
سید محمود موسوی از 18 سالگی پا در خط انقلاب میگذارد و بهعنوان یک بازاریِ فعال سیاسی برای آگاهی مردم تلاش میکند، همه سختیها را به جان میخرد، زندانی میشود، شکنجه میشود؛ اما دست از مبارزه برنمیدارد. او آن زمان با وجود همه شکنجهها امید داشته که دودمان طاغوت در هم شکسته میشود. خوشحال است از این پیروزی، هرچند پس از آن عدهای آزارش میدهند، کنایه میزنند، به جای دلجویی، دل میشکنند. او حتی هشت سال دفاع مقدس هم آرام نمینشیند و به همراه پسر ارشدش، سید محسن موسوی و برادرزادههایش راهی میدان جنگ میشود تا آنجا که سید محسن، پسرش شهید میشود و رهبر معظم انقلاب به سیدمحمود موسوی لقب «ابوشهید» میدهد.









