سخنرانی حجت‌الاسلام سید محمّد نظام‌الدین در عید غدیر

شیعه با انقلاب اسلامی، آبرومند و عزیز شد/ «امامت» نخ تسبیح وحدت جامعه

امام سه وظیفه و سه شأن دارد که به توضیح آن می پردازیم؛ شأن اول هدایت است (مرجعیت دینی و علمی)، شأن دیگر ولایت است (مرجعیت معنوی و باطنی)، شأن سوم حکومت است (مرجعیت سیاسی و رهبری جامعه).

تاریخ انتشار: 13:39 - یکشنبه 1404/03/25
مدت زمان مطالعه: 17 دقیقه
شیعه با انقلاب اسلامی، آبرومند و عزیز شد/ «امامت» نخ تسبیح وحدت جامعه

به گزارش اصفهان زیبا؛ آنچه در ادامه می‌خوانید، سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمّد نظام الدین در شب عید غدیر، مورخ 1388.9.14 شمسی است که در مسجد جامع روستای کچوئیه (از توابع لنجان اصفهان) ایراد شده است و در آن به شرح آیات ولایت سوره مائده و بخشی از خطبه غدیریه می‌پردازد.

حجت‌الاسلام نظام‌الدین (متولد 1337 نجف- اصالتا اهل لنجان) از چهره‌های فرهنگی اصفهان است که سابقه‌ای طولانی در امر تبلیغ دین و صنعت چاپ و نشر در این کهن‌دیار دارد.

حجت‌الاسلام سید محمد نظام‌الدین

حاج سید محمد نظام‌الدین

***

ثمّ الصّلوةُ و السّلامُ علي خير خلقه و اشرف بريته… و علی آله الطّیبین الطّاهرین المعصومین ذالهداة المهدییّن…  إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرا… لاسيّما بقيه الله في الارضين، روحی و ارواحُنا لِترابِ مَقْدَمِهِ الفِداء، و اللّعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الآن الی یوم الدّین.

أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ

«ربِّ اشْرَحْ لي صَدري و یَسِّرْ لی أمری و احْلل عُقدةً مِنْ لساني یَفقَهوا قَوْلی». هدیه به پیشگاه با عظمت بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی و فرجه الشریف)، به مناسبت شب عیدالله الاکبر، دسته گلی از صلوات بر محمّد و آل محمّد.

[اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد]

شادی ارواح اموات مؤمنین و مؤمنات از اهل آبادی، اموات خودتان، شهدا، علما، مبلغان و مروجان معارف اهل البیت، پدران و مادرانتان هم صلوات بر محمّد و آل محمّد

[اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد]

شب عید است و شب شادی مؤمنین و مؤمنات.

یاد شد از چند نفر که مریض هستند، در بستر بیماری هستند، از دوستانتان، از اهل ولایت از محبان امیرمؤمنان، مخصوصا بعضی از آن‌ها که همین امشب شنیدیم آن‌ها را به بیمارستان منتقل کردند، برای شفای همه مریض‌ها مخصوصا مریض‌های منظوری که التماس دعا گفتند هم صلوات بفرستید.

[اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجل فرجهم]

انصافا مسجد به درد هر چیزی که نخورد، به درد این می‌خورد که جمع شوید دور هم و حرف‌های نگفته‌تان را بزنید، در طول روز که در آبادی هم‌دیگر را نمی‌بینید که! عرض کنم که وقت هم ندارید، صبح تا شب مشغول کار هستید، حالا خانم‌ها در خانه و آقایان هم بیرون، لااقل شب‌ها در مسجد جمع شوید هرچه خبر هست، هرچه گفتنی هست، شنیدنی هست، می‌گوییم می‌شنویم، جوک می‌گوییم، می‌خندیم! خوب است باز مسجد برای ما مسلمان‌ها این فایده را دارد. بالاخره اسباب تألیف قلوب و عرض کنم که اُنس بیش‌تر ما می‌شود.

الحمدلله به این نعمتی که خدا برای ما قرار داده؛ خدا پدر و مادر آن‌هایی را هم بیامرزد که این مسجدها را می‌سازند، توسعه می‌دهند، فرش، چراغ، بخاری، خلاصه روشنایی، پذیرایی، همه این‌ها را فراهم می‌کنند، خداوند از همه‌شان قبول کند؛ از من و شما هم قبول کند ان‌شاءالله. اما انصافا آدم‌های بی‌حالی هستیم؛ آن مداح مهمان که می‌آید جواب نمی‌دهیم، مداح خودی هم که می‌خواند باز هم جواب نمی‌دهیم! همه صدایی می‌آید، همه همهمه‌ای می‌آید، غیر از این‌که یک کلمه «یا علی» را همه شما با هم امشب جواب ندادید! حضرت عباسی من که خجالت کشیدم.

یکی از مردم: حاج آقا متوجه نشدند.

– آهان، متوجه نشدند؛ برای این‌که حرف می‌زدند، نه؟! [خنده حاضرین]

ما دیشب بنا بود در محضر یکی از فضلای قم خدمتتان باشیم؛ ایشان تصور کرده بود که دعوت من برای اصفهان است، وقتی که زنگ زدم گفت من در راه هستم. دیدیم برای مغرب می‌رسد اصفهان! و دیگر اگر ما مغرب هم از اصفهان راه بیفتیم، یک ساعت هم در راه هستیم تا بیاییم به این‌جا، دیگر به جلسه شما نمی‌رسیم، فلذا دیشب را به جناب حجت‌الاسلام نظام الدین پیغام دادیم که ما امشب نمی‌توانیم خدمت دوستان باشیم؛ ولی امشب هم این بزرگوار اصفهان مجلس داشت، نمی‌شد خدمتشان باشیم، از ایشان قول گرفتیم که فردا شب شام عید غدیر هم، ان‌شاءالله این مجلس، این دسته گل‌های معطر، این‌جا، شما، باز یک فرصت دیگر هست بیاییم حرف‌های تازه، خبرها، عرض کنم که گفته‌ها، ناگفته‌های تازه را برای هم بگویید! ایشان هم بیاید این‌جا بنشیند حالا برای من و هم حاج عمو یک صحبتی کند و برود…! ان‌شاءالله در خدمتتان هستیم.

حالا اگر اجازه می‌فرمایید یک صلوات بفرستید.

[اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجل فرجهم]

ما سعی می‌کنیم فضلا و محققین از اهل علم و معارف دین را دعوت کنیم که شما استفاده کنید، حالا دیگر بقیه‌اش به عهده شما است… ما این‌جا هم به عنوان صله رحم می‌آییم، همه ما ارحام هم هستیم. این هدیه ما است به شما، شما هم هرجوری دوست دارید استفاده کنید.

روزی که کفار ناامید شدند

اعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم، «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينا»؛ این آیه در کدام سوره است؟ مائده. بیش از یک نفر جواب دادند، منتها فقط صدای یکی‌شان به من رسید. آیه چندم سوره مائده است؟ همان اول سوره مائده را باز کنید، آیه سوم-چهارم، «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ».

این آیه همین اول سوره مائده است؛ اول آیه هم نیست، وسط یک آیه‌ای قرار گرفته است که اول آیه احکام حلال و حرام است، وسط آیه یک دفعه خداوند حلال و حرام را می‌گذارد کنار، می‌فرماید امروز کافران از دین شما ناامید شدند، «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ»؛ تا امروز کفار سعی و تلاششان بر این بود تا مسلمان‌ها را از دین برگردانند، بدین امید بودند که رسول خدا فرزند پسری ندارد تا خلیفه و جانشین او باشد، وارث او باشد، بنابراین می‌گفتند با اتمام عمر شریف پیغمبر خدا، ما دیگر خر خودمان را می‌رانیم و این مردم را پراکنده می‌کنیم و آن‌ها را از دین این پیامبر برمی‌گردانیم. اما امروز کافران از دین اسلام ناامید شدند، «يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ. فَلاَ تَخْشَوْهُمْ»، از آن‌ها نترسید، «وَاخْشَوْنِ»، از من بترسید.

مسلمان‌ها دین شما با چه چیزی کامل شد؟ با نصب ولایت و امامت علی بن ابیطالب (علیه السلام) کامل شد، نماز حکمش آمده بود، روزه حکمش آمده بود، احکام خمس و زکات و حج و جهاد و امر به معروف و نهی از منکر، همه این‌ها بیان شده بود، آن‌چه که مانده بود و امروز به آمدن او دین تمام و کمال یافت، امر امامت و رهبری است، امر ولایت علی بن ابیطالب است؛ به سبب تعیین ولی و امام و رهبر است که دین کامل می‌شود و کافران از انهدام و نابودی این دین ناامید می‌شوند؛ از آن‌ها نترسید.

یک جمله زیبایی امروز دیدم، نوشته بود: بند تسبیح وقتی پاره می‌شود، چطور می‌شود؟ دانه‌های تسبیح هر کدام به یک طرف سرگردان و ویلان، زیر دست و پا از بین می‌روند؛ امامت و ولایت و رهبری هم چون بند تسبیحِ جامعه و امت اسلام است.

اینها فکر می‌کردند با پایان یافتن عمر شریف رسول خاتم (ص) [صلوات حاضرین] دیگر این امت را می‌توانند پراکنده کنند و با تفرقه بینداز و حکومت کن؛ آن‌ها را از اسلام دور کنند و از مسلمانی برگردانند، کما این‌که عده‌ای هم بعد از فوت رسول خدا مرتد شدند! یک برهه بسیار خطرناک و عجیبی است، همان ایام درگذشت پیغمبر خدا بعضی‌ها پرچم نبوت بلند کردند، ادعای پیغمبری کردند، یکی‌شان به نام مسیلمه کذاب؛ و یکی دو نفر دیگر ادعای پیغمبری کردند. بعضی از این تازه مسلمان‌هایی که به عمق اسلام پی نبرده بودند و اسلام در درون عقلشان و جانشان ریشه نداشت برگشتند از دین.

امامت و رهبری و ولایت، رشته‌ای است که امت اسلام را مستحکم گِرد خودش نگه می‌دارد، آن‌ها را سامان می‌دهد، آن‌ها را هدایت می‌کند و آن‌ها را نگه می‌دارد به صورت یک مجتمع قابل قبول و قابل توجه.

توطئه دشمنان علیه انقلاب اسلامی

یکی از توطئه‌هایی که در زمان، من این را باید بگویم، اعتقاد دارم به این حرف؛ در طول این ۳۰ سالی که از انقلاب اسلامی گذشته، این‌ها نه با رئیس جمهور کار دارند، نه با دولت کار دارند، نه با مجلس کار دارند، تنها نوک پیکان تیر زهرآگین عمله‌ی شیطان از همه اطراف و اکناف به این است که این بند محکم تسبیح را، ولایت و رهبری را، تضعیف کنند و از هم بپاشانند و از بین ببرند، چون این ۳۰ سال به خوبی به ما نشان داد تا وقتی که رهبری در بین مردم نفوذ دارد و مردم گرد او و به دنبال او هستند، با این مردم و با این مملکت به قولی با این سرزمین کاری نمی‌توانند کنند.

شما ببینید، ما اولین جمهوری اسلامی نیستیم در دنیا، قبل از ما «پاکستان» جمهوری اسلامی شد. زمانی که مردم هندوستان از سلطه استعمار روباه پیر انگلیس خودشان را نجات دادند و هندی‌ها برای خودشان دولت تشکیل دادند و انگلیسی‌ها را بیرون کردند، پاکستان هم جزو هندوستان بود، کشمیر هم جزو هندوستان بود، همه‌اش یک کشور بود؛ مسلمان‌های هندوستان جمع شدند گفتند در این سرزمین هندوها کافران و بت‌پرستان اکثریت هستند و ما اگر بخواهیم تابع این حکومت باشیم، تحت سلطه بت‌پرستان و هندوها هستیم، ما می‌خواهیم برای خودمان مستقل باشیم، ما هم در این قیام و مبارزه با استعمار انگلیس شرکت کرده بودیم، ما هم سهم داشتیم، می‌خواهیم مستقل باشیم؛ جمع شدند یک حرکتی انجام دادند و در سرزمین پاکستان که اکثریت آن مسلمان‌ها بودند، جمهوری اسلامی پاکستان را تشکیل دادند. ولی متأسفانه به سرعت در دامن استعمار بعدی افتادند، به دام آمریکا افتادند، و الّا پاکستان هم جمهوری اسلامی است، پیش از ما تشکیل شد، بیش از ما هم سابقه داشت و دارد، اما می‌بینید که چه اوضاع نابسامانی دارد این کشور، به خاطر چه؟ فرقش با کشور ما چه چیزی است؟ افغانستان هم آمدند جمهوری اسلامی تشکیل دادند. فرق عمده‌ای که بین کشور شیعه ایران و کشورهای اسلامی دیگر وجود دارد این است که این مذهب و مکتب معتقد به امامت است و برای امامت یک جایگاه خاصی قائل است و این مذهب و این اعتقاد به امامت به دنبال خودش این نحوه رهبری دینی را سوغات می‌آورد، ارمغان می‌آورد.

ولایت فقیه شیعه، نخ تسبیح وحدت جامعه

نتیجه اعتقاد به مذهب شیعه، نتیجه اعتقاد به حاکمیت امام و ولایت امام این است که این انقلاب ایجاد می‌شود، این انقلاب پدید می‌آید و این انقلاب بر مبنای رهبری فقیه و عالم دینی شکل می‌گیرد و محورِ اتحاد، هدایت و رهبری این کشور را یک فقیه، یک عالِم دین به عهده دارد؛ حالا نمی‌گوییم معصوم، معصوم نیست و نمی‌گوییم حکومت امام زمان(عج) است و هیچ اشتباهی ندارد، حکومت بدون اشتباه و عیب فقط حکومت امام زمان (عج) است. هر کسی، با هر پرچمی، هر کجا حکومت کند، هر چقدر هم بخواهد عدالت را برقرار کند، هر چقدر هم بخواهد احکام دین را جاری کند، نمی‌تواند آن حکومت بی‌عیب و نقص و کامل و جامعِ عدالت گستر امام زمان (عج) باشد؛ علی (علیه السلام) هم نتوانست.

فرق جمهوری اسلامی با سایر کشورهای اسلامی در همین اعتقاد دینی شیعی است؛ شیعه، امامت، نیابت عامه امام زمان (عج) که با فقیه است، اعتقاد مردم به این فقیه که نائب امام است و اطاعت از او، اطاعت از این فقیه مثل بند تسبیح این مردم را محکم نگه داشت و این‌ها در تمام این ۳۰ سال، در تلاش بودند که این رهبری و این مقام و جایگاه را تضعیف کنند و منهدم کنند؛ تا حالا نتوانسته‌اند.

در این انتخابات گذشته هم، اگر رئیس جمهور را، اگر آقای احمدی نژاد را هدف انتقاد، حمله، هجوم، قرار می‌دادند برای این بود که می‌پنداشتند او مطیع این رهبر است، باید او را بزنیم، اصل انتخابات را منهدم کنیم، بگوییم اصلا ما قبول نداریم، که گفتند؛ نه این قانون را، نه این نظام انتخاباتی را، نه این شورای نگهبان را، هیچی را قبول نداریم، انتخابات دوباره باید برگزار شود، ناظران و مجریان انتخابات هم از خارج کشور بیایند انتخابات را برگزار کنند! بزرگ‌ترین توهین را به مردم ما کردند، به ما کردند؛ یعنی ما خودمان شعور نداریم، لیاقت نداریم، شایستگی نداریم بعد از ۳۰ سال و ۳۰ انتخابات، انتخابات برگزار کنیم، از ناظران بین‌المللی باید بیایند انتخابات برگزار کنند!

از دشمن و تبلیغات زهرآگین نترسید

این را داشتیم عرض می‌کردیم که در این آیه شریفه سوره مائده که می‌فرماید امروز دشمنان از شما ناامید شدند، «اليوم يئس الذين كفروا من دينكم فلا تخشوهم و اخشونِ»، یعنی همین، یعنی به خاطر این‌که خدا در روز عید غدیر امام و امامت را معرفی کرد، منصوب فرمود، کافران ناامید شدند؛ ای مؤمنان، ای مسلمان‌ها، از کافران و از دشمنان نترسید. بابا هِی می‌ترسانند مردم را که آمریکا حمله می‌کند، آمریکا چه می‌کند، ناتو فلان غلط را می‌کند، کشتی‌های جنگی‌شان می‌آیند، اِل می‌کند، تحریم می‌کند، هِی می‌ترسانند و هِی می‌ترسند آدم‌های سست ایمان و ناآگاه به معارف دین؛ خداوند می‌فرماید لا تخشوهم، از این‌ها نترسید، شمام حکم خدا را اجرا کنید، شما دین خدا را اجرا کنید، از من بترسید؛ و ما متأسفانه هنوز در بعضی از موارد در کشورمان دارند ملاحظه دشمن را می‌کنند و از آن‌ها می‌ترسند و به خاطر حرف کافران و تبلیغات زهراگین آن‌ها و رسانه‌های بسیار قدرتمندی که در اختیارشان هست، که همه جور اطلاعات مسموم و غلط را به طرف مردم ما سرازیر می‌کنند، بمباران تبلیغاتی و اطلاعاتی می‌کنند، ما خیلی از جاها در اجرای احکام اسلامی و قوانین اسلامی کارمان لنگ است؛ دولتمان، قوه قضاییه‌مان، مجلس‌مان ضعف دارد ولی همین مقدارش را هم نمی‌توانند تحمل کنند. بعضی‌ها دیگر آنقدر بزدل هستند که همین مقدارش را هم نمی‌توانند تحمل کنند.

خدا تو را تنها نمی‌گذارد

از خدا باید پروا کنید، وقتی که خدا را داشته باشیم، توکل بر خدا کنیم، به خاطر خدا وظیفه خودت را انجام بده، خداوند خودش کمک می‌کند، او خدایی خودش را می‌کند، تو هم بندگی خودت را کن. بنده‌ی خدا، بندگی کن، ایمان داشته باش، خداوند خدایی می‌کند، تو را تنها نمی‌گذارد؛ فَلا تَخْشَوْهُمْ، از آن‌ها نترسید؛ بعد می‌فرماید الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ، امروز دینتان را کامل کردم، وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي، نعمت را بر شما تمام کردم. چه کار کرد خدا مگر در روز عید غدیر؟ در روز غدیر مگر چه شد که این آیه نازل شد؟ کاری که شد این بود که به پیامبرش امر فرمود «علی» را به عنوان خلیفه و جانشین خودت معرفی کن.

سه وظیفه امام

آقا امام سه تا کار می‌کند، سه تا وظیفه دارد، سه تا شأن دارد:

شأن اول هدایت است (مرجعیت دینی و علمی)، شأن دیگر ولایت است (مرجعیت معنوی و باطنی)، شأن سوم حکومت است (مرجعیت سیاسی و رهبری جامعه).

بنابراین امام بعد از پیامبر مرجع دینی مردم است؛ مردم هر سؤالی در مورد دین دارید از امام بپرسید، مگر پیغمبر همه دین را برای جامعه بیان نکرده بود؟ مگر قرآن همه‌اش نازل نشد؟ مگر همه چیز در قرآن نیست؟ آیا چیزی مانده که مردم بخواهند بعد از پیغمبر سؤال کنند؟ بله، همه چیز در قرآن آمده منتها فهم همه‌ی قرآن را مردم ندارند و این همه چیز را از قرآن نمی‌توانند بفهمند. همه احکام آمده ولی مکان و زمان بیان همه احکام نرسیده، بعد از پیامبر مسائل جدیدی پیدا می‌شود، سؤالات جدیدی هست، مردم از که باید بپرسند؟ از امام. تاریخ هم نشان داد، از امام بپرسند.

سؤالاتی پیش آمده که برای مردم عصر پیغمبر پیش نیامده بود تا از پیغمبر بپرسند و رسول خدا جواب دهد، بعد از پیغمبر خدا این مسائل پیدا شد، مردم از که بپرسند؟ درباره آیات قرآن خیلی از تفاسیر و معانی گفته نشد، پیغمبر خدا عمرش آن‌قدر کفاف نداد، مردم هم آن‌قدر شعور نداشتند که همه چیز را بفهمند. بعد از پیغمبر خدا از امام باید پرسید.

نگاهی به خطبه غدیر

پس یک شأن و یک جایگاه امام و رهبر این است که مرجع دینی مردم باشد، هر سؤالی از دین دارند از او بپرسند و علی (علیه السلام) یکی از شئوناتش این بود.

پیغمبر خدا در این خطبه غدیر هم به این مطلب اشاره فرموده، آن‌جا که می‌فرماید: «…مَعاشِرَالنّاسِ، مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُ الله فِيّ»، مردم هرچه دانش بود خداوند در من قرار داد، «وَ کُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَيْتُهُ في إِمامِ الْمُتَّقينَ»، هرچه که خدا به من یاد داد من همه را به امام متقین علی (علیه السلام) آموختم، «وَما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِيّاً، وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبينُ». این یک مقام علی علیه السلام بود.

آیا پیغمبر در روز غدیر می‌خواست علی را به مردم معرفی کند و بگوید مردم بیایید هرچه می‌خواهید از علی بپرسید بعد از من؟ اگر پیغمبر خدا این را هم در این خطبه غدیر نمی‌فرمود باز هم مردم به علی مراجعه می‌کردند چون پیغمبر خدا بارها درباره علی فرموده بود، «أنَا مَدینَهُ العِلمِ و عَلیٌّ بابُها»،

که من شهر علمم علی‌ام در است/ درست این سخن قول پیغمبر است

این شعر از که بود؟ از فردوسی (رضوان الله تعالی علیه).

فرموده بود «أَنَا مَدِينَةُ اَلْحِكْمَةِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا»، من شهر حکمت هستم، علی در آن شهر است؛ و نادان‌هایِ حدیث‌سازِ مزدورِ معاویه خواستند به نفع خلفا درستش کنند، چه گفتند؟ شنیده‌اید لابد، حدیث درست کردند، که پیغمبر خدا فرمود من شهر علمم، علی در آن شهر است، عمر دیوار آن شهر است، ابابکر ستون شهر است، عثمان هم سقف شهر است! گیریم که این حرف درست باشد، بالاخره وارد شهر علم بخواهی بشوی باید از علی وارد بشوی، از دیوار وارد شوی خیلی خری! از سقف هم بخواهی بروی خیلی نادانی؛ اگر درست هم باشد بله فرض می‌کنیم که پیغمبر خدا چنین فرموده‌ای داشته باشند، اگر می‌خواهی دین خدا و معارف خدا را بیاموزی باید از در وارد بشوی، این همه نادانی و حماقت و خریت را کجا باید برد که از دیوار و سقف و ستون وارد می‌شوید به این شهر!

بعد از پیغمبر خدا، خودِ عمر را روایت کردند ۷۳ بار در مسائلی که از او پرسیدند، گیر کرد؛ آمد از علی (علیه السلام) پرسید و هر دفعه‌ای هم گفت، «لولا علی لهلک عمر»، اگر علی نبود عمر هلاک می‌شد. گفت علی را خلاصه از من نگیر، حالا عبارتش را عینا یادم رفت، عبارت‌های دیگری هم دارد عمر که علی را می‌ستاید در کثرت دانش؛ ابابکر هم به علی مراجعه کرد؛ ابابکر خلیفه اول بود، زمان ابابکر خیلی از این علمای اهل کتاب از نصارا و یهود می‌آمدند مدینه، می‌گفتند ما خلیفه بعد از پیغمبر را می‌خواهیم ببینیم، ازش سؤالاتی داریم؛ نمی‌توانست جواب بدهد، می‌آوردنش پیش علی، علی جوابشان را می‌داد.

بنابراین بعد از پیغمبر خدا در سؤال از معارف دین به علی مراجعه می‌شد. این یک وظیفه و یک جایگاه امام است، پاسخ به سوالات دینی و محل مراجعه مردم و این مراجعه را از علی دریغ نکردند، آمدند خود همان‌هایی که با علی مخالفت و دشمنی داشتند، هرجا در احکام الهی می‌ماندند و نمی‌فهمیدند، به علی مراجعه می‌کردند؛ در تفسیر آیات، در قضاوت و…

شأن دوم امام، از شأن اول بالاتر است

جایگاه دوم و مقام دومی که امام (علیه السلام) دارد، مقام امامت و زعامت و رهبری جامعه است. رهبری، پیشوایی؛ امام یعنی پیشوا، اما این پیشوا وظیفه دوم و نقش دومش این است که مردم باید از او اطاعت کنند، امیر و فرمانروای مردم باشد، بر همه شئون آن‌ها حکومت داشته باشد و حکمش نافذ باشد، این یک مقام منصب الهی است که خداوند به پیغمبر عطا می‌کند و بعد از پیامبر به امام عطا می‌کند و این مقام را نیز پیغمبر خدا در این قسمت از خطبه غدیر بیان می‌فرمایند؛ «فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ أَنَّ الله قَدْ نَصَبَهُ لَکُمْ وَلِيّاً وَ إِماماً»، مردم بدانید خدا، الله، او را نصب کرد، قرار داد، انتصاب داد که ولیّ و امام شما باشد، رهبر شما باشد، «فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَي الْمُهاجِرينَ وَالْأَنْصارِ»، اطاعتش را واجب فرمود بر مهاجرین و انصار، «وَ عَلَي التّابِعينَ»، و بر کسانی که تا بعد از مهاجرین و انصار بودند و همه مردم، «عَلَي الْبادي وَالْحاضِرِ»، بر بادیه‌نشین و شهرنشین، «عَلَي الْعَجَمِي وَالْعَرَبي»، بر عرب و عجم، «وَالْحُرِّ وَالْمَمْلوکِ»، برده و آزاد، «وَالصَّغيرِ وَالْکَبيرِ»، کوچک و بزرگ، «الْأَبْيَضِ وَالأَسْوَدِ»، سیاه و سفید. اطاعتش را خدا بر همه واجب کرده؛ مقام دوم از مقام اول بالاتر است، جایگاه و شأن دوم امام از آن شأن پیشین بالاتر است و به فرموده مرحوم امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) صلوات هدیه کنیم به ایشان…

[الّلهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم]

…فرمود که روز غدیر برای علی چیزی ایجاد نشد، شرافتی برای علی پیدا نشد، درجه‌ای به درجات علی اضافه نشد/ ایجاد نشد، علی بود که به خاطر او، روز غدیر ایجاد شد، چون علی (علیه السلام) آن جایگاه و آن شأن و آن شایستگی را دارد که به ولایت و امامت و خلافت رسول الله منصوب شود؛ خداوند در روز ۱۸ ذی‌الحجه در محل غدیر خم به پیامبرش فرمود علی را منصوب کن؛ پس روز عید غدیر چیزی بر درجات علی بن ابیطالب اضافه نشد چون علی بود و قادر بود و شایسته بود، خداوند غدیر را برای آن ایجاد کرد.

تفاوت امامت و رهبری در شیعه و سنی

در این آیات شریفه سوره مائده «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ…» [نامفهوم]… بخواهم اسم ببرم همه‌شان را می‌شناسم و می‌دانم که زیاد هستند، و می‌دانم که این‌جا می‌آیند، بیعت می‌گویند و تبریک می‌گویند اما فردا بیعت‌شان را می‌شکنند، این‌ها بودند که در این مقام با علی به مبارزه پرداختند؛ گفتند نه، ریاست مال ما است، ما اجازه نمی‌دهیم علی رئیس جامعه بشود! رهبر، امام، زعیم، قدرت، اجازه نمی‌دهیم دست علی باشد. دعوای شیعه و سنی در این قسمت است، البته اهل سنت، آن‌ها هم رهبر و امام را قائل هستند، حدیث شریف نبوی را اهل سنت هم به آن قائل هستند که «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه»، یا مشابه این حدیث که اگر بیعت امام را نداشته باشد آن کافر است، منتها آن‎ها برای امام یک چنین شأنی قائل نیستند، می‌گویند امام یا رهبر، همان کسی که حاکم مردم می‌شود، اما آیا باید عالم به علوم دین، معارف دین باشد؟ نه لازم نیست. آیا باید عادل باشد؟ نخیر لازم نیست، فاسق هم باشد! کافی است قدرت دستش بیفتد، او امام است و باید از او اطاعت کنیم!

اصلا یک فرق بین ما و اهل سنت در همین است؛ ما می‌گوییم امام باید عالم به احکام دین باشد، منصوب از طرف خداوند باشد، عادل باشد؛ آن‌ها می‌گویند عادل هم نبود، نباشد؛ یک فاسقی اگر با شمشیر قدرت را به دست گرفت، بر همه مردم واجب است از او اطاعت کنند حتی آن مُفْتیِ فقیهِ حدیث‌شناس و مفسر قرآن، آن هم باید از این حاکمِ فاسقِ جاهل! اطاعت کند؛ اعتقادشان این است. می‌گویند اگر یک نفر آمد نشست، چهار نفر با او بیعت کردند، بقیه هم لازم است با او بیعت کنند، او حاکم است! از دین چه چیزی سرش می‌شود؟ لازم نیست، نادان باشد، دیگر نادان‌تر از… که یک سوره‌ی قرآن نتوانست حفظ کند، یک سوره از قرآن حفظ نبود این آدم! به غیر از سوره حمد که در نماز می‌خواند. این‌طوری اعتقاد دارند. اما شیعه، به خاطر اعتقاد به امامت با این مبانی و چهارچوب‌ها توانسته است در طول تاریخ خودش را حفظ کند.

علت دوام شیعه در طول تاریخ

در بین اهل سنت تا پایان قرن دوم فقهای زیادی بودند، هر کدام برای خودشان یک سازی می‌زدند، هر کدام یک گروهی را دنبال خودشان می‌کشیدند. یکی از خلفای عباسی، یادم نیست کدامشان، آمد همه‌شان را جمع کرد؛ در و دکانشان را تخته کرد، گفت فقیه فقط چهار فقیه: احمد حنبل، ابوحنیفه، مالک و شافعی؛ و فتوای این چهار تا حق داریم نقل کنیم، فتوای بقیه را حق نداریم نقل کنیم. هر فقیهی خواست فتوا بدهد، تا فهمیدند کتکش زدند، زندانش کردند، تازیانه‌اش زدند، کتابش را، کتاب‌های حدیثش را، کتاب فقهش را پاره کردند، سوزاندند، با زور و ضرب و کتک و تازیانه و زندان، همه فقهای اهل سنت در و دکانشان تخته شد، فقط این چهار تا ماند. اگر شیعه امامت را بهش اعتقاد نداشت و این چهارچوبه محکم اعتقادی را نداشت و امامان منصوب از جانب خداوند نبودند، شیعه هم بین همان‌ها گم شده بود، شیعه دوامش به‌خاطر اعتقاد به امامت است، به خاطر پیروی از امامت است، به خاطر تبعیت از امامت است.

خوب این مقام علی (علیه السلام) بود که پیغمبر خدا در روز غدیر می‌فرمایند: بر هر موحدی، بر هر خداپرستی، واجب است و نافذ است حکم علی، امر علی، قول علی نافذ است و حاکم است و باید اطاعت کنند، «مَلْعونٌ مَن خالَفَه»، خدا لعنت کند هر کسی که او را مخالفت کرده است.

خوب اینجا من صحبت را جمع و جور کنم، گفتیم در این آیه شریفه سوره مائده خداوند مردم را به خاطر اکمال دین و اتمام نعمت بشارت می‌دهد و منّت می‌گذارد و آن‌چه که دین را کامل می‌کند به موجب این آیه شریفه و احادیث صحیحه، ولایت و امامت است. نصب امام و پیروی از امام و تبعیت از امام است که امت اسلامی را حفظ می‌کند از شرّ دشمنان، از شرّ کفار، از شرّ منافقان و نباید از آن‌ها بترسیم هر چقدر عده‌شان زیاد باشد، هر چقدر عِدّه و عُدّه‌شان زیاد باشد، از خدا پروا کنیم، وظیفه‌مان را انجام بدهیم، برای هوای نفس دین را به دنیا نفروشیم، برای هوای نفس، برای چهار روز قدرت، برای چهار روز لذت، شهوت، ثروت، مواظب باشیم از صراط مستقیم امامت به بیراهه نیفتیم.

اسلام و شیعه با انقلاب اسلامی، آبرومند و عزیز شد

امروزه به برکت، جدا توجه کنید، به برکت این انقلابی که برخاسته از این مذهب و مکتب امامت است، اسلام در دنیا آبرومند و عزیز شده است و شیعه آبرومندتر و عزیزتر شده. ۴۰ سال پیش، کسانی که می‌رفتند مکه می‌دیدند که آن‌ها شیعیان را به نام مسلمان نمی‌شناسند، البته هنوز هم این تبلیغات و تحریکات هست، ناگفته نماند، منتها در بسیاری از کشورهای اسلامی و غیر اسلامی شیعیان یک عزت و آبرویی پیدا کرده‌اند و خیلی از مسلمان‌ها از اهل سنت به تشیع آگاه شده‌اند و اعتقاد پیدا کرده‌اند، خیلی از کسانی که به اسلام رو می‌کنند، مسلمان می‌شوند، یا شیعه می‌شوند یا اگر شیعه هم نمی‌شوند به شیعیان خوشبین هستند، به دیده احترام نگاه می‌کنند.

رشد روزافزون اسلام در اروپا

آمار مسلمان‌ها در دنیا در کشورهای غیر اسلامی روز به روز دارد افزایش پیدا می‌کند. من یک آماری را الآن دنبال خودم داشتم، در یک مجله‌ای دیدم که مسلمان پاکستانی مقیم اروپا است، آقای «کلیم صدیقی» یک گزارشی از فرانسه دارد؛

یکی از کشورهایی که مردم آن توجه زیادی به اسلام پیدا کرده‌اند و این دین آسمانی را تنها راه رستگاری یافته‌اند کشور فرانسه است. شما می‌دانید در فرانسه بیشترین مخالفت هم با اسلام می‌شود، به دختران دانشجو اجازه نمی‌دهند با مقنعه یا روسری در دانشگاه حاضر شوند و در برخی از اماکن دولتی، به آن‌ها اهانت می‌شود اما در عین حال در فرانسه ببینید چه خبر است!

«در گذشته کشور فرانسه به خاطر تعداد زیاد کلیساهایش مشهور بود ولی حالا تعداد مسجدها بیش‌تر از تعداد کلیساها است»! پس حق دارند صهیونیست‌ها و دشمنان که برای جلوگیری از این آگاهی مردم تبلیغات راه بیندازند، در سوئیس یک انتخاباتی برگزار کنند بگویند مردم اجازه نمی‌دهند مساجد مناره داشته باشند! گلدسته داشته باشند! در اخبار شنیدید که انتخاباتی برگزار کردند در کشور سوئیس، یک کشوری که ادعای آزادی دارد، که مردم آزاد هستند در آن کشور، به فجیع‌ترین کارها و زشت‌ترین کارها هم آزادند، اما از مردم سؤال کردند آیا شما اجازه می‌دهید مساجد مسلمان‌ها گلدسته و مناره داشته باشد؟ و بعد هم نتیجه انتخابات این شد که نخیر مردم راضی نیستند! می‌ترسند از اسلام، این‌جوری دارند مردم را می‌ترسانند.

«در عین حال پیشرفت اسلام این است، بنابر پیش‌بینی‌ها، پیش‌بینی می‌کنند، تا سال ۲۰۲۵ میلادی، یعنی ۱۵ سال دیگر از هر ۵ نفر فرانسوی یک نفرشان مسلمان خواهد بود»، از هر پنج تا یکی‌شان! و اگر این روند ادامه پیدا کند ۴۰ سال بعد یعنی زمانی که این جوان‌های ما پیر شدند، ما هم دیگر معلوم نیست باشیم یا نباشیم، فرانسه می‌شود یک کشور اسلامی کامل، این همه تلاش و تبلیغات و خرج کردن و زور زدن برای این‌که اسلام را بد جلوه بدهند، بد کنند، خراب کنند، به خاطر همین است که می‌بینند مردم حقیقت‌جو وقتی دنبال دین درست می‌گردند به اسلام رو می‌کنند.

ما مسلمان‌ها مواظب رفتار خودمان باشیم، آن‌ها ما را نمی‌بینند، آن‌ها اسلام و انقلاب اسلامی را دیده‌اند و شناختند.

خوب این خیلی جالب است، می‌گوید برای نمونه، بله، آقای صدیقی پژوهشگر پاکستانی مقیم اروپا دریافته است که «رشد جمعیت مسلمانان باعث شده جمعیت مسلمانان اروپا رو به رشد باشد، در حالی که رشد جمعیت در بین خانواده‌های مسیحی متوقف شده است». برای مسیحی‌ها رشد جمعیت متوقف شده است، «برای نمونه ۳۰ سال قبل جمعیت مسلمانان در انگلیس ۸۲ هزار نفر بوده»، چند سال قبل؟ سال اول انقلاب، سال 1357. «هم اکنون جمعیت مسلمان‌ها در انگلیس بیش از دو میلیون نفر است»؛ مگر چه شده است؟ ۸۲ هزار نفر چطور شد ۲ میلیون نفر شد؟ چه اتفاقی در دنیا افتاد؟ اجازه مسجد به این شیعه‌ها داده شد. ۴۰ سال است مسلمان‌ها تلاش می‌کنند، امسال این اجازه داده شد که فقط آن هم به شیعیان اجازه دادند که مسجد و مرکز اسلامی امام علی (علیه السلام) در پایتخت کشور اروپایی دانمارک احداث شود.

[صلوات حاضرین]

این را فرج امام زمان (علیه السلامپ) باشد و دعاهای بعدی بیش از این‌که به یاد خودمان باشد به یاد مردم باشیم، شیعیان اهل بیت در هر کجا هستند دعایشان می‌کنیم، شیعیان اهل بیت در هر کجا هستند دعایشان کنید، بعد هم برای همه مسلمان‌ها دعا کنید، و دوستان، بستگان، مخصوصا مریض‌ها و مریض‌دارها و گرفتارهای از آشنایان را امشب در شب دعا هست، ان‌شاءالله برای همه‌شان دعا کنید، من هم چند تا دعا کنم و شما را به خدا بسپارم.

الهی یا حمیدُ به حقّ محمّد

الهی آمین

یا عالیُ به حقّ علی

الهی آمین

یا فاطرُ به حقّ فاطمه

الهی آمین

یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن

الهی آمین

یا قدیمَ الاِحسان بِحَقِّ الحُسَیْن

الهی آمین

الّلهم عجّل لولیک الفرج

الهی آمین

الّلهم عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ

الهی آمین

اللّهُمَّ اغفِر لِلمؤمنینَ وَ المؤمناتِ

الهی آمین……………

بار پروردگارا تو را به حق این شب عزیز و فردای این شب و روز غدیر و صاحب غدیر و به حق اولیائت ما را یک لحظه دستمان را از دامان علی و آل علی کوتاه مفرما.

الهی آمین

ما را بیش از پیش به وظایف‌مان آشنا بگردان.

الهی آمین

و توفیق عمل صالح و توکل به خودت و رضای امام زمان، به ما عنایت بفرما.

الهی آمین. [مداحی در پایان جلسه]

برچسب‌های خبر
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

12 − 1 =