پدیده موتورسواری کودکان در حال گسترش است؛ این مسئله چه پیامدهایی به همراه دارد؟

خطرهای بزرگ در کمین راکبان کوچک!

کوچه و خیابان‌های شهر پر است از دختران و پسران کم سن و سالی که سوار بر موتورهای رنگارنگ شده و در سرتاسر شهر جولان می‌دهند.

تاریخ انتشار: ۱۱:۲۴ - دوشنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۴
مدت زمان مطالعه: 6 دقیقه
خطرهای بزرگ در کمین راکبان کوچک!

به گزارش اصفهان زیبا؛ کوچه و خیابان‌های شهر پر است از دختران و پسران کم سن و سالی که سوار بر موتورهای رنگارنگ شده و در سرتاسر شهر جولان می‌دهند؛

کودکانی که هنوز پشت لب‌شان سبز نشده است و قد نکشیده‌اند؛ اما به دلایل مختلفی همچون تجربه هیجان و شور و شوق نوجوانی و… دل به دریا می‌زنند و نه تنها جان خود را به خطر می‌اندازند که سوانح ترافیکی بسیاری را رقم می‌‌زنند.

تعداد راکبان کوچک موتور اندک نیست؛ کافی است نگاهی به دوروبرخود بیاندازید تا با جمعیت زیادی از کودکانی روبه‌رو شوید که با موتور در شهر تردد می‌کنند و روز به روز نیز بر تعدادشان افزوده می‌شود؛

به ویژه حالا که مدارس بازگشایی شده‌اند و دانش‌آموزان هر روز صبح باید راهی کلاس درس شوند.

فرقی نمی‌کند؛ دختر یا پسر بچه‌هایی که هنوز به سن قانونی نرسیده‌اند و توان مراقبت از خود در برابر حوادث جاده‌ای را ندارند، حالا سوار بر موتورهای کوچک و بزرگ در پیچ‌وخم‌های شهر جولان می‌دهند تا اینگونه جان خود و شهروندان را به خطر بیاندازند.

اعداد و ارقام چه می‌گویند

آمارها به خوبی بر این موضوع صحه می‌گذارند که کودکان از قربانیان اصلی سوانح جاده‌ای هستند؛ اعداد و ارقام‌هایی که می‌گویند آمار مرگ و میر کودکان در تصادفات رانندگی در ایران سه برابر میانگین جهانی است.

همچنین تصادفات رانندگی، عامل مرگ حدود ۴۰ درصد از کودکان زیر ۶ سال در ایران است. در طول چهار سال گذشته، از هر ۱۰ کودک فوت‌شده در ایران، ۴ نفر قربانی تصادفات رانندگی بوده‌اند.

این آمار تکان‌دهنده را رئیس انجمن پزشکان کودکان ایران اعلام کرده و افزوده است که سالانه حدود ۲۰ هزار نفر بر اثر سوانح رانندگی جان خود را از دست می‌دهند که بخش قابل توجهی از آن‌ها را کودکان تشکیل می‌دهند.

بر اساس آمارها، ۳۸.۵ درصد از مرگ و میر کودکان ۱ تا ۵۹ ماهه ناشی از سوانح ترافیکی است. این معضل تنها به کودکان محدود نمی‌شود؛ تصادفات رانندگی نخستین عامل مرگ در میان جوانان ۱۸ تا ۲۹ سال نیز به شمار می‌رود.

از سوی‌دگر بسیاری از این افراد در صورت زنده ماندن، با آسیب‌های نخاعی و ناتوانی‌های دائمی مواجه می‌شوند.

تصادفات قاتل جان کودکان

تا همین دیروز در بازه سنی ۱ تا ۵ سال، بیماری‌های عفونی، واگیر و انگلی جان تعداد زیادی از کودکان را می‌گرفت که با توسعه خدمات و زیرساخت‌های سلامت، آمار این بیماری‌ها تا حد زیادی محدود شده‌ است.

اما حالا سوانح و حوادث هر سال تعداد قابل توجهی از کودکان کشور را قربانی می‌کند. این موضوعی است که صابر جباری، رئیس مرکز جوانی جمعیت، سلامت خانواده و مدارس وزارت بهداشت در گفت‌وگو با رسانه‌ها در رابطه با آن هشدار می‌دهد؛ آنجا که می‌گوید: «مرگ و میر کودکان زیر ۵ سال از ۱۳۵ مورد در هر یک هزار کودک در پیش از انقلاب، به ۱۵ مورد در حال حاضر رسیده که کاهش چشمگیری است، اما هنوز سوانح و تصادفات به عنوان یکی از عوامل اصلی مرگ کودکان در کشور باقی مانده است.»

این اعداد و ارقام هولناک، اما نتوانسته مانع از موتورسواری کودکان شود. در این میان، اما برخی از والدین به جای منع فرزندان خود از این اقدام، آن‌ها را ترغیب و تشویق و اقدام به خرید موتور برای آن‌ها می‌کنند؛

ضمن اینکه به تازگی سعید منتظرالمهدی، سخنگوی فراجا نیز از صدور گواهینامه موتورسیکلت برای نوجوانان 16 ساله پسر در رده موتورهای 50 سی‌سی و 125 سی‌سی خبر داده است؛

این درحالی است که سرهنگ علی‌اصغر زارع، رئیس پلیس راهور استان اصفهان در این باره به «اصفهان زیبا» می‌گوید: «برخی والدین برای رانندگی فرزندانشان عجله می‌کنند؛ اما در قوانین سن مشخصی برای رانندگی تعیین شده که فرد توانایی لازم را به لحاظ وضعیت جسمی برای کنترل وسیله نقلیه پیدا کرده است. البته در رانندگی زیر سن 18 سال، موارد قانونی همچون بیمه، دیه و… مطرح است و اگر فرد قبل از سن قانونی رانندگی و تصادف کند، درهرصورت پدر و مادر او باید پاسخگوی قانون باشند.»

او می‌گوید: در حال حاضر سن رانندگی موتورسیکلت و خودرو 18 سال است. اگر فردی به سن قانونی رانندگی نرسیده باشد و والدین، خودرو یا موتورسیکلت در اختیار آن‌ها قرار دهند، فرزندان خود را گرفتار قانون کرده‌اند.

از سوی دیگر، باید مسئولان اقدامات فرهنگی خود را قوی‌تر کنند تا والدین برای رانندگی فرزندان خود عجله نداشته باشند.

برخورد با موضوع کودک‌راننده، نیازمند کار فرهنگی است و با بچه‌ها نمی‌توان همچون بزرگ‌سالان برخورد کرد. اگرچه برخوردهای قانونی نیز انجام می‌شود؛ اما به نظر می‌رسد کار فرهنگی قوی‌تری باید نسبت به اعمال مقررات اتفاق بیفتد.

باید پدر و مادرها را مجاب کنیم تا برای رانندگی فرزندانشان پیش از سن قانونی عجله نکنند؛ چراکه عجله والدین برای رانندگی فرزندانشان موجب می‌شود تا آن‌ها بسیار زود، پرونده‌دار و درگیر مشکلات قانونی و قضایی شوند.

مخالفان چه می‌گویند؟

اگرچه موتورسواری کودکان و نوجوانان درحال گسترش است؛ اما این مساله دارای مخالفان زیادی است.

علیرضا اسماعیلی، رئیس اسبق پلیس راه کشور و مدرس دانشگاه یکی از این افراد است که در گفت‌وگو با «اصفهان زیبا»

در این باره با اشاره به اینکه موضوع استفاده نوجوانان فاقد گواهینامه از موتورسیکلت، پدیده‌ای با ریسک بسیار بالا تلقی می‌شود، می‌گوید:

چرا که شرایط خاص فیزیولوژیکی و سطح هیجانات حاکم بر این گروه سنی، توانایی‌های لازم برای کنترل شرایط پرخطر ترافیکی را کاهش می‌دهد. همچنین در صورت بروز تصادف، فرد خاطی (کودک یا نوجوان) علاوه بر صدمات فیزیکی، با عواقب حقوقی جدی مواجه خواهد شد.

از منظر کلان نیز، از دست رفتن یک نیروی جوان که می‌توانست در آینده به عنوان نیروی کار، اندیشمند یا دانشمند فعال باشد، ضایعه‌ای جبران‌ناپذیر برای جامعه محسوب می‌شود.

اسماعیلی در خصوص نحوه برخورد با این معضل، می‌گوید: با در نظر گرفتن اینکه رانندگان فاقد صلاحیت، نوجوان و دانش‌آموز هستند، مطرح شده است که اقدامات قهری باید در دستور کار قرار گیرد.

همچنین پیشنهاد می‌شود که شدیدترین برخوردها با کودکان و نوجوانان موتورسوار اعمال شود؛ از جمله توقیف موتورسیکلت و در مواردی که خطر بالقوه برای دیگران ایجاد شده باشد، تشکیل پرونده قضایی برای فرد فاقد صلاحیت. نکته حائز اهمیت، مسئولیت‌پذیری خانواده‌هاست؛

زیرا متاسفانه گزارش‌هایی مبنی بر خرید موتورسیکلت توسط والدین برای فرزندان فاقد صلاحیت وجود دارد.

به عنوان یک راهکار کنترلی مؤثر، پیشنهاد می‌شود که فروشندگان موتورسیکلت از طریق سیستم‌های نظارتی ملزم شوند که تنها در صورت ارائه گواهینامه رانندگی معتبر، اقدام به فروش وسیله کند؛ رویه‌ای که در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته برای کنترل دسترسی به وسایل نقلیه اجرایی است.

این مکانیزم، از خرید وسیله توسط فرد غیرمجاز و واگذاری بعدی آن به نوجوان جلوگیری می‌کند.

اینگونه که رئیس اسبق پلیس راه کشور می‌گوید: علاوه بر این، فضای عمومی و رسانه‌ها باید نقش مهمی در آموزش عمومی و گوشزد کردن خطرات این امر ایفا کنند.

جامعه و افکار عمومی نباید اجازه دهند که رانندگی کودکان و نوجوانان عادی‌سازی شود. هر شهروند باید در برابر مشاهده نوجوانان یا کودکان پشت موتورسیکلت، به عنوان یک اقدام مدنی اعتراض کرده و فضایی ایجاد کند که این عمل دیگر قابل پذیرش نباشد.

همچنین، نباید با دید مثبت به این اقدام نگریسته شود؛ برخلاف رویه فعلی که ممکن است رانندگی زودهنگام را نشانه‌ی هوشمندی تلقی کند، باید این تفکر معکوس شود.
او ادامه می‌دهد: در سطح خانواده‌ها، توصیه اکید می‌شود که مادران از حمل کودکان خردسال بر روی صندلی موتورسیکلت خودداری کنند، زیرا این عمل تشویق به خطرات جانی و مشارکت داوطلبانه در یک اقدام جنایی تلقی می‌شود.

علاوه بر این و در ارتباط با نقش آموزش و پرورش، این نهاد می‌تواند در زمان رفت و آمد دانش‌آموزان به مدرسه، به صورت مستقیم تذکرات لازم را ارائه داده و تعهد کتبی اخذ کند.

در نهایت، این فرهنگ‌سازی باید توسط تمامی اقشار، از آموزش و پرورش و دانشگاه‌ها گرفته تا رسانه‌ها، تقویت شود تا حس مسئولیت‌پذیری متقابل در جامعه شکل گیرد و شرایط به سمتی پیش رود که هرگونه تخلف قانونی با واکنش منفی و قاطع عمومی مواجه شود.

به گفته او، علت اصلی تداوم این پدیده، ارزان بودن موتورسیکلت به عنوان وسیله حمل و نقل و هیجانات مرتبط با آن است که صرفه اقتصادی آن بر خطرات جانبی ترجیح داده می‌شود، در حالی که جامعه باید این اولویت‌بندی غلط را تغییر دهد.

دری که بر یک پاشنه می‌چرخد!

در سال‌های گذشته موتورسواری کودکان چندان به چشم نمی‌خورد؛ اما حالا این مسئله به پدیده‌ای اجتماعی تبدیل شده است که نه تنها جان آن‌ها که دیگر شهروندان را نیز به خطر بیندازند.

در این میان، اما برخی از خانواده‌ها نیز با تشویق و ترغیب کودکان خود به این اقدام، باعث ایجاد انگیزه در آن‌ها می‌شوند.

نصرالله منصوری، جامعه‌شناس پیش از این در گفت‌وگو با «اصفهان زیبا» با اشاره به اینکه خانواده‌ها به چنددسته تقسیم می‌شوند، تصریح می‌کند: برخی معتقدند ما آن‌قدر محبت داریم که نمی‌خواهیم آنچه در بچگی از آن محروم بودیم، فرزندانمان نیز از آن محروم باشند. در بعد دوم نیز برخی پدر و مادرها در چشم‌وهم‌چشمی بین دوستان، آشنایان و … این کار را انجام می‌دهند.

از سوی دیگر، برخی نیز با اصرار فرزندان خود به این کار رضایت می‌دهند تا دل فرزندانشان را به دست آورند.

او اضافه می‌کند: نکته سوم اینکه در برخی خانواده‌ها بین پدر و مادر یک سری اختلافات وجود دارد و آن‌ها برای رهایی از این مسئله به فرزندشان بهای زیادی می‌دهند تا خود را پدر خوب یا مادر خوب جلوه دهند و در مقابل، طرف خود را بد جلوه دهند.

نکته چهارم اینکه بچه‌های امروز نسبت به گذشته باهوش‌تر هستند؛ بنابراین با یک سری روش‌ها والدین خود را در همان سن فریب می‌دهند تا به هدف خود برسند که تمام این رفتارها به نوع تربیت والدین برمی‌گردد و خروجی آن رفتار غیرمنطقی بچه‌هاست.