آنها پس از گل اول ایران نشان دادند که در صورت لزوم میتوانند تهاجمیتر هم بازی کنند و تیم مقابل را چه با حملات و چه با پرس از جلو تحت فشار بگذارند. در سمت مقابل تیم ملی ایران هم با توجه به هافبکهای خلاق عراق، در باز دفاع رویکرد متفاوتی نسبت به بازی با سوریه داشت.
بر خلاف آن بازی که ایران پس از لو دادن توپ برای باز پس گیری مجدد آن اقدام میکرد، در این بازی پوشش فضاها اولویت داشت. تیم ملی ایران پس از لو دادن توپ با آرایش ۴-۴-۲ فشرده در نیمه عقب زمین دفاع میکرد، به طوری که طارمی و آزمون تا نیمه زمین عقب میآمدند و از آنجا با پرس هافبک دفاعی حریف اجازه گردش توپ آسان را به آنها نمیدادند.
در سمت دیگر عراق هم با اجرای بازی موقعیتی در خط حمله، در یک منطقه از زمین برتری عددی ایجاد میکرد و هافبکهای خلاق این تیم با تحرک بالا خود را از مدافع مستقیمشان جدا میکردند و در متن بازی قرار میدادند. حرکتی که به دفعات توسط هافبکهای چپ و راست این تیم تکرار شد. ابتدا در کانال کناری جاگیری میکردند و مدافع کناری ایران با توجه به وظایف یارگیری منطقه ای که به عهده داشت او را در این منطقه یارگیری میکرد. سپس وینگر عراق به عقب و متمایل به مرکز حرکت میکرد که در صورت حرکت مدافع کناری ایران با او، کانال کناری برای نفوذ بازیکنان عراق از آن سمت آزاد میشد.
در صورت عدم حرکت مدافع کناری ایران با وینگر عراق هم این بازیکن میتوانست آزادانه در فضای پشت محوطه جریمه ایران صاحب توپ شود.
با مصدومیت بشار رسن و بیرون رفتن او از بازی، تیم ملی عراق از نظر خلاقیت هافبکها و همچنین کنترل و حفط توپ در تجمع دفاع فشرده ایران دچار مشکل شد. با نزدیکتر شدن به لحظات پایانی بازی هم بازیکنان عراق بیشتر به همان سبک قبلی یعنی حرکت از کنارهها، ارسالهای متعدد و حساب باز کردن روی ضربات ایستگاه روی بردند که با توجه به قدرت مدافعان وسط ایران روی دفع ارسالها و همین طور خروجهای خوب بیرانوند برای ایران درد سر ساز نشدند.
در حالی که عراق برای جبران گل خورده جلو کشیده بود، تیم ایران فرصت را برای استفاده از انتقالهای سریع به حمله از دست نداد و با دو ضد حمله توانست دو گل دیگر را هم به ثمر برساند. دو گلی که شناخت خوب از فضا و فرار در آن، دید مناسب و هماهنگی بالای بین بازیکنان خط حمله و صاحب توپ کردن بازیکنان جلویی با اولین پاس توسط هافبکها و مدافعان در هر دوی آنها به چشم میخورد. این سه مورد فاکتورهای اساسی برای یک ضد حمله سریع و موفق بودند که تیم ملی ایران از خود نشان داد. حتی روی گل اول ایران هم میتوان این موارد را مشاهد کرد. طارمی به خوبی فضای موجود در سمت چپ را پیدا کرد. به محض فرار یک پاس در این فضا برای او ارسال شد و با توجه به دید خوبش نسبت به حرکت جهانبخش به محوطه و هماهنگی بالای این دو بازیکن، گل اول روی این همکاری زده شد.
با وجود این که ایران در حملات سریع و ضدحملات در این بازی بسیار خوب عمل کرد، مدافعان و هافبکها در این بازی نشان دادند که در صورت تحت فشار قرار گرفتن تا چه حد میتوانند در حفظ و گردش توپ ضعیف عمل کنند. در میان شش بازیکن عقب زمین که در ترکیب اولیه بودند، تنها نورافکن و عزت اللهی تحت شرایط پرس عراق ضریب اشتباهات پایین تری داشتند و میتوانستند توپ را حفظ کنند و با پاسهای صحیح مالکیت را در اختیار ایران نگه دارند.
نوراللهی به عنوان هافبک دفاعی که در مرکز زمین برای گردش توپ روی او حساب ویژهای میشود، در صورتی که با پرس بازیکنان عراق مواجه میشد عملکرد ضعیفی از خود نشان میداد. همچنین مدافعان وسط ایران هم تحت پرس مهاجمان عراق دیگر نتوانستند از پاسهای قطری خوبشان که مقابل سوریه ارسال میکردند، استفاده کنند و تنها برای رفع خطر به هنگام نزدیک شدن مهاجم عراق، توپ را به یک بازیکن نزدیک پاس میدادند.
تیم ایران برای موفق شدن در بازیهای بعدی میبایست این ضعف را نیز بر طرف کند. کره جنوبی با توجه به سطح بالاتر بازیکنانش در این سبک میتواند با پرس ایران در زمین خودش درد سر ساز شود.
همچنین ادووکات در این بازی نشان داد که در حال تغییر سبک بازی عراق است و در بازی برگشت با توجه به هماهنگ تر شدن بازیکنان با این سبک، کار برای ایران این طور ساده نخواهد بود.