واژه «دخترم» از زبانش نمیافتد؛ وقتی لابهلای حرفهایش از هفتسال مادریکردن برای «جانا» حرف میزند؛ دختری که شرایطش با خیلی از کودکانی که در دور و اطرافش زندگی میکنند متفاوت است.
سال گذشته اگرچه وزارت بهداشت خبر از تحت پوشش قرار گرفتن هزینههای درمان روان داد؛ اما بررسیها حاکی از این است که هنوز برخی از بیمهها زیر بار این مسئله نرفتهاند …
وقتی پدر و مادر از بیمارستان وارد خانه شدند، میکائیل، پسر دهسالهشان از شادی فریاد کشید. چیزی که سالها منتظرش بود رخ داده بود و حالا خواهر کوچکش را کنارش داشت. نوزاد کوچک، پیچیده در پتوی صورتیرنگ، مثل فرشتهها خوابیده بود و پسرک حتی میترسید به او دست بزند! پدر و مادرش هم خوشحال بودند، گرچه گاهی صورت مادرش از درد جمع میشد.
پس از مدتها درمان برای فرزنددارشدن، اینک هرلحظه به آرزویشان نزدیکتر میشدند. گرچه طی این سالها مراجعات فراوان به متخصصان و مراکز ناباروری بنیه اقتصادی خانواده را بهشدت ضعیف کرده بود؛ اما از وقتیکه متوجه بارداریاش شده بود، دورنمای تمامشدن این هزینهکردنها و آمدن کودکی در خانواده، کامشان را شیرین کرده بود.
«3/3/3»؛ تاریخ رندی که خیلیها آن را سرآغازی برای تصمیمهای جدید قرار دادند؛ مثلا اینکه از این تاریخ رژیم خود را شروع کردند یا اینکه به کار و حرفهای در این تاریخ ورود کردند یا اینکه تصمیم به شروع فعالیتی در حوزههای مختلف گرفتند.
برخورد «آرمان بیانی» در سریال «افعی تهران» همانقدر موجب تعجب و بهت مخاطب شد که سکانس سیلیزدن «لیلا» به پدرش در فیلم «برادران لیلا»!
یکی دو تا نیستند؛ کافیست سری به فضای مجازی بزنید تا ردپایی از آنها پیدا کنید. آنها همهجا هستند؛ در صفحههای اینستاگرامی یا کانالهای تلگرامی یا حتی رسانههای صوتی و تصویری. روانشناسانی که آنها را «روانشناس زرد» مینامند و دو سال پیش نیز لیست بلندبالایی از اسامی آنها را منتشر کردند.
سوم اردیبهشت 1403 بود که خانوادهای با مراجعه به کلانتری در اصفهان مفقود شدن دختر یازدهسالهشان به نام دایانا آزادمنش را مطرح کردند. مادر این کودک اتیسمی مدعی بود که فرزندش را درِ خانه از ماشین پیاده کرده و وقتی بعد از پارک کردن ماشین برگشته، دخترش ناپدید شده است.
حلقههای دود را رها میکند در هوا تا به قول خودش غم و غصههایش را برای چنددقیقهای هم که شده به دست باد بدهد و آنها را فراموش کند. دورتادور هم حوالی رودخانه زیر سایه درختی جمع شدهاند و بهنوبت قلیان میکشند. سنی ندارند؛ نوجوانهایی که تازه پشت لبشان سبز شده و از هیچ فرصتی برای کشیدن قلیان یا سیگار یا حتی «گل» نمیگذرند.
«اصفهانیها خسیس و حسابگر هستند!»، «اصفهانیها زیرک و طناز هستند»، «مردم این شهر مو را از ماست بیرون میکشند»؛ اینها جملههایی است که بارها در رابطه با مردم اصفهان از سوی افراد مختلف شنیده شده است …
حالِ برخی از پزشکان این روزها چندان خوب نیست و پای حرفهایشان که مینشینی، برخلاف تصور عموم از وضعیت کاری و معیشتی خود گلایه دارند.
افزایش 35درصدی تعرفههای پزشکی بهرغم اماواگرها و همچنین نارضایتی شهروندان و جامعه پزشکان، محقق و در روزهای گذشته ابلاغ شد؛ تعرفههایی که اگرچه ازنظر پزشکان ناچیز است و کفاف هزینههای آنها را نمیدهد …