نگاهی به مشکلات عمومی محل از زبان مردم

از قافله پیشرفت جا ماندیم

برای رسیدن به محله کساره می‌توان از کنارگذر اتوبان خرازی وارد خیابان رباط شد و بعد از عبور از درمانگاه مهدیه، از کنارگذر فضای سبزی که در ابتدای ورودی محله قرار دارد و به چشمه کساره مشهور است، وارد آن شد.

تاریخ انتشار: 13:32 - سه شنبه 1403/08/29
مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه
از قافله پیشرفت جا  ماندیم

به گزارش اصفهان زیبا؛ برای رسیدن به محله کساره می‌توان از کنارگذر اتوبان خرازی وارد خیابان رباط شد و بعد از عبور از درمانگاه مهدیه، از کنارگذر فضای سبزی که در ابتدای ورودی محله قرار دارد و به چشمه کساره مشهور است، وارد آن شد.

کساره امروز به نام خیابان «بهار» شناخته می‌شود و اگر بخواهید خودتان را به این محل برسانید، بهترین راه بعد از خودرو شخصی، استفاده از خط اتوبوس‌رانی است که از میدان جمهوری اسلامی وارد این محله می‌شود.پارکی با فضای دلنشین و مادی بی‌نهایت زیبای آن در ابتدای کساره خودنمایی می‌کند که نشان از فراوانی آب در این منطقه در گذشته دارد. به گفته بسیاری از اهالی، اینجا چشمه پرآبی قرار داشته که تمام باغ‌های اطراف را سیراب می‌کرده و بعد از عبور از شمس‌آباد، به طرف یونارت می‌رفته و درنهایت به زینبیه می‌رسید.

معنای کساره نیز از کلمه کسر می‌آید و این نام‌گذاری برمی‌گردد به زمانی که زمین‌ها منطقه‌بندی می‌شد و این محله را از دیگر مناطق کسر کردند و بعدها به نام همین کساره ماندگار شد.

ساخت‌وسازها و آلودگی هوا

در پارک چشمه کساره دو نفر از اهالی محل در یکی از صندلی‌ها نشسته‌اند و استراحت می‌کنند. از آن‌ها در ارتباط با مشکلات محل می‌پرسم. یکی از آن‌ها که به‌ظاهر قدیمی‌تر از دیگری است، می‌گوید: «اینجا ساخت‌وسازهای زیادی در حال انجام است که اگر آن‌ها جمع‌آوری شوند، برای منطقه بسیار مفید خواهد بود؛ چراکه عامل اصلی ایجاد گردوخاک همین ساخت‌وسازهاست.»

او در ارتباط با فضای سبز محله اظهار می‌کند: «فضای سبز، همین چشمه کساره است. البته یک پارک ساحل است هم ساخته‌ شده که به پاتوقی برای خریدوفروش مواد مخدر تبدیل شده است.»

کوره‌های آجرپزی و اقتصاد محله

به دوردست‌ها نگاه می‌کند و در گذشته غوطه‌ور می‌شود و ادامه می‌دهد: «در گذشته اگر از اینجا عبور می‌کردید، فقط شش‌هفت خانه وجود داشت. چشمه کساره هم پر از آب بود. کوره‌های آجرپزی زیادی در این منطقه قرار داشت؛ بنابراین تعداد زیادی از ساکنان محل در همین کوره‌ها کار می‌کردند.»با دست به دو سمت کساره اشاره می‌کند و می‌گوید: «آن‌طرف کوره آجرپزی توکل و سمت دیگر کوره آجرپزی سرهنگ بخردی قرار داشت. مکانی که در حال حاضر تبدیل به پارک ساحل شده نیز دو کوره آجرپزی دیگر قرار داشت که هیچ آثاری از آن‌ها باقی نمانده است.»

چشمه کساره و آبی که نیست

این ساکن محله کساره بعد به چشمه این محله اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: «آب چشمه بسیار زیاد بود. همین آبی که هم‌اکنون در تصفیه‌خانه قرار دارد و مصرف می‌شود، یکی از منابع آن از همین چشمه کساره است که هنوز هم فعال است و ربطی به لوله‌کشی شهری ندارد.» نفر بعدی که در کنار صندلی‌ها ایستاده در ادامه صحبت‌های هم‌محله‌ای خود، می‌گوید: «اینجا چون چشمه پرآبی داشته برای تأمین آب کوره‌های آجرپزی بسیار مناسب بوده است؛ ضمن اینکه به علت آب و هوایی خوبی که داشته، در کنار آن کشت و کار هم انجام می‌شده است.»

وضعیت آسفالت‌های خیابان

این شهروند، بعد به وضعیت آسفالت کوچه‌ها و خیابان اصلی کساره اشاره می‌کند و می‌افزاید: «کوچه‌ها آسفالت خرابی دارند و سوسک و موش بسیار زیاد است؛ به‌طوری‌که خود اهالی محل دست‌به‌کار شده‌اند تا از رشد بی‌رویه آن‌ها جلوگیری کنند.»

او تعداد بومیان محله کساره را ۵۰درصد جمعیت حال حاضر منطقه می‌داند و ادامه می‌دهد: «در محل عده‌ای از بومیان هستند و عده‌ای هم از مکان‌های دیگر به اینجا آمده‌اند. از ۱۱ فامیلی که در این محل داشتم، فقط من اینجا ماندگار شده‌ام و بقیه رفته‌اند. من هم بیشتر به خاطر مادرم اینجا ماندگار شده‌ام.»

آزادسازی زمین‌های موجود در کساره و رونق ساخت‌وساز

از جایش تکان می‌خورد و به زمین‌های خالی و بدون ساخت اشاره می‌کند و می‌گوید: «اینجا زمین‌های زیادی وجود دارد که تحت نظر اوقاف است و اجازه ساخت‌وساز و حتی کاربری‌های دیگر داده نمی‌شود. می‌گویند خانمی اینجا را وقف امام رضا(ع) کرده است؛ اما سندیت و یا وقف‌نامه‌ای وجود ندارد که این صحبت‌ها را تأیید کند.» او ادامه می‌دهد: «اگر این زمین‌ها آزاد شود، می‌توان در آنجا ساخت‌وسازهای خوبی انجام داد.» بعد به زمین‌های رهاشده اشاره می‌کند و می‌افزاید: «اینجا زمین‌های بسیاری وجود دارد که اجازه خریدوفروش آن‌ها را به مالکان نمی‌دهند. البته مقصر شهرداری نیست.»

کمبود وسایل نقلیه عمومی در کساره

از آن‌ها خداحافظی می‌کنم و وارد خیابان اصلی کساره می‌شوم. مشاور املاکی در ابتدای خیابان قرار دارد. آقای مختاری در ارتباط با وضعیت اتوبوس‌های محل، می‌گوید: «ایستگاه اصلی آن‌ها دم پارک کساره است و تا میدان جمهوری می‌رود.اینجا خط دیگری ندارد و تاکسی کار نمی‌کند؛ بنابراین اگر کسی بخواهد به میدان جمهوری برود، باید نیم ساعت منتظر بماند؛ ضمن اینکه عبور این اتوبوس‌ها از خیابان‌های تنگ و پر از دست‌انداز کساره، کار بسیار دشواری است.»

او ساخت‌وساز محله کساره را خوب و مناسب می‌داند و معتقد است که آپارتمان‌سازی بهترین راه‌حل است برای عریض‌کردن کوچه‌های تنگ و باریک تا عبور و مرور خودروها در آن‌ها آسان‌تر شود. البته تعداد زیادی از خانه‌های قدیمی نیاز به عقب‌نشینی دارند.» از آقای مختاری می‌خواهم من را با دیگر بزرگان منطقه آشنا کند و راهی مغازه شیشه‌بری حاج فتح‌الله می‌شویم.

رسیدگی ضعیف به محله کساره

حاج فتح‌الله از قدیمی‌های محل است که از سال ۵۲ تاکنون در این محل ساکن است و به قول خودش، زمانی که اینجا ساکن شدند هنوز برق‌کشی نشده بود. او از نحوه رسیدگی به این منطقه گلایه می‌کند و می‌گوید: «از زمانی که به یاد دارم، محله کساره به همین شکل بوده و تغییر جدی در آن دیده نمی‌شود.»

دوست حاج‌ فتح‌الله که در مغازه حضور دارد، در ادامه صحبت‌های او می‌گوید: «اینجا کوره‌های آجرپزی سرهنگ بخردی و آقای توکل بود که مردم از دهق و عسگریه برای کار به اینجا می‌آمدند و در کوره‌ها مشغول به کار می‌شدند؛ اما به علت استفاده از سوخت زغال‌سنگ دود و آلودگی زیادی وارد منطقه می‌شد که باوجود مناره‌ها، بازهم آلودگی زیادی داشت. همین هم موجب بسته‌شدن و ازکارافتادن این کوره‌ها شد.»

گسترش شهر و بسته‌شدن کوره‌های آجرپزی

این ساکن محله کساره ادامه می‌دهد: «بعدها با گسترش شهر چون کساره هم در مرکز شهر قرار گرفت، کوره‌ها تخریب شد و جای آن منازل مسکونی مختلف ساخته شد و زمین‌های باقی‌مانده هم به پارک و مدرسه تبدیل شدند.»

جوی آب

حاج فتح‌الله به جوی آبی که از محل عبور می‌کرده اشاره می‌کند و می‌گوید: «برای عریض‌ترکردن خیابان این جوی آب پر شد. اینجا چشمه بسیار پرآبی بود که بعد از بارندگی آب باقی‌مانده از طریق همین جوی آب‌ها از محل عبور می‌کرد؛ اما حالا اگر باران زیادی بیاید، اینجا پرآب می‌شود و وارد مغازه‌ها و خانه‌های ویلایی می‌شود.»

اتوبان خرازی و خشک‌شدن آب چشمه

حاج فتح‌الله علت اصلی خشک‌شدن چشمه را اتوبان می‌داند و بیان می‌کند: «آب اینجا از ولدان می‌آمد تا پمپ گاز، بعد وارد کساره، شمس‌آباد، یونارت و درنهایت زینبیه می‌شد. ساخت اتوبان این جریان آب را قطع کرد و درنهایت چشمه خشک شد.» او ادامه می‌دهد: «اگر لوله‌های انتقال آبی در منطقه در نظر گرفته می‌شد، این جریان آب همچنان ادامه داشت. البته همین قطع‌شدن جریان آب در مواقع بارندگی موجب آب‌گرفتگی داخل اتوبان و زیر پل رباط می‌شود و به قولی آب دررو ندارد.»

مدرسه ۱۲ بهمن، تنها مدرسه محله کساره

بعد به مدرسه ۱۲ بهمن که در سال ۱۳۴۷ ساخته ‌شده اشاره می‌کند و می‌گوید: این مدرسه از همان سال ساخت تغییر چندانی نکرده است. شیفت صبح برای پسرها و بعدازظهرها برای دختران است.

دانش‌آموزان تا مقطع پنجم اینجا درس می‌خوانند و برای ادامه درس باید به محله‌های اطراف بروند. دوست حاج فتح‌الله در ادامه صحبت‌های او می‌گوید: «بنده خودم برای درس‌خواندن همین‌ مدرسه می‌رفتم. البته آن زمان مدل آموزش با الان فرق داشت. در کنار مدرسه نیز یک زمین بود که الان پارکینگ شده است. دقیق نمی‌دانم؛ اما قرار بود که مدرسه دیگری اینجا ساخته شود؛ اما یک نفر آمد و گفت اینجا قنات بوده و فرومی‌ریزد و این شد که از همان زمان تاکنون به همین شکل باقی مانده است.»

پیاده، همراه با اهالی محل برای دیدن کساره راهی می‌شویم. از محل کوره‌های آجرپزی عبور می‌کنیم و از گذشته‌ها می‌گویند که در کنار کوره‌ها تا نزدیکی‌های خیابان استاد شهریار و رباط بیشه‌های زیادی وجود داشت و در کنار آن‌هم گاوداری بوده است.

به نزدیکی مسجدالرضا رسیده‌ایم. مسجد را نشانم می‌دهند و می‌گویند: «زمین‌های مسجد از طرف حاج مهرعلی اهدا شد و بعدها به نام مسجدالرضا کار خود را آغاز کرد.»همین‌طور پیاده به سمت فرهنگ‌سرای ملک‌الشعرا بهار و پارک نزدیک آن می‌رویم.در بین راه زمین‌های اطراف و خانه‌های قدیمی را می‌بینیم که نیاز به عقب‌نشینی دارند؛ اما این خانه‌ها همچنان با دیوارهای قدیمی در مرکز محله باقی مانده است.

نبود برنامه دقیق برای جمع‌آوری زباله

به مغازه آقای قلیچ‌خانی، از دیگر اهالی قدیمی محل رسیده‌ایم. او مهم‌ترین مشکل محل را نبود برنامه دقیق برای جمع‌آوری زباله عنوان می‌کند و ادامه می‌دهد: «این کار موجب باقی‌ماندن زباله‌ها در معابر می‌شود که همراه خود مشکلات زیادی را به دنبال داشته است.»

از مغازه بیرون می‌رود و به زمین نزدیک مغازه اشاره می‌کند و می‌گوید: «اینجا قبل‌ترها باز بود و مردم محل ماشین‌های خود را اینجا پارک می‌کردند. قرار بود این منطقه کتابخانه شود که بعدها چهاردیواری دور آن کشیدند و در حال حاضر به محلی برای انباشته‌شدن زباله‌ها تبدیل شده است.»

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

4 × 5 =