به گزارش اصفهان زیبا؛ زنان همواره بهعنوان بخش قابلتوجهی از جامعه، نقش بسزایی در حوزه مشارکتهای اجتماعی داشتهاند و قادرند در توسعه اجتماعی نقشآفرینی گستردهای داشته باشند؛ چراکه هر جامعهای برای دستیابی به رشد و توسعه اجتماعی، نیازمند مشارکت همه اقشار آن جامعه، اعم از زن و مرد دارد.
اما همواره دیدگاههای مربوط به ضرورت یا منع و تعیین حدود حضور اجتماعی زنان، تحت تأثیر نظامهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جوامع بوده است. بهعنوان نمونه، یکی از هنجارهای جوامع مذهبی برای زنان، نیکو شمردن پردهنشینی، ماندن زنان در خانه و عدم حضور اجتماعی آنان تلقی شده و بهمرورزمان در تفکرات مذهبی رسوخ پیدا کرده است.
در آیین اسلام نیز استنتاجهای ناصوابی ازایندست قابلرؤیت است. این در حالی است که خداوند در آیات فراوانی از قرآن کریم، بر حضور مؤثر اجتماعی و سیاسی زنان تأکید کرده و بر آن مهر تأیید زده است. مثلا در آیه ۲۳ سوره نمل به حضور موفق سیاسی زنی بهعنوان ملکه سبا اشاره و در آیه ۱۲ سوره ممتحنه، بیعت به عنوانی بارزترین نمود حضور سیاسی برای زنان معرفی شده است. همچنین انجام اقدامات سیاسی و اجتماعی همچون هجرت، در آیات ۹۷ و ۹۸ سوره نساء و امربهمعروف در ۷۱ توبه، هم بر زنان و هم بر مردان واجب اعلام شده است.
علاوهبر این در گزارشهای تاریخی، میزان حضور مؤثر اجتماعی زنان در صدر اسلام بسیار درخور توجه به ثبت رسیده است. چنانچه آنها در حوزههایی چون جنگ، هجرت، تبلیغ، اشتغال و برگزاری مراسم مذهبی حضوری فعال داشتهاند. اما متأسفانه با گذشت زمان، فرهنگ پردهنشینی زنان در کتب فقهی و سپس در متن جامعه رسوب کرد. در وقوع این انحراف، عوامل متعددی نقشآفرینی کرد که ظهور مکاتب و دیدگاههای فکری و صدور روایات و فتاوا، یکی از پرنفوذترین عوامل بروز این پدیده دینی اجتماعی بود.
یکی از جریانهای نقشآفرین در بسط و گسترش این تفکر در میان شیعیان، ظهور مکتب اخباریگری بود، این جریان که سابقهای بیش از هزار دارد، در قرن چهارم در حوزه فکری قم پا گرفت و توانست با ایجاد یک سامانه فکری بر مراکز علمی شیعه سیطره پیدا کند. پسازآن، گرچه توسط علمای اصولی از تسلط و حاکمیت بر کنار رفت، اما در دوران صفویه یعنی قرون دهم تا دوازدهم مجددا احیا شد؛ بهگونهای که پیامدها و آثار فکری این جریان همچنان تا عصر حاضر مشهود است.
احیای تفکر اخباریگری در صفویه
در دوران صفویه، نسلی از روحانیون به صحنه آمدند که دارای اندیشه اخباریگری بودند. بنیانگذار اصلی این دیدگاه، ملا محمدامین استرآبادی بود. در آن ایام، مکتب اخباریگری بر چهار اصل استوار بود. یکی از اصول آنها بر صحت و اعتبار تمام احادیث بهعنوان مهمترین منبع استنباط احکام شرعی دلالت داشت. همچنین اخباریون ورود عقل و اجتهاد به مباحث فقهی را قبول نداشتند. آنها قائل به عدم حجیت ظواهر قرآن نیز بودند. هرچند در میان اخباریان، برخی تندرو و برخی میانهرو بودند، اما شاکله اصلی اخباریگری بر این اصول پایهگذاری شد؛ مثلا شیخ حر عاملی در مقدمه کتاب وسائلالشیعه این مبانی را ذکر کرده و در آثار خود نیز بهشدت از این مبانی پیروی کرده است. مکتب اخباریگری گرچه در ظاهر از بین رفته، ولی تأثیر گستردهای بر باورها و دیدگاههای علما از جمله در خصوص مباحث زنان گذاشته است. این موضوع بهدلیل تسلط تفکرات اخباریون به مدت سه قرن بر مراکز علمی شیعیان در دوران صفویه است.
اخباریگری و زنان
موضوع عدم حضور و مشارکت اجتماعی زنان یکی از دیدگاههای رایج در میان اخباریون بود که بانفوذ در متون مذهبی شیعه همچنان بهعنوان میراثی از این مکتب برجای مانده است. هر چند امروزه در اندیشه اخباریگری جای خود را به تفکرات اصولیون داده، ولی این مکتب تأثیر گستردهای بر باورها و دیدگاههای علما از جمله در خصوص مباحث زنان گذاشته است.
اخباریون در دوران صفویه از حمایت حکومت برخوردار بودند؛لذا گسترش تفکر منع حضور اجتماعی زنان با قدرت و نفوذ بیشتری در جامعه جاری شد. برخی از فتاوای جدیدی که اولینبار از جانب آنها بهعنوان حکم منع حضور اجتماعی زنان صادر شد، ازاینقرار است: استحباب حبس زنان در خانه، مکروه بودن خروج زنان از خانه، کراهت شنیدن صدای زن نامحرم و … .
اما معالاسف آنچه مایه شگفتی است آن است که اصولیون نیز بدون اجتهاد در این زمینه، این دیدگاهها را تأیید و بعضا فتاوایی راجع به آن صادر کردند.
با مراجعه به کتب فقهی پنج تن از علمای اخباری عصر صفوی (مجلسیین، بحرانی، فیض کاشانی و شیخ حرعاملی)، چنین مشاهده میشود که آنها در کتب فقهی خود نهتنها بابی در رابطه با مسائل مربوط به حوزه اجتماعی زنان، منظور نکردهاند، بلکه آن را با منع حضور مواجه کردهاند. در ادامه این یادداشت، ابتدا به روایت موقعیت زنان در عصر صفویه و سپس به تحلیل آرای مکتب اخباریگری درمورد بانوان پرداخته خواهد شد.
موقعیت زنان در عصر صفوی
دوران صفویه وضعیت اجتماعی زنان در زمان فرمانروایی هر پادشاه و در بین هر قبیله و مذهبی متفاوت بود و هریک از پادشاهان بنا به دیدگاه خود، حدودوثغور مشخصی برای آزادی و حضور اجتماعی قائل بودند. علاوه بر این شرایط زندگی، ارتباطات اجتماعی، حقوحقوق در ازدواج و طلاق و میزان قدرت و استقلال زنان در طبقات و اقشار مختلف جامعه بروندادهایی متفاوت داشت. اما درمجموع تصمیمگیری اساسی درباره هر یک از این موارد به عهده مردان بود و زنان بهعلت محدودیتهای فرهنگی و شرعی، قدرت چندانی در این زمینه نداشتند.
مثلا در زمان شاهطهماسب اول که مردی متعصب بود، حضور اجتماعی زنان بسیار محدود بود و آنها تنها بهحکم ضرورت از خانه بیرون میآمدند و در کویوبرزن پیاده نمیگشتند. بهتدریج استفاده از روبنده به همراه چادر نیز رواج یافت. با وجود آنکه تعدادی از زنان بههنگام جنگ یا سفر، اسبسواری میکردند و به تیراندازی و نیزهپرانی هم مسلط بودند، اما زندگی اکثریت بانوان، محدود به خوردن، خوابیدن و بچه به دنیا آوردن بود و حتی زنان شاه نیز از این قاعده مستثنا نبودند. اما در دوران شاهعباس شرایط اندکی بهبود یافت. شاهعباس برخلاف جد خود تا حدودی به زنان آزادی داد. مثلا دستور داده بود که روزهای چهارشنبه هر هفته، گردش در چهارباغ اصفهان و سیوسهپل منحصر به زنان باشد تا آنها بتوانند با رویی بینقاب به تفرج بپردازند.
هنگامیکه شیخ حر عاملی و علامه مجلسی بهعنوان شیخالاسلام در دستگاه حکومتی صفوی معرفی شدند، تفکرات اخباریگری از حوزه متون دینی و فقهی به عرصه اجتماعی راه یافت و بهخصوص در حوزه زنان بسیار تأثیرگذار شد.
تحلیل برخی فتاوای اخباریون
دیدگاهها و فتاوای اخباریون، تنها عامل محدودکننده حضور اجتماعی زنان نبود. اما آنها در نفوذ تفکر منع حضور اجتماعی زنان سهمی قابلتوجه بر عهده داشتند که در ادامه به تحلیل برخی از این فتاوا پرداخته خواهد شد.
خروج زنان از خانه
تا قبل از رواج اخباریگری، در کتب اربعه و دیگر کتب فقهی و روایی، هیچ باب و حکمی تحت عنوان کراهت خروج زنان از خانه نقل نشده است. اولینبار شیخ حر عاملی بود که حکم به مکروه بودن خروج زنان از خانه، به سبب وقوع اختلاط با مردان را صادر کرد. او با ذکر روایاتی خروج زنان از خانه را در منافات با غیرت مردان دانست و اینچنین غیرت آنها را برانگیخت تا مانع خروج زنان از خانه شوند. در دیگر کتب روایی، ذیل باب غیرت مردان، نمود غیرت مردان، جلوگیری از زنای زنان مطرح شده و هیچ صحبتی از منع خروج زنان از خانه به میان نیامده است و فتوایی در این خصوص به چشم نمیخورد.
شنیدن صدای زن نامحرم توسط مرد
قبل از بیان فتوایی در مورد تحریم شنیده شدن صدای زنان توسط مردان در کتب فقهی اخباریون، تنها شیخصدوق در من لا یحضره الفقیه روایتی را از قول پیامبر (ص)، درباره نهی زنان از سخن گفتن با مرد نامحرم نقل کرده است. البته این روایت در اصول کافی یافت نمیشود. در میان علمای اخباری مجلسیین نیز این روایات را نقل کردهاند.
شیخ حر عاملی نیز همانند علامه مجلسی حکم به کراهت این امر داده و برای مردان حرف زدن به غیر حجت با زنان را مکروه میدانند. هرچند ایشان در ذیل این فتوا به روایتی از امام صادق با این مضمون نیز اشاره میکنند که «ابوبصیر میگوید: در محضر امام صادق نشسته بودم که أم خالد همان زنی که یوسف بن عمر از او بریده شده بود (میان آنها ازنظر زناشویی جدایی افتاده بود)، اجازه ورود خواست. امام صادق (ع) به من فرمود: خوش داری که سخن این زن را بشنوی؟ عرض کردم، آری. حضرت به او اجازه داد تا وارد شد. امام صادق (ع) مرا در کنار خود نشاند. زن مزبور از در وارد شد و شروع به سخن کرد و دیدم زنی سخنور است.» او در ادامه احادیثی را نیز در منع صحبت با زنان که از پیامبر روایت شد، نقل میکند. این در صورتی است که علامه بحرانی، قول مشهور حرام بودن شنیدن صدای زنان نامحرم را با توجه به سیره ائمه رد کرده و آن را در صورت فتنه و تلذذ حرام میداند و روایات حرام بودن شنیدن صدای زن را حمل بر کراهت میکند.
تحلیل و بررسی
در میان علمای اخباری، سختگیرانهترین احکام در خصوص عدم حضور اجتماعی زنان، مربوط به فتاوای شیخ حر عاملی است و بیشترین تغییرات صورتگرفته در باببندی کتب فقهی، چینش روایات و احکام صادره در این موضوع توسط ایشان رخ داده و در وسائلالشیعه قابلمشاهده است. شیخ حر عاملی اولین عالمی است که حکم به استحباب حبس زنان در خانه، حرمت دیدن نامحرم توسط زن، کراهت سلام کردن به زنان، کراهت خروج از منزل بدون اذن شوهر و استحباب نخریسی بر زنان را صادر میکند. علاوهبر این ایشان در پارهای از مواضع از روایاتی که در کتب حدیثی اولیه نقل شده، حکمی متفاوت با مضمون آن روایات استخراج کرده و بابی مجزا به آن اختصاص داده است.
این گروه از علمای اخباری با اینکه همه روایات را صحیح میدانند، اما عموما روایات همسو با دیدگاه خود را مورد استناد قرار میدهند؛ برای مثال روایات متعددی را که در سیره و قول حضرات معصومین درباره حضور زنان در اجتماع، جنگ، نماز جمعه و تشویق آنها بر تعلیموتعلم وجود دارد، نادیده گرفته و احکامی صادر کردهاند که بر منع تعلیم و حضور بانوان در نماز و اجتماع تأکید دارد. البته این موضوع را باید مدنظر قرار داد که نمیتوان با عقل و درک انسان کنونی به قضاوت در مورد نحوه عملکرد عالمان قرنها پیش پرداخت؛ اما آنچه مسلم است، آن است که سامانه فکری و ایدئولوژی شیعی که اخباریون در زمینه حضور اجتماعی زنان ارائه میدهند، با ایدئولوژی قرآن و سیره پیامبر مخالف بوده و ریشه این تناقض، در مبانی فکری اخباریون است.