اوضاع بیمارستــانهـــای اصـــفهان در پذیرش بیماران کرونایی وخیم اعلام شده و همه مراکز درمانی را به فراخور روند افزایشی بیماری درگیر کرده است. در طی یک هفته گذشته ۱۷۱۳ بیمار بالای ۱۸ سال، ۳۰ بیمار ۵ تا ۱۸ سال و ۳۳ بیمار زیر ۵ سال و همچنین ۱۶ مادر باردار در استان شناسایی و بستری شده و روزانه بین ۳۰ تا ۴۰ بیمار کرونایی در بیمارستانها فوت میکنند. سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در گفتوگو با اصفهان زیبا سه بیمارستان اصلی علوم پزشکی شامل بیمارستانهای الزهرا، شریعتی و عیسیابنمریم را صد درصد درگیر اعلام کرد و گفت: «بیمارستان الزهرا تا روز چهارشنبه تقریبا پانصد بیمار را بستری کرده که از این تعداد، حدود صد وپنجاه نفر در بخش آی سی یو بستری هستند. پس از الزهرا بیشترین ظرفیت پذیرش بیمار به بیمارستان دکتر شریعتی اختصاص دارد که بالای دویست بیمار در این بیمارستان بستری هستند و بعد از آن هم بیمارستان عیسی ابن مریم قرار دارد.» آرش نجیمی افزود: «بیمارستانهای امین، خورشید، آیتالله کاشانی و بیمارستانهای خصوصی و خیریه نیز با ظرفیتهایی که به آنها اختصاص داده شده، بار بیماری کووید را به دوش میکشند.»
سال 1381 بود که اصیلترین هنر مذهبی ملی ایران به قلب نیویورک رفت و تعجب یک شهر را برانگیخت و با تعزیهخوانان اصفهانیاش توانست روی جلد مجلهها و روزنامههای آمریکایی برود و از یک هنر نوظهور تازهکشفشده خبر بدهد. حاج حسن نرگسخانی یکی از تعزیهخوانان برجسته کشوری بود که در ضیافت تعزیهخوانی نیویورک حضور داشت و درخشید. امروز پای صحبتهای حاجحسن نرگسخانی نشستیم تا از تعزیه در قلب ایالتی بشنویم که یک سال قبل از این اجرا حمله یازده سپتامبر در آن به وقوع پیوسته بود. شخصی که به جرئت میتوان گفت افتخار تعزیه ایران و اصفهان است.حسن نرگسخانی، مشهور به حسن دلیگانی را علاقهمندان و فعالان هنر تعزیه به خوبی میشناسند. شخصیتی که سابقه چهل و سه ساله فعالیت در تعزیهخوانی و مداحی اهل بیت را دارد. پای گفتوگو با او نشستیم و حالا شما میتوانید روایتهایی از یک عمر تعزیهخوانی را از زبان خود او در ادامه این گزارش بخوانید.
دردسرهای امیرحسین، پسر 15ساله از زمانی که سروکله کرونا پیدا شده، روزبهروز بیشتر و بیشتر میشود و مشکلاتش چند برابر. او که تا پیشازاین سعی کرده بود کارهای شخصی و فعالیتهای روزانهاش را با استفاده از زبان اشاره خودش و بهتنهایی انجام دهد، حالا با مشکل روبهرو شده است: «در مکانهای عمومی چون ماسک به صورت دارم، نمیتوانم منظورم را به خوبی به دیگران بفهمانم؛ برای مثال، چند روز پیش در اتوبوس میخواستم از کسانی که کنارم حضور داشتند آدرس بپرسم و بدانم که در چه ایستگاهی باید پیاده شوم. آن روز اتفاقا کاغذ و قلم و گوشی همراه هم دنبال نبود و مجبور بودم با ایماواشاره دیگران را متوجه منظورم کنم و ماسکم را پایین بدهم.»
تهدید دونالد ترامپ برای ممنوعیت برنامه تیکتاک (برنامه اشتراکگذاری ویدئو متعلق به شرکت چینی «بایت دنس» مستقر در پکن در تاریخ 1 اوت) جدیدترین تنش در مناسبات چین و آمریکا است. هر یک از این رویدادها از ممنوعیت فعالیت هوآوی در آمریکا تا واکنش ایالاتمتحده به حوادث در هنگکنگ و تشدید جنگ تجاری که بهطور رسمی از سال 2018 آغاز شد، چندین درگیری متفاوت بین بزرگترین و دومین اقتصاد جهان رقم زد و حالا مسئله تیکتاک، تبدیل به یک بحث جدی در آمریکا شده است.
در ماههایی که گذشت، میلیاردها انسان گسست از زندگی پیشین و سازماندهی مجدد زندگی اجتماعی خود را تجربه و تمرین کردند. ما زندگی روزمرهمان را برای رسیدن به اهداف مشخص، تقسیمبندی میکنیم و از خلال آن میدانیم که چه مقدار زمان با چه کسانی خواهیم گذراند. این دقیقا یک عمل اجتماعی است. سازوکارهای اجتماعی کلیدی زندگی هرروزهمان منجمله خانه، محیط کار و سازمانهای آموزشی همگی در این تقسیمبندیها جای میگیرند. یکی از سؤالاتی که شاید این روزها مهم باشد، این است که آیا از خلال این بحران، مکان، فضا و زمان دیگر همان معنای سابق را میدهند؟ در شرایط عادی، فضاهای عمومیای وجود دارند که برای همه در دسترساند تا اوقات فراغتشان را بگذرانند، دیگران را ملاقات کنند، رفتوآمد کنند یا زندگیشان را برنامهریزی کنند. مکانهایی همچون پارکها، زمینهای بازی، کافهها و خانه. درواقع ما در شرایط معمولی، میان فضاهایمان و میان زمانهایمان مرزبندی مشخصی داریم. در جای مشخص و زمان مشخص کار مشخصی انجام میدهیم.