به گزارش اصفهان زیبا؛ آمارها نشان میدهد تا پایان نیمفصل اول لیگ بیست و چهارم، نیمکت هفت تیم لیگ برتری دستخوش تغییر شده و سکانداران این تیمها یا از گردونه لیگ برتر خارج شدهاند یا اینکه روی نیمکت تیم دیگری نشستهاند. عمده تغییر و تحولات سرمربیان لیگ برتری بهواسطه عملکرد فنی ضعیف تیمها بوده و هواداران تیمها و مدیران باشگاهها برای ایجاد شوک به تیمشان از مسیر تغییر مربی وارد شدهاند، اما در مورد تیم سپاهان این موضوع چندان صدق نمیکرد و درحالیکه تیم ازلحاظ امتیازی وضعیت نسبتا قابل قبولی داشت، همراه نبودن سکوها با سرمربی و تنشهایی که ایجاد شده بود، باعث شد تا این مربی تمایلی برای ادامه فعالیت لیگ باشگاهی ایران نداشته باشد.
در روزهایی که بهاصطلاح فوتبالیها تعطیلات نیمفصل در جریان است، در ابتدا اشارهای به تحولات سکانداران تیمهای لیگ برتری داشته و آمار لیگ در ادوار گذشته مقایسه خواهد شد.
خیبر؛ سه مربی در یک نیمفصل
باشگاه خیبر که اولین فصل لیگ برتریاش را پشت سر میگذارد، در لیگ بیست و چهارم اولین تیمی بود که سرمربیاش را تغییر داد و رضا مهاجری بعد از کسب یک برد، دو تساوی و دو شکست از روی نیمکت این تیم کنار رفت و جایش را به مارکو اورلیو داد.
این مربی برزیلی که دستیار مهاجری در این تیم بود، فعالیتش بهعنوان سرمربی چندان دوام نداشت و از سه بازی تنها یک امتیاز کسب کرد تا صندلیاش را به سعید دقیقی بدهد. این مربی جوان که یکی دو فصلی است به جمع مربیان لیگ برتری پیوسته، با رتبه چهاردهمی به تعطیلات نیمفصل رفت تا با توجه به درخطر بودن این تیم، احتمال تغییرات در نیمفصل دوم برای تلاش جهت بقا دور از انتظار نباشد.
شمس آذر قزوین؛ تغییر از قبل شروع لیگ
تیم فوتبال شمس آذر برای لیگ بیست و چهارم مازیار زارع را بهعنوان سرمربی انتخاب کرده بود، اما درست در آستانه شروع فصل جاری لیگ، این مربی ترجیح داد به انزلی برگردد تا دوباره دقیقی هدایت تیم قزوینی را عهدهدار شود؛ بااینحال عمر مربیگری دقیقی در این تیم چندان ادامه نداشت و در پایان هفته هشتم که با تساوی یک بر یک مقابل هوادار همراه بود، از هدایت شمس آذر استعفا کرد و مدیران شمس آذر هم رضا مهاجری را بهعنوان سرمربی جدید خود انتخاب کردند تا نیمکت دو تیم خیبر و شمسآذر با هم تبادل مربی انجام بدهند. مهاجری در دوران حضورش در این تیم در هشت بازی روی نیمکت یشمی پوشان نشست که حاصل آن سه برد و پنج باخت بود تا در پایان نیمفصل از این تیم جدا شود. هنوز سکاندار جدید معرفی نشده است.
استقلال؛ حاشیه روی نیمکت
نیمکت استقلال در لیگ بیستوچهارم چندین بار دستخوش تغییر شده و روی خوش ندیده است. آبیها برای لیگ امسال کارشان را با جواد نکونام آغاز کردند، اما باخت در دربی و لیگ قهرمانان آسیا، زمینهساز جدایی نکونام شد. استقلالیها بهطور موقت سهراب بختیاریزاده را بهعنوان سرمربی تیم خود انتخاب کردند که با این مربی هم چند باخت تجربه کردند. «پیتسو موسیمانه» سومین تغییر استقلال بر روی نیمکت بود که به نسبت دو مربی قبلی بهتر نتیجه گرفته و بعید است در نیمفصل دوم تغییر دیگری بر روی این تیم ایجاد شود.
مس رفسنجان؛ جانشینان محرم
مسیها که فصل گذشته عملکرد نسبتا قابل قبولی با محرم نویدکیا داشتند، لیگ بیستوچهارم را هم با این مربی آغاز کردند، اما او تا هفته هفتم بیشتر روی نیمکت این تیم نبود و از هدایت این تیم استعفا کرد.
پس از کنار رفتن محرم، امیرحسین پیروانی بهعنوان سرمربی موقت این تیم انتخاب شد که دوره مربیگری او چندان دوام نیافت و مسیها با مسعود شجاعی، کاپیتان سابق تیم ملی که جزو دسته مربیان تازهوارد لیگ است، هدایت این تیم را در اختیار گرفت و برای نیمفصل دوم هم سکاندار این تیم خواهد بود.
سپاهان؛ جابهجایی مربی بین پرتغال و فرانسه
سپاهانیها لیگ بیست و چهارم را با ژوزه مورایس پرتغالی شروع کردند و نیمفصل را با کارترون فرانسوی به پایان بردند. سومین فصل متوالی حضور مورایس روی نیمکت در شرایطی رقم خورد که اتفاقات درونی و بیرونی و حاشیههای شخصی این مربی، دیدگاه هواداران نسبت به او را تغییر داده بود و اعتماد سابق را به مرد پرتغالی نداشتند.
مورایس که رابطه خوبی با سکوها نداشت، با وجودی که از لحاظ امتیازی شرایط خوبی در لیگ برتر داشت، در پایان هفته دهم از مسئولیتش کنار رفت و مدیران باشگاه هم سریعا با آن موافقت کردند تا زردپوشان وارد پروسه انتخاب سرمربی شوند. درنهایت هم توافقات لازم با پاتریس کارترون فرانسوی انجام شد و این مربی روی نیمکت سپاهان نشست.
روند رو به رشد سپاهان در لیگ و بهبود نمایش این تیم فعلا ذهنیت مثبتی از کارترون در بین هواداران ساخته و باید منتظر ماندتا ببینیم تا چه زمانی این رابطه مثبت ادامه پیدا میکند؟
پرسپولیس؛ مدعی متزلزل
سرخهای تهرانی بهعنوان مدافع عنوان قهرمانی پای در لیگ گذاشتند، اما شرایط آن طوری که میخواستند پیش نرفت. پرسپولیسیها برای لیگ بیست و چهارم با خوان گاریدو به توافق رسیدند و این مربی آرژانتینی روی نیمکت سرخها نشست؛ اما نتیجهگیری تیم ضعیفتر از حد انتظار بود و پس از چند هفته که بحث برکناری گاریدو و اولتیماتوم مدیران باشگاه به او مطرح شده بود، درنهایت در پایان هفته سیزدهم بهطور توافقی ازتیم جدا شد. هفت برد، دو مساوی و چهار شکست و ۲۴ امتیاز حاصل عملکرد این مربی در دوران حضورش بر روی نیمکت پرسپولیس بود. سرخهای تهرانی پس از قطع همکاری با گاریدو، کریم باقری را بهعنوان مربی موقت انتخاب کردند، اما آنچه مسلم است انتخاب یک مربی سرشناس خارجی در دستور کار مدیران این تیم است و تقریبا تمام مربیان بیکار خارجی نامزد نشستن بر روی نیمکت این تیم هستند؛ البته اگر دیدید بار دیگر یحیی گل محمدی روی نیمکت سرخها نشست، اصلا تعجب نکنید.
هوادار؛ جابهجایی مربیان استقلالی
تیم هوادار پس از قطع همکاری با مسعود شجاعی، برای لیگ بیستوچهارم به سراغ سیدمهدی رحمتی رفت و دروازهبان سابق تیم ملی که سابقه مربیگری در تیمهای نساجی و شهرخودرو را داشت، سکاندار این تیم شد. هوادار در مدت حضور رحمتی بر روی نیمکت این تیم عملکرد ضعیفی داشته و بهعنوان کاندیدای اول سقوط شناخته میشود. مدیران هوادار برای بهبود وضعیت تیمشان پیش از پایان نیمفصل اول با امیدرضا روانخواه، بازیکن سابق استقلال به توافق رسیدند و این مربی جوان فرصت حضور در لیگ برتر را به دست آورد که البته تفاوتی به حال تیم قعرنشین هوادار نداشته است.
آماری که ثبت شد
تغییراتی که بر روی نیمکت تیمهای لیگ برتری در لیگ بیست و چهارم انجام شد، ازلحاظ آماری جزو بیشترین تغییرات در ادوار لیگ برتر محسوب میشود. در لیگ بیست و سوم نیز آمار تغییرات سرمربیان تا پایان دور رفت قابلتوجه بود، تا جایی که هشت تغییر انجام شد و نیمی از تیمهای لیگی اقدام به تغییر مربی کردند، اما در لیگ بیست و دوم تا پایان نیمفصل تیمها ثبات نسبتا خوبی داشتند تا جایی که تنها چهار تغییر انجام شد.
یکفصل زودتر و در لیگ بیستویکم پنج تیم تا پایان هفته پانزدهم، پنج سرمربی در میانه راه از تیمهایشان جدا شدند. در لیگ بیستم آمار قابلتوجهی از تغییر بر روی نیمکت تیمهای لیگ برتری ایجاد شد و هشت تغییر به وجود آمد.
در رقابتهای فصل نوزدهم لیگ حرفهای فوتبال ایران، شش سرمربی جایشان را به دیگر همکارانشان دادند و در لیگ هجدهم بیشترین آمار به ثبت رسید و یازده جابهجایی بر روی نیمکت تیمهای لیگ برتری انجام شد که در تاریخ فوتبال ایران بیسابقه است.
تغییرات در این فصل با جدایی خداداد عزیزی از سپیدرود آغاز شد و پس از پایان هفتههای پنجم و ششم، مربیان ماشینسازی، فولاد، نفت مسجدسلیمان و تراکتور یعنی فیروز کریمی، سیروس پورموسوی، عبدالله ویسی و جان توشاک جای خود را به محمدرضا مهاجری، ایلی استن، علیرضا مرزبان و محمد تقوی دادند. در پایان هفته دوازدهم، نیمکت ذوبآهن، استقلال خوزستان و فولاد با جدایی امید نمازی، داریوش یزدی و استن و حضور علیرضا منصوریان، کریم بوستانی و افشین قطبی دچار تغییر شد. همچنین در نقل و انتقالات زمستانی، حسین فرکی هدایت باشگاه پیکان را برعهده گرفت و سرمربی نیمفصل نخست خودروسازان یعنی مجید جلالی به باشگاه نساجی رفت و جایگزین جواد نکونام شد. محمد تقوی نیز جای خود را به جورج لیکنز داد و در نیمفصل دوم هدایت تراکتور برعهده این پیرمرد بلژیکی بود.
بسیاری از مربیانی که در این فصل درگیر مقوله جابهجایی شدند، از گردونه مربیان لیگ برتری خارج شدهاند و دیگر کمتر تیمی به آنها اعتماد میکند. زمانی در فوتبال ما کشورهای حاشیه خلیجفارس نماد بیثباتی بر روی نیمکت محسوب میشدند و کارشناسان و اهالی فوتبال کشورمان این رویه را به سخره میگرفتند، اما گویا فوتبال ایران نیز دستکمی از لیگهای عربی پیدا نکرده است و زمانی که سرمربیان هفت تیم از 16 تیم لیگ برتر تغییر کنند، یعنی در فوتبال ایران هم نمیتوان از نیمکت باثبات صحبت کرد.
نیمکتهای لرزان
معمولا روند تغییر وتحول بر روی نیمکت تیمها در نیمفصل دوم افزایش بیشتری پیدا میکند؛ بهویژه در تیمهای نیمه پایین جدول و به اصطلاح «فانوس به دستها» که برای فرار از سقوط میجنگند و برای اینکه شانس بقایشان در لیگ را افزایش دهند، دست به تغییر کادر فنی میزنند تا از این مسیر به تیم شوک وارد کنند.
این رویه مرسوم به شوکدرمانی همیشه جواب نمیدهد و در مواردی باعث میشود سرمربی جدید به دلیل عدم شناخت از تیم و ناآگاهی از وضعیت موجود، نه تنها کمکی به نتیجهگیری نکند، بلکه مسیر نزولی سقوط به دسته پایین را هموار میکند؛ هرچند در مواردی این شوک جواب داده و تغییر سرمربی منجر به بقای یک تیم در لیگ برتر شده است.
از سوی دیگر برخی از مربیان برای اینکه رکورد سقوط در پرونده آنها ثبت نشود و تأثیری بر نرخ اقتصادی آنها در جرگه مربیان نگذارد، زمانی که شرایط تیم در هفتههای پایانی نابسامان میشود و احتمال سقوط تیم وجود دارد، برای اینکه از تبعات آن در امان بمانند استعفا میدهند.
باشگاهها در این شرایط از یکی از مربیان سابق یا پیشکسوتان باشگاه بهعنوان سرمربی موقت استفاده میکنند و قاعدتا از سرمربی موقت انتظاری برای نگه داشتن یک تیم وجود ندارد، البته در مواردی مربیانی که روی آنها حساب باز نمیشده موفق به نگه داشتن یک تیم شدهاند.
تغییر مربی در فوتبال ایران معمولا به صورت توافقی انجام میشود و مربیان برای اینکه کماکان در چرخه باقی بمانند و نام مربی ناهماهنگ یا غیر توافقی بر آنها گذاشته میشود و معمولا باقیمانده قرارداد را به صورت توافق طرفین دریافت می کنند، از این رو کمتر پیش آمده که در خصوص تغییر مربی چالش خاصی برای باشگاه ها رخ بدهد و این موضوع را شاید بتوان یکی از دلایل زیاد بودن تحولات بر روی نیمکتها عنوان کرد؛ زیرا اگر باشگاهها همانند بازیکنان با مربیان نیز درگیر چالش میشدند، روند تغییر کند میشد.