
یک هفته از تجمع کشاورزان نجیب اصفهانی در بستر پل خواجو میگذشت که صبح روز جمعه، مردم اصفهان با اعلام فراخوان عمومی نیز به آنها پیوستند و با همراه شدن با کشاورزان دغدغههای خود در خصوص احیای دائمی زایندهرود را بیان کردند و از مسئولان خواستند به مشکلات زایندهرود رسیدگی و آب را برای همیشه در این رود جاری کنند.











تعداد بسیار زیادی از کشاورزان و مردم اصفهان، روز جمعه در جوار پل خواجو تخصیص آب برای کشت پاییزه را از مسوولان مطالبه کردند. معاون اول رئیسجمهور به وزرای نیرو و جهادکشاورزی دستور داد در اسرع وقت برای حل مشکل آبریز زایندهرود در هر سه استان چهارمحال و بختیاری، اصفهان و یزد اقدام کنند. همچنین […]











نــشــســت خبری صنــدوق بــیــمــه کشــاورزی با محوریت خدمات حمایتی این صندوق با حضور مسئولان استانی و کشوری در محل سالن جلسات مدیریت بانک کشاورزی استان اصفهان برگزار شد. در این نشست، معاون خدمات بیمهای مدیریت بانک کشاورزی استان اصفهان اظهار کرد: بیمه منجر به کاهش نرخ مخاطرات در بخش کشاورزی میشود؛ ضمن اینکه امکان فعالیت کشاورزان زیاندیده را نیز فراهم میکند؛ علاوه بر آن، افزایش ضریب اطمینان برای سرمایهگذاری بخش خصوصی، افزایش مشارکت و سرمایهگذاری بخش خصوصی و توسعه بخش کشاورزی از دیگر مزایایی است که بیمه برای بخش کشاورزی به همراه دارد.











در روزهای گذشته و به دنبال جاریشدن آب در رودخانه زایندهرود در سطح شهر اصفهان و به سمت مزارع شرقی، برخی صحبتها در فضای مجازی از طرف عزیزان سایر استانها مطرح شد که برخی ابهامهای ذهنی من را درباره آنچه در فضای اجتماعیعاطفی کشور میگذرد، دوچندان کرد. عزیزی در صفحه مجازی خود با مقایسه جاری شدن رودخانه در سطح شهر اصفهان با خشکی تالاب هورالعظیم نوشته بود: رقص و شادی و پایکوبی بر زخم خوزستان! و در صفحه دیگری نابودی جلگه خوزستان را معادل آباد کردن کویر اصفهان! قرارداده بودند!











شیر و خون را در تیرماه سال صفر بر آسفالت سیاه خیابان استانداری روان کردند تا بگویند حاصل بیش از دودهه اعــتــراضهــای مــدنــی و عـلنــیشــان در بــازپــسگیــری حقابه زایندهرود بهجایی نرسیده است! کشاورزان شرق اصفهان، به تنگ آمده از نادیدهگیری حقوقحقهشان، هر بار در جایی و هرروز به نحوی دست به تجمع و اعتراض زدند؛ اما مسئولان هر بار آنها را نادیده گرفتند و با سخندرمانی به استقبال آنها رفتند؛ غافل از اینکه دیگر کارد به استخوان گاوِ ماده باردار رسیده و اینک، با شکمبهای دریدهشده در مهمترین خیابان اصفهان، دراز به دراز افتاده است. صدای هیاهو، صدای شلپشلپ پای معترضان در شیر و خون و صدای شعارهایی که دیگر محترمانه نیست و با احترام چیزی را طلب نمیکند و از روال طبیعی یک اعتراض مدنی خارج شده، مؤید این نکته است که باید کاری کرد.











محمدرضا حبیبی، رئیس کل دادگستری استان اصفهان در نشست خبری که روز گذشته به مناسبت هفته قوه قضاییه برگزار شد، حاضر و در جمع خبرنگاران به ایراد سخن پرداخت. او با اشاره به اینکه حضور حماسی مردم پای صندوقهای رأی، مسئولیت مسئولان را افزایش داد، گفت: مردم منتظر تحول بزرگی در ساختار اجرایی کشور هستند و امیدواریم موفقیتهای رئیس جمهور آینده همچون موفقیت او در قوه قضائیه را شاهد باشیم. باید در قوای حاکم یکصدایی باشد؛ زیرا چنانچه همه قوا یکسان نباشند، مشکلاتی به ویژه در عرصه بینالمللی ایجاد خواهد شد. با انتخاب حجت الاسلام رئیسی به عنوان رئیس جمهور به شکوفایی اقتصادی در کشور و تحقق شعار سال امیدوار هستیم.











تنها در شرق اصفهان بالغ بر ۴۰۰ تا ۴۵۰ هزار نفر به صورت مستقیم از راه کشاورزی کسب درآمد میکنند؛ اما مدتهاست که خشکی زایندهرود معیشت آنها را با مشکل مواجه کرده است؛ کشاورزانی که برخی از آنها سالهاست زمینهای خشک و بیآبوعلف خود را به امان خدا رها کردهاند و بعضی دیگر، عطای داشتن آن را به لقایش بخشیدهاند و با مهاجرت از روستا به شهر در مراکز صنعتی مشغول به کار شدهاند. حالا مدتهاست تنها مطالبه این کشاورزان، تأمین حقابه است؛ خواستهای که بارها آن را بر زبان آوردهاند و اما تاکنون راه به جایی نبردهاند.











عصر سهشنبه هفته گذشته برای تهیه گزارشی میدانی به منطقه زیار رفتیم و دیدیم که کشاورزان شرق اصفهان همچنان تشنهاند و شاکی. ردیف در ردیف تراکتورهایشان را ظل آفتاب چهارم خرداد هزاروچهارصد در زمینهای خشک و بیحاصل پارک کرده و جملگی زیر سایبان نشسته و در انتظار مسئولانی بودند که نیامدند. ساعت از سهوسی دقیقه بعدازظهر گذشته بود و آفتاب با شدت میتابید و مخلوقات خدا را به طرز غریبی میسوزاند. پیرمردها و میانهسالها با موهای سپید و فلفل نمکی و ریشهای چندروز نزده، عصبانی و کلافه از بیآبی و بیتوجهی، عدهای در زیر سایه بان و عدهای زیر آفتاب، در کنار انبوه تراکتورها ایستاده بودند و سیگار میکشیدند و حرف میزدند.











جایی در خم رودخانه که رمل و آسمان و آبِ وامانده از رفتن و بوی لجن مشام و دیده را مشغول میکرد و دیگر خبری از شکوه طبیعی و تاریخی گاوخونی در کتابهای تاریخ و جغرافیا و ادبیات و عکسها و فیلمهای مستند وجود نداشت، همهچیز تبخیر شده و به آسمان ورزنه رفته بود! شنیدن آخرین نفسهای مرداب بسیار ناراحتکننده بود، اما نشان میداد که در روزگاری نهچندان دور، طبیعت گاوخونی چه عظمت و شکوهی داشته است: روزی قشلاقگاه شازدههای قجری بوده و روز دیگر واحه آمریکاییها و طی قرنها نانوآب اهل این سرزمین کویری را تأمین میکرده است. در یک دهه گذشته، هر بار برای بهانههایی کوچک به شهرهای در مسیر رودخانه و مردابش سرزده، ورزنه و کویر و آنچه را پیرامون آن میشناختم تماشا کرده و به چشم میدیدم که چگونه رود کف به لب آورده و لهله میزند.











شهر در قرق کرونا و کشاورزان در جستوجوی آب! بهار کرونایی برای کشاورزان اصـفـهـانی، امسال هـم خوشیمن نیست. خشکسالیهای پیدرپی و بحران آب و نباریدن نزولات آسمانی، عرصه را دوباره برای آنها تنگ کرده است. ایـــن اولیـــنبـــار نیست که کشاورزان اصفهانی با تجمع در حاشیه و مسیر رودخانه زایندهرود، حقابه خود را درخواست میکنند و از متولیان آب میخواهند که فکری به حال زمینها و باغهای خشک و بیآبوعلف آنها که سالهاست به حال خود رهاشدهاند بکنند؛ نزدیک به 450 هزار کشاورزی که حیات آنها وابسته به کشاورزی است و از این طریق امرارمعاش میکنند.