وی چند روز پس از این سخنرانی نیز با حضور در جمع بانوان مطالبهگر عفاف و حجاب ضمن بیان نکاتی مفصل درباره لزوم موضوع حجاب و عفاف در یادداشتی عنوان کرد: «انشاءالله مسئولان به وظیفه انقلابی خود عمل کنند.
و الا مردم متدین وظیفه آتش به اختیار دارند.» ضدانقلاب با سوءاستفاده از این بیانات مثل همیشه تلاش کرد روایت جعلی خود را از این بیانات منتشر کند. برخی هم با بیانصافی تلاش کردند از این بیانات رفتار مصداقی داشته باشند و اصل کلام را به حاشیه برانند. موضوعی که واکنش فعالان فرهنگی و مسئولان اصفهانی را در پی داشت:
جانشین فرمانده سپاه صاحبالزمان (عج) اصفهان: سالها پامنبری آیتالله مهدوی بودهام
سردار مرتضی عمومهدی، جانشین فرمانده سپاه صاحبالزمان (عج) استان اصفهان: بنده سالها پامنبری آیتالله مهدوی بودهام. افتخار میکنم که درس زندگی و مرام و معرفت را از محضر ایشان آموختم.
بنده با ادبیات این عالم بزرگوار کاملا آشنا هستم و هیچگاه صحبتی که خلاف عقل، شرع یا اخلاق باشد از ایشان نشنیدهام.ایشان معتقدند در امور مذهبی و دینی باید با روش ایجابی و اقناعی به تبیین و معرفی چهره دین پرداخت و مردم و خصوصا جوانان را با محبت و کلام خوش به دینداری و رعایت اخلاق دعوت کرد.
اخیرا شنیدهام که یک فرد نانجیب، نسبتی ناروا به این عالم عزیز و فهیم داده است. آیتالله مهدوی به موضوع «آتش به اختیاری» اشاره فرمودهاند که به فرمایش رهبر معظم انقلاب به معنا و مفهوم؛ حرکت فرهنگی خودجوش و کار تمیز فرهنگی است ولی قضاوتی ناعادلانه و از سر عناد در مورد سخن بهحق ایشان شده که بهتر است تنها در مورد فرد هتاک بگوییم: کافر همه را به کیش خود پندارد.
عدهای از جریان مطالبهگری مردمی نگراناند
حجتالاسلام محسن مظاهری، دبیر ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر اصفهان: برپاشدن عَلم امر به معروف و نهی از منکر و مطالبهگری مردمی برای انجام تکلیف مسئولان برای عدهای نگرانی ایجاد کرده است.
گویا عدهای که خود را محقق دینی میدانند از پیادهسازی احکام الهی و جریان مطالبهگری مردمی نگراناند.همین عده در پی حمایت آیتالله مهدوی از جریان مطالبهگری در مسئله عفاف و حجاب نگران شدهاند و افکار غلط خود و اعمال نابخردانه عده معدودی از همفکران خود را به فعالیتهای فرهنگی مؤثر مردمی نسبت دادهاند.
دستنوشته «آیتالله مهدوی» یک نوع تذکر و یادآوری و از جنس ابلاغ است
حجتالاسلام محمد قطبی: اخیرا جمله دستنوشتهای از آیتالله مهدوی منتشر شد که به مسئولان انقلابی وظیفه مواجهه با بیحجابی را تذکر میدهد. در صورت عدم انجام این وظیفه مردم متدین را آتش به اختیار میشمارد.
برخی تلاش کردند این عبارت را مخدوش کرده و نقد کنند. عموم نقدها از دو زاویه وارد شده است:یک) این عبارت را نوعی فتوا انگاشته و سعی کردند از منظر فقهی و افتا، مبانی آن را مخدوش کنند. دو)
برخی دیگر این عبارت را به مثابه تحریک تلقی کرده و به روش بیان آن ایراد گرفتهاند. آنچه به نظر میرسد این عبارت نه یک فتواست که نیازمند استناد و استنباطات فقهی باشد و نه یک جمله تحریککننده که به روش بیان آن ایراد بگیریم.
عبارت ایشان به صراحت، مسئولان انقلابی را به انجام وظیفه قانونی خود نشانه میرود. در صورت ترک فعل به مردم متدین آگاهی میدهد که برای «تکلیف اجتماعی» نیازمند حکم اختصاصی و دستور ویژه نیست.
به بیان دیگر نهی از منکر، یک تکلیف شرعی و اجتماعی است. حکم شرعی آن بارها و بارها در طول تاریخ تمدن شیعه توسط مجتهدین و مراجع تقلید بیان شده و برای انجام آن نیاز به اذن اختصاصی نیست و هرکس در هر موقعیت در صورت مواجهه با منکرات، موظف به واکنش عقلی و شرعی است و به اقتضای شرایط باید نهی از منکر کند.
در حقیقت این عبارت از نظرگاه شرعی نوعی تذکر و یادآوری نسبت به یک تکلیف است که پیشتر بارها و بارها گفته شده و فتوای تازهای محسوب نمیشود. بیانصافانهتر این که برخی موضوع را به حرکتهای خودسرانهای مثل اسیدپاشی کشانده و سعی کردهاند از این عبارت برداشت رفتار مصداقی داشته باشند.
در حالی که نه فتوای فقهی چنین نقشی را ایفا میکند که مصداق تعیین کند و نه این عبارت حضرت ایشان چنین تداعی و اشعاری در آن وجود دارد.
این دستنوشته در بالاترین حالتِ ایفاد معنا، یک نوع تذکر و یادآوری و از جنس ابلاغ است. مابقی برداشتها انحراف از دال معنایی عبارت است. کاش اینان که چنین برداشتهایی دارند و گاهی نیز خود را در زمره دانایان میپندارند، به روشهای علمی از جمله به دانش هرمنوتیک و کانسپت معنایی توجه میکردند.
میدیدند که برداشت معنایی از یک عبارت، نیازمند قرائن و شواهد است که باید با صراحت بیان شده باشد.
به نظر میرسد ریشه اینگونه نقدها و واکنشها بیش از این که خاستگاه علمی داشته باشد، برآمده از نوعی نگاه غلط و منحرفکننده است که سعی دارد هرچیزی را به نفع گفتمان مد نظر خود ترجمه کرده و از گفتارها و بیانهای دیگران به نفع تفکرات خود سواری بگیرد.
آتش به اختیار در کلام آیتالله مهدوی، جز بر مبنای عقلانیت و قانون است؟
علی صالحی، سخنگوی شورای اسلامی شهر اصفهان: «آتش به اختیار» یعنی کار فرهنگی خودجوش، تمیز و قانونی. رهبر معظم انقلاب در خطبههای نماز عید فطر سال ۹۶: «آتشبهاختیار» به معنی کار فرهنگی خودجوش و تمیز است.
آنچه ما گفتیم معنایش این است که در تمام کشور، جوانها و صاحبان اندیشه و فکر، صاحبان همت، خودشان با ابتکار خودشان، کار را (کارهای فرهنگی را) پیش ببرند، منافذ فرهنگی را بشناسند و در مقابل آنها، کار انجام بدهند.
آتشبهاختیار، به معنای بیقانونی و فحاشی و طلبکارکردن مدعیان پوچاندیش و مدیونکردن جریان انقلابی کشور نیست.عالمی چون آیتالله مهدوی که عمده استدلالهایشان عقلی است و برای تبیین حجاب هم کتاب «۲۰ دلیل عقلی برای حجاب نوشتهاند آیا موضوع آتش به اختیار را جز بر مبنای عقلانیت و قانون، نسخه میپیچند؟ در حواشی این توصیه، تکلیف کسی که با خون ملت ویزا و دلار گرفته روشن است.
اما آن صاحب تریبون و رسانهای که مصدر این عبارت خاص و محتوای اصل کلام را میداند. اما در مسیر تشویش دست به تعبیر میزند از دو حالت خارج نیست: اول نداشتن نگاه عمیق محتوایی که احتمالا بنا به هیجانات فضای مجازی ظاهر کلام را بیتوجه به متن و فرامتن تفسیر کردهاند، دوم نگاه احیانا انحرافی است که سعی دارد از گفتارها و بیانهای دیگران به نفع تفکر و تفسیر خود بهره بگیرد.
به نظر هر دو خطرناک است و باید برای عدم تکرار توسط مراجع ذیصلاح و قانونی پیگیری شود. آنچه در این سالها دیده، شنیده و خواندهایم، میدانیم آیتالله مهدوی از جمله علمایی است که همیشه با دید کاملامنطقی و عقلانی موضوعاتی مانند حجاب را تبیین کردهاند.
شاهد نمونههایی از این مباحث در کتاب «زیباتر از گل» هستیم که در این کتاب ۲۰ دلیل عقلی برای حجاب عنوان شده و بخشی از آن در ادامه آمده است:
حجاب عاملی برای ممانعت از بروز خشونت است
پوشش مناسب مانع بروز خشونت در جامعه است. زیرا بدحجابی و بیحجابی هیجان و میل نامشروع ایجاد میکند. افرادی برای کاستن احساسات برافروخته خود رفتاری انجام میدهد که در بسیاری موارد، خشونتبار و آسیبزاست.
شاید بیشتر افرادی که فرمان عقل برای پوشش کامل را نادیده میگیرند قصد سوء و فکر آلوده نداشته باشند اما باید بدانند نوع رفتار و پوششان دعوت عملی و چراغ سبزی است برای بیحرمتی و اگر میخواهند از بی احترامی و آسیب و خشونت کاملا در امان باشند، چارهای جز این ندارند به دژ امن حجاب کامل چادر مشکی پناهنده شوند.
«آتشبهاختیار» در زمان ایجاد اختلال میان هماهنگی و کنش معنا پیدا میکند
اما شاید یکی از شبهات و سؤالاتی که در این میان مطرح میشود، موضوع «آتش به اختیار» است. در دوران دفاع مقدس گاهی ممکن بود پیش بیاید که ارتباط میان قرارگاه و رزمندگان قطع یا با اخلالی مواجه شود.
در این لحظات تکلیف چه بود؟ آیا رزمندگان مجبور بودند دست از عملیات بکشند و در انتظار اسارت یا شهادت بنشینند یا بنا به مصالح موجود دست به آتش شوند.
در ادبیات نظامی، فرایند تدبیر و هماهنگی و فرماندهی در سه سطح راهبردی، عملیاتی و تاکتیکی مطرح میشود. اختلال در قرارگاه عملیاتی، زمینهای برای اعلام شرایط آتش به اختیار برای نیروهای تاکتیکی خواهد بود و البته نکته مهم این است که در این شرایط ارتباط میان سطح راهبردی و تاکتیکی قطع نیست یعنی رزمندگان میدانند که دشمن کیست و مسیر مقابله با آن چگونه است.
«آتش به اختیار»، اصالتا تعبیری نظامی است. استفاده از تعابیر نظامی در زبان طبیعی، گاه بسیار پرکاربرد است. زمانی که این تعبیر در فضای فرهنگی و عمومی جامعه طرح میشود، معنایی استعاری مییابد و نشانگر وضعیتی است که در نظام هماهنگی و کنش فرهنگی اختلال به وجود آمده است.
رهبر معظم انقلاب نیز در ۱۷ خرداد ۱۳۹۶ در دیدار با جمعی از دانشجویان و تشکلهای دانشجویی، فرمودند: «من به همه آن هستههای فکری و عملی جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتب میگویم هرکدام کار کنید، مستقل و بهقول میدان جنگ آتش به اختیار.
البته در جنگ قرارگاه مرکزی وجود دارد که دستور میدهد. اگرچنانچه رابطه قرارگاه قطع شد یا قرارگاه عیبی پیدا کرد، اینجا فرمانده دستور آتش به اختیار میدهد.
خب شما افسرهای جنگ نرمید، آنجایی که احساس میکنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمیتواند درست مدیریت کند. آنجا آتش به اختیارید یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید و اقدام کنید».
مردم نصفجهان، آتش به اختیاران نبرد جنگ نرم هستند
اما گویی معنای آتش به اختیار به عمد یا به سهو، برای عدهای هنوز روشن نشده. نمیدانند زمانی که از این مفهوم در این دیار سخن میگوییم، منظورمان چیست؟روحانیون در وسط چهارباغ کرسیهای جهاد تبیین برپا کردهاند، برای حجاب ایستگاه گفتوگو راه افتاده است. اینها مصداق آتش به اختیار است که ریشه در رفتار و منش مردم دیار شهر شهیدان دارد.
اصفهانیها نشان دادهاند که پای کار انقلاب بودن، نیاز به امضای این مسئول و آن نهاد دارد، بلکه در گرمای تابستان و سرمای زمستان میتوان با یک حضور صحنههایی را خلق کرد تا مدتها نقل صحبت محافل مختلف باشد.