به گزارش اصفهان زیبا؛ سیزدهم دی سال جاری، مصادف با چهارمین سالگرد شهادت سردار شهید «حاجقاسم سلیمانی»، فرمانده اسبق نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
شهید سلیمانی در سوم ژانویه 2020 میلادی، در شرایطی که در یک مأموریت رسمی از سوی کشورمان بود، بهوسیله پهپادهای آمریکایی در نزدیکی فرودگاه بینالمللی بغداد هدف حمله قرار گرفت و به طرز ناجوانمردانهای به شهادت رسید؛ رویدادی که ماهیت حقیقی دولت آمریکا بهعنوان مدعی اصلی حقوق بشر و حقوق بینالملل و دیگر اصول متعالی در عرصه بینالمللی را تا اندازه زیادی افشا کرد و به یک رسوایی تمامعیار برای واشینگتن تبدیل شد؛ بااینحال، شهادت سردار سلیمانی، برخلاف آنچه بانیان ترور او هدفگذاری کرده بودند، نهتنها اهداف آنها را محقق نکرد، بلکه زمینه را برای واردآوردن ضربههای سنگینتر به آنها فراهم کرد.
درحقیقت، بیراه نیست اگر بگوییم خون و مکتب سردار شهید حاجقاسم سلیمانی، به عناصری بهمراتب خطرناکتر علیه استکبار جهانی تبدیل شدند و هزینههای سنگینی را در ادامه راه برای آن بهبار آوردند.
اوجگیری فرهنگ مقاومت و تقابل با استکبار جهانی در سطح منطقه ازجمله مسائلی بودند که پس از شهادت سردار شهید حاجقاسم سلیمانی، تا اندازه زیادی منافع بانیان ترور ایشان را در محیط منطقهای و بینالمللی به خطر انداختند؛ بااینهمه، شهید سلیمانی به معنای واقعی کلمه یک حقیقت جاودان در طول تاریخ است. جهت تبیین این استدلال میتوان به سه مؤلفه عمده و محوری اشاره کرد.
اول اینکه، شهید حاجقاسم سلیمانی در ابعاد مختلف حیات طیبه خود، جلوههایی عینی از یک الگوی درست و اخلاقی را ارائه کرد. شهید سلیمانی خود به یک فرهنگ تبدیل شد و اساسا همین فرهنگ، برای دشمنان ایشان و البته ایران و اسلام، بسیار خطرساز است؛ زیرا ابعاد مختلف شخصیت شهید سلیمانی، درواقع جلوهها و نمودهایی را با خود بههمراه دارد که دقیقا در نقطه مقابل تصویرسازیهایی است که جریانهای سیاسی و رسانهای غربی و متحدان بینالمللی آنها سعی در ارائهشان درباره شهید سلیمانی داشته و دارند و همواره بر آن بودهاند تا از ایشان بهمثابه یک تروریست یاد کنند.
آنها بهقدری از فرهنگشدن و الگوسازی شخصیت حاجقاسم در هراس بوده و هستند که میبینیم نام شهید سلیمانی را مشمول فرایند «امنیتیشدن» قرار دادهاند؛ یعنی نام ایشان را با عناوین و برچسبهایی همراه میکنند تا به هر شکل ممکن، آنچه مطلوب خودشان است، به شخصیت ایشان القا کنند و مانع معرفی و روشنشدن ابعاد مختلف شخصیتی ایشان برای افکار عمومی بینالمللی شوند.
دوم اینکه، شهید سلیمانی جلوهای عینی از شخصیتی را در حیات خود نشان داد که تا لحظه آخر پای اصول خود ایستاد و ذرهای در دفاع از حقیقت و حمایت از مظلومان و ستمدیدگان عالم تردید نکرد.
ایشان تا لحظه آخر زندگی خود بر «ولایتمداری» تأکید داشتند و هیچگاه مرعوب یا حریص قدرتها و تمایلات دنیوی جهت ترک این مسئله نشدند. همینکه فردی اصول درست خود را داشته باشد و پای آنها بایستد، میتواند در دل تاریخ جاودانه شود؛ کما اینکه شاهد بودهایم بزرگان زیادی در طول تاریخ وجود داشتهاند که از چنین موقعیتی برخوردار شدهاند و اجازه ندادهاند که مصائب و سختیها، آنها را از حق و حقیقت دور کند؛ البته ایشان در این مسیر، تا اندازه زیادی بصیرت نیز داشتند و با همین بصیرت و نگرش، باقدرت بهپیش حرکت میکردند.
و سوم اینکه، شاید برخی در خارج از کشورمان شهید سلیمانی را صرفا بهمثابه یک ژنرال و شخصیت نظامی موردشناسایی قرار دهند؛ این در حالی است که چنین تصویری از شهید سلیمانی کامل نیست.
یکی از ویژگیهای مهم و محوری شهید سلیمانی این بود که قدرت ایمان و اعتقاد به خدا را در هر اقدام خود، بهویژه در حوزه نظامی مدنظر داشت و سلاح یا پدیدهای نظیر قدرت هیچگاه برای او هدف نبود؛ بلکه برعکس، او اینها را بهمثابه ابزارهایی برای خدمت به خلق خدا و تأمین آسایش و امنیت آنها میدید.
اساسا به همین دلیل هم بود که شهید سلیمانی مجاهدگونه زندگی کرد و در دل تاریخ جاودانه شد. در این رابطه باید توجه داشت که همین ایمان عمیق شهید سلیمانی سبب شد هم در زمان حیات ایشان و هم پس از شهادتشان، شاهد باشیم که طیفها و گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی در کشورمان، قویا به ایشان احترام میگذارند؛ معادلهای که از شخصیت ممتاز شهید سلیمانی در منظومه انقلاب اسلامی خبر میدهد؛ درعینحال، باید توجه داشت که ایشان بهواسطه روحیه خاص خود، زمینههای مساعدی را نیز برای توسعه فرهنگ جهاد و مقاومت در منطقه ایجاد کرد و البته که مورداحترام افراد زیادی در سطح منطقه و محیط بینالمللی نیز است. یاد و خاطره این شهید بزرگ گرامی و بهشت و شفاعت نصیبش باد.