زیر آفتاب گرم با لباسهای نامرتب، بالاپوشی کهنه و ماسکی تیره در خیابان سپه ایستاده است.
با یکی از دستها موبایلش را گرفته و مدام کانالهای تلگرامی را جستوجو میکند و دست دیگر را در جیبش فشار میدهد.
چند ثانیه درون گوشی خیره میشود و چند ثانیه دیگر به افراد داخل خیابان نگاه میکند و نفس عمیقی میکشد تا شاید آرامش بگیرد.
این وصف حال افراد زیادی در خیابان سپه و بازار طلای اصفهان است؛ روز شنبه ساعت 9 صبح در دقایقی که احتمال پیروزی جوبایدن در انتخابات آمریکا بالا بود.
گوشهای از خیابان سپه، با فاصله از هفتههای گذشته همین خیابان میزبان خریداران خوشبینی بود
که با احتمالدادن پیروزی ترامپ بیرحمانه ارز و طلا میخریدند. قیمت برای آنها مهم نبود.
سکه ثانیه به ثانیه بالا میرفت، دلار لحظه به لحظه رنگ عوض میکرد و همین آدمها با هر قیمتی خریدار بودند
و امروز کنار خیابان ایستادهاند تا بفروشند؛ ولی فروشنده نیستند!
فروشندههایی که نمیفروشند
خیابانسپه، بازار بزرگ و بازار هنر روز شنبه میزبان فروشندههای زیادی بود که فروشنده نبودند!
این افراد ارز، طلا و سکه را در روزهای پیش از این با قیمت بالاتری خریدهاند و در اولین روز کاری هفته از ریزش قیمتها میترسیدند؛
ولی پذیرش ضرر سنگین راحت نیست. یکی از این افراد میگفت:« 10 تا سکه 16 میلیونی خریدهام، الان میگویند 12 میلیون؛ یعنی 40 میلیون تومان ضرر؛ میدانی اگر بفروشم چقدر باید کار کنم تا چهل میلیون تومان را جبران کنم؟»
در بازار ارز هم فروشندهها همین دلیل را بیان میکنند، پذیرش ضرر برای افراد زیادی راحت نیست، ولی در بخشی از معاملات مردم خیلی راحت ضرر را میپذیرند.
جوان 27 سالهای ساعت 10 صبح 500 دلار به قیمت 24 هزار تومان فروخت، درحالیکه 31 هزار تومان خریدهبود.
او گفت: «چهکار کنم؟ الان نفروشم فردا پایینتر میاد. باید قبول کنیم اشتباه کردیم.» در میان فروشندگان زیاندیده افراد زیادی به پول نیاز دارند و با هر قیمتی فروشندهاند
و افراد دیگری هم مدعیاند با ضرر نمیفروشند؛ مانند مرد مسنی که میگفت: « اگر بفروشم تمام زندگیام را از دست دادهام، هرگز با ضرر نمیفروشم؛ صبر میکنم حتی اگر شده تا 10 سال دیگر!»
اشکها و خندهها
ترامپ هم طرفدارانش در پنسیلوانیا را خشمگین کرد و هم خریداران دلار در خیابان سپه!
در خیابان سپه ابتدای صبح روز شنبه در صورت افراد زیادی خشم دیده میشد. بعضی از آنها ماسک زده بودند و بعضی ماسک نداشتند.
خانمی بدون ماسک به کناریاش میگفت: « بذار کرونا بگیرم بمیرم. همه پساندازم از دست رفت.»
چشمهای گریان نیز از دیگر مناظر این صبح پاییزی بود. خیابان سپه در طول سالهای گذشته کم شاهد چشمان گریان و لبهای خندان نبودهاست. لبهای لبخندزدهای که در روزهای رونق با هر قیمتی میخرند و چشمهای گریانی که نمیتوانند بفروشند.
البته حاضران در این خیابان نگاههای خود را از رهگذران پنهان میکردند ولی دور از تجمع جمعیت در آفتاب نشسته بودند و با دستمال کاغذی چشمانشان را خشک میکردند.
یکی از این افراد که مردی 32 ساله بود میگفت: «5سال کار کردم هرچه داشتم را آوردم. حالا باید 2 سال دیگر کار کنم ضررم جبران شود. گریه نمیکنم ولی ناراحتم.»
دلالها لیدر روانی بازار
جمعه شب دلالها در کانالهای تلگرامی و واتسآپی با هم قرار گذاشتند تا روحیه بازار را تقویت کنند.
از ارز و طلا گرفته تا خودرو و مسکن همه در اینباره تصمیمگرفتند تا بازار را از نظر روانی رهبری کنند و صبح شنبه اثر این صحبتها در بازارهای مختلف مشخص بود.
دلالها در خیابان سپه به فروشندههای غیر مطمئن امید میدادند؛ یکی از آنها به مردم میگفت: «جوبایدن سهماه دیگر میآید؛ تحریمها به سرعت نمیروند. تازه تحریمها بروند ما در لیست سیاه FATF هستیم.» دلالی دیگر نیز به فروشندهها توصیه میکرد صبر کنند تا ساعت نزدیک به 10 که نرخ دلار دوباره صعودی شد.
دلالی با صدای بلند میگفت: «دیدید گفتم صبر کنید برمیگردد.» در بازار طلا نیز با وجود نزولیشدن قیمتها دلالها تحلیل میکنند
خبری از کاهش قیمتها نیست، نه دلار میریزد و نه طلا پایین میآید. یکی از این دلالها در بازار بزرگ میگفت:
«دولتها برای مقابله با کرونا پول چاپ کردهاند! میدانید یعنی چه؟ طلای جهانی 4 برابر میشود؟»
دلال دیگری هم خطاب به فروشندگان سکه میگفت: «آخر در این 40 سال کی دیدهاید سکه ارزان شود؟
سال 97 از 5 میلیون به 4 میلیون رسید و الان با وجود ریزش 12 میلیون تومان قیمت دارد. یعنی هر کسی هر زمانی سکه بخرد سود میبرد.»




