجرا می‌شود. لطفا آگاه شوید و برای آگاهی بقیه، این پیام را برای پنج نفر دیگر بفرستید. یک نفر تعلل کرد و مجبور شد کادوی روز زن بخرد.»
تسلیم شوید
بی‌خیال همه این حرف‌ها شوید. شما اکنون با بهترین زن دنیا ازدواج کرده‌اید و بهترین مادرزن دنیا گیرتان آمده است. تازه حواستان هم نیست که بهترین زن دنیا مادرتان است.
تمامی چند نکته بالا را فراموش کنید و به پاس قدردانی از زحماتشان، تارعنکبوت روی کارت بانکی‌تان را پاک و از پول‌هایتان استفاده کنید؛ اینکه تمامی راه‌های بالا قبلاعملی شده و زن‌ها متوجه این پیچاندن‌‌ها شده‌اند هم در این ماجرا بی‌تأثیر نیست.
پس تسلیم شوید، نفس عمیق بکشید و رمز کارتتان را به فروشنده طلافروشی بگویید.
