فوتبال در دنیا یک صنعت پولساز و درآمدزا برای باشگاههای ورزشی است و برخلاف ایران که هزینه همیشه بیشتر از درآمد بوده، در خارج از مرزهای ایران بسیاری از باشگاههای ورزشی با استفاده از صنعت اسپانسرینگ نهتنها هزینه خرید بازیکن را تأمین میکنند، بلکه در کنار آن پول خوبی هم به جیب میزنند. بخش مهمی از این نقلوانتقالهای مالی مربوط به حضور لژیونرهای خارجی در کشورهای مختلف است که باعث شده فوتبال به یک صنعت بدونمرز تبدیل شود و برای نمونه یک پرتغالی مثل رونالدو پس از سالها بازی در کشورهای انگلیس، اسپانیا و ایتالیا، امروز تبدیل به ثروتمندترین بازیکن فوتبال دنیا شده است. در این مدت، هیچگاه گفته نشده که چرا رونالدو بهعنوان یک پرتغالی در کشوری غیر از سرزمین مادریاش مشغول به بازی است و خود او هم باوجود سختیهای یادگیری زبان انگلیسی و حتی ایتالیایی، ترجیح داده در خارج از مرزهای کشور پرتغال زندگی کند و البته بعد از شیوع کرونا به جزیره شخصی خودش بازگردد تا بهدور از مردم بتواند به فکر سلامتی خانوادهاش باشد. غیر از رونالدو میتوان هزاران فوتبالیست دیگر را هم نام برد که هر یک بسته به نوع کیفیتشان راه زندگی در بقیه کشورها را در پیش گرفتهاند.
تزریق فوتبالیست خارجی به فوتبال داخلی
اما همین شرایط با شدت کمتری در کشور ما هم برقرار بوده و از زمانی که فوتبال ما سروشکل جدی به خود گرفت، بازیکنان خارجی چه در قالب مهرههای تأثیرگذار و چه بهصورت بازیکنان بیکیفیت راهی فوتبال ما شدهاند و پولهای دلاری را خواسته و ناخواسته به جیب زدهاند. قانون منع جذب بیش از چهار بازیکن خارجی سالهاست که در فوتبال ما راه را برای ریختوپاش باشگاهی بههمریخته، وگرنه بودهاند مدیرانی در دوران مختلف که حاضر بودهاند حتی یازده جای خالی تیمشان را هم به بازیکنان خارجی اختصاص دهند و از این طریق اسم خودشان را در رسانهها مطرح کنند. بااینحال جدای از بحث حضور بازیکنان خارجی در فوتبال ما باید نیمنگاهی هم به نحوه پرداخت پول این بازیکنان داشت که بهخصوص در دو تیم دولتی پرسپولیس و استقلال همیشه محل مناقشه بوده و کار بهجایی رسید که وزارت ورزش بهعنوان متولی اصلی این دو باشگاه، مجوز جذب فوتبالیستهای خارجی را لغو کرده تا هم هزینهها کاهش پیدا کند و هم پروندههای انضباطی در فیفا کم شود. مهمترین نکتهای که در این روزهای کرونایی فضای فوتبال در کشورمان را تحتتأثیر قرار داده بهجز بحث برگزاری یا تعطیلی مسابقات لیگ، ایجاد شرایط مناسب برای حضور بازیکنان خارجی در کشور ماست که میتواند دردسرهای زیادی ایجاد کند. در همین لیگ نوزدهم هستند بازیکنانی مثل کیروش استنلی، شیخ دیاباته، بوژدار رادووشویچ، گادوین منشأ، دارکو بیدوف و چند خارجی دیگر که از ستونهای اصلی ترکیب تیمشان هستند و در این یک هفتهای که از شروع تمرینات تیمهای لیگ برتری گذشته خبرهای ضدونقیضی درباره بازگشت این بازیکنان به ایران به گوش رسیده است. کابوس کرونا کل دنیا را تحتتأثیر قرار داده و این ویروس مرگبار آنچنان انتخابی بین کشورهای پولدار و فقیر ندارد و تقریبا هرجایی که بتواند رخنه کند زندگی مردم آن کشور را تحتتأثیر قرار میدهد. داستان قرنطینه دوهفتهای و تمرینات آنلاین هم موضوعی بوده که در این مدت عملکرد فنی فوتبالیستها را زیر سوال برده و از امروز تا سالها بعد شاید بهسادگی قبل امکان مسافرتهای هوایی از یک کشور به کشور دیگر وجود نداشته باشد. درگیری صنعت هوایی با موضوع کرونا و سیاستهای مختلف بازدارنده در راه کشف موارد کرونا باعث شده امروز بخش زیادی از خارجیهای شاغل در فوتبال ایران هنوز نتوانستهاند راه بازگشت به کشور را در پیش بگیرند و آنهایی هم که در ایران بودند بهراحتی نتوانستند به کشور خودشان بازگردند. با کاهش تب کرونا شاید سیاستهای بازدارنده به حداقل خود برسد، ولی ترس ناشی از زندگی در کشوری بهجز سرزمین مادری برای هر فوتبالیستی میتواند زندگی او را تحتتأثیر قرار دهد و امروز دیگر بهراحتی گذشته ساک فوتبالیستهای خارجی روی کولشان نیست تا بتوانند در حاشیه خلیج همیشه فارس دور بزنند و به دلارهای نفتی چراغ سبز نشان دهند.
رشد فوتبال بومی
این پرونده در کنار بالارفتن قیمت دلار نسبت به ریال بدونشک تأثیر مهمی بر عملکرد باشگاههای ایرانی نهچندان ثروتمند در مسیر خرید بازیکنان خارجی خواهد داشت و کمکم به نظر میرسد که باید به فوتبال بومی خودمان متکی شویم. فوتبالیستی که قرار باشد با قراردادی هفت میلیاردی به ایران بیاید و کنترل آنچنان درست و دقیقی بر زمان رفتوآمد او هم نباشد و خرید بلیت رفتوبرگشت هم تبدیل به یک ماجرای پیچیده شود، همان بهتر که در کشورش بماند و بیخ گوش خانوادهاش فوتبال بازی کند تا اسیر مشکلات ناشی از کرونا نشود. از لیگ بیستم به بعد و زیر سایه کرونا، فوتبال داخلی ایران شرایط جدیدی را تجربه خواهد کرد و بهمرورزمان باشگاههای ایرانی باید تلاش کنند بهجای خرید بازیکنان خارجی گران و همیشه غایب سیستم خودشان به سمت اقتصاد از تولید به مصرف ببرند.




