گاهی وقتها آدمها به مکانها اعتبار میبخشند و گاهی وقتها هم برعکس، مکانها به آدمها اعتبار میدهند. در مقوله گردشگری به این موضوع توجه زیادی میشود. مثلا همین که در بعضی مکانهای گردشگری دفتر یادبودی میگذارند تا آدمهایی که آمدهاند، یادداشت و نام خود را ذکر کنند، برای همین منظور است. تا گردشگران بعدی بدانند چه بزرگانی از این مرکز بازدید کرده و احیانا چه نظری دادهاند. دکتر محمود حسابی را همه میشناسند. کتاب «استاد عشق» شرح زندگانی اوست. او از خدمتگزاران فرهنگ و دانش در این کشور بود و از همین منظر زمانی که دکتر محمد مصدق به نخستوزیری رسید، محمود حسابی را به وزارت فرهنگ انتخاب کرد. او در یکی از روزهای خرداد1331 به اصفهان آمد و ضمن بازدید اوضاع فرهنگی شهر اصفهان و نیز افتتاح مدرسهای در سده، گذری نیز به منارجنبان کرده و از آن عمارت بازدید کرد. خوشبختانه روزنامه «چهلستون» که به مدیریت محمد صدرهاشمی در آن روزها در اصفهان انتشار مییافت، گزارشی از این بازدید همراه با تحلیلهایی راجع به چرایی حرکت منارها ارائه داد. هم بازدید و انعکاس رسانهای آن مهم است و هم تعلیل چرایی حرکت منارها. رسانهای شدن بازدید وزیر فرهنگ، دکتر محمود حسابی بدین خاطر مهم است که جایگاه این عمارت را در نقشه گردشگری اصفهان به ما بازنمایی میکند و بازگویی علل حرکت منارها که در روزنامه هفتاد سال پیش انتشار یافته است، نظریات و رویکرد آن مردمان راجع به این اتفاق عجیب (حرکت منارها) را بازگو میکند. اینک متن گزارش روزنامه چهلستون که در شماره سیوچهارم این روزنامه به تاریخ 5 خرداد 1331 منتشر شده است: «کمتر سیاح و مسافری است که برای دیدن شهر تاریخی اصفهان به این دیار بیاید و از منارجنبان اصفهان با آن همه خرابی راه، دیدن نکند. عصر روز دوشنبه بود که جناب آقای وزیر فرهنگ برای افتتاح دبستان سروش سده به آنجا تشریف بردند و پس از آنکه مراسم افتتاح دبستان پایان یافت، چون قدری به غروب و رسیدن ساعت هفت و ملاقات با فرهنگیان باقی مانده بود، قسمتی از وقت خود را صرف دیدن منارجنبان اصفهان نمودند. اتومبیل نمره شش وزارتی جلوی در حیاط منارجنبان توقف کرد و همراهان نیز از اتومبیلهای خود پیاده شده و به داخل حیاط رفته و از پلهها به سطح بام رفتند. رعیتی که آنجا بود داخل منار شد و به شدت منار را تکان داد. دکتر حسابی که روزی در آمریکا در شهر نیویورک در مقابل انیشتین، ریاضیدان معروف، نشسته و با او درباره فرضیههای مختلف مباحثه نموده، وقتی دید این منار به این عظمت حرکت میکند، نتوانست از تعجب خودداری نماید. در حالی که حاضرین همه با تعجب زیاد حرکت مناره را تماشا میکردند، آقای دکتر حسابی در دماغ (خیال) خود میخواست فرضیه حرکت منار را اثبات کند.»
در ادامه این گزارش آمده: «درباره حرکت منارجنبان مطالب مختلف گفته شده، عالم زاده کارلادانی، که عنوان متولی آنجا را برای خود حفظ کرده، معتقد است حرکت منار از برکت قبر عمو عبدالله سقلانی است که در زیر دو منار دفن است. این عمو عبدالله و سایر باباهایی که در اصفهان و تبریز مدفونند از قبیل بابا رکنالدین، بابا شیر، بالا بودلا، بابا قاسم و غیره تماما در بین سالهای هفتصد و هشتصد میزیسته و تاکنون از زندگی آنها هم مطالب زیادی به دست نیامده است. آقای عالم زاده حرکت منار را از برکت وجود عمو عبدالله میداند و بس. و حتی مدعی است که وقتی حاکمی خواست لکلکی را که بالای منار آشیانه داشت صید کند گرفتار دل درد شدیدی شد و فوت کرد.»
جالب اینکه در ادامه گزارش نویسنده نوشته: «بعضی از سیاحان چسبندگی گل اصفهان و خاک آن را باعث حرکت منار میدانند. با وجود این در تعمیری که در 25 سال قبل از منار شده و آن را از کمر برداشته و مجددا ساختهاند در حرکت منار تغییری نداده است. علمای فیزیک حرکت منار را مربوط به خاصیت رزیستانس دانسته و آقای مهدوی لیسانسه فیزیک در اینباره رسالهای نوشته و منتشر ساختهاند. علمای ریاضی هم میگویند خاصیت حرکت منار در هر دو مناری که ارتفاع آنها از سطح بام کمتر از ارتفاع آن از روی زمین باشد، موجود است.»
پایانبندی گزارش نیز چنین است: مرحوم فرصتالدوله شیرازی که این حرف را قبول کردهاند، در کتاب «دبستان الفرصت» مینویسند: دو منار صحن قدیم شهر قم نیز همین خاصیت را دارد. وی مینویسد در یکی از سفرهای خود امتحان کردیم و حتی هندوانهای که در وسط دو منار بود، از شدت حرکت بر روی زمین افتاد. به عقیده فرصتالدوله دو منارهای شهر دامغان و قصبه اشترجان لنجان نیز همین خاصیت را دارند. نکته شایان توجه این است که با اینکه بنای اصلی مقبره عموعبدالله و دو منار منارجنبان، متعلق به دوره مغول میباشد، تا این اواخر شهرتی نداشته و کسی متوجه آن نبوده و حتی کست و فلاندن که از خصوصیات اصفهان نامبرده، از منارجنبان اسمی نبردهاند.»