مریم غازی اصفهانی

مریم غازی اصفهانی

روایت‌نویس

نویسنده

آرشیو مطالب منتشر شده
هیچ‌آب (بخش پایانی)
دوشنبه 1402/04/5

هیچ‌آب (بخش پایانی)

آنجا چیزی نبود جز خاک و علف‌های هرز! بستر رود ترک‌های بزرگی برداشته بود. برای رودخانه‌شان حتی یک قطره آب هم باقی نمانده بود. زاینده‌رود از تشنگی مرده بود!

هیچ‌آب (بخش اول)
یکشنبه 1402/04/4

هیچ‌آب (بخش اول)

نسیم، گلبرگ‌های ریز شب‌بو را از شاخه می‌کند و در هوا می‌پاشید. هوا پر بود از عطر گل‌های بهاری. جریان آب باعجله از بین پله‌های سنگی می‌گذشت و صدای دل‌انگیز آن به گوش می‌رسید.

قابی روی دیوار خاکی
پنجشنبه 1402/03/4
به مناسبت 4 خرداد، روز مقاومت دزفول:

قابی روی دیوار خاکی

مردی با قد متوسط و موهای کم‌پشت سیاه‌وسفید، دست‌های گرد و درشتش را به نرده‌های زرد آهنی می‌گرفت و آهسته از پله‌ها بالا می‌رفت. دیوارهای راه‌پله مثل سمباده زبر بود.