در باشگاه یا زنگ ورزش به زمین میخوریم، استخوانمان آسیب میبیند و هرچه زودتر خودمان را به یک متخصص ارتوپد میرسانیم. در حال خوردن غذا هستیم، سنگی کوچک یا چیز سفت دیگری لای دندانمان میرود و آخمان بلند میشود. غذا را بیرون میریزیم، دستمان را به آن طرف صورتمان که دندانش آسیب دیده، میگیریم و بعد به تقلای رفتن به دندانپزشک میافتیم. روی وزنه میرویم. عدد روی ترازو حالمان را میگیرد. چاق یا لاغری توی ذوقمان میخورد و به این فکر میکنیم به چه متخصص تغذیهای مراجعه کنیم تا هرچه زودتر اندام متناسبی پیدا کنیم. گاهی هم ضعیف بودن در یکسری دروس باعث میشود کلاس خصوصی برویم و خودمان را در آن درس بالا بکشیم. میبینید؟ ما همیشه به فکر حال و اوضاع ظاهری، جسمی و درکل چیزهایی هستیم که به چشم دیده میشوند.