به گزارش اصفهان زیبا؛ به روزهای مهرماه که میرسیم در کنار پاییز و شروع سال تحصیلی، حالوهوای جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان در شهر اصفهان میپیچد و من بهعنوان یک معلم این سالها صندلیبهصندلی کنار بچهها مینشینم.
فیلمها را میبینم و گاه لذت میبرم و گاه غصه میخورم. جشنواره کودک و نوجوان صرفا محلی برای نمایش فیلم نیست؛
بلکه بستر بسیار مناسبی برای تربیت و هدایت نسل آینده است. موقعیت بسیار مناسبی است که با زبان هنر امید به آینده و نشاط به کودکان و نوجوانان تزریق شود.
مهم این است که آثار تولیدی بتوانند با دنیای واقعی کودکان و نوجوانان ارتباط برقرار کنند و مهمتر اینکه افرادی که سازنده فیلمهای کودکان و نوجوانان هستند با دغدغههای این گروه آشنا باشند، با آنها همصحبتی کرده و اصلا مدتی را با آنها زیست کرده باشند.
با تجربه معلمیام میگویم که فیلمساختن برای نوجوانان پیچیدگیهای خاص خود را دارد و در کنار پیچیدگیها، ظرافتهای خودش را دارد. متأسفانه گاهی با ذهنی آنالوگ برای نسلی دیجیتال فیلم میسازیم و همین شکاف نسلی باعث میشود آثار با دنیای واقعی نوجوانان همخوانی نداشته باشد. باید یاد بگیریم با زبان امروز، قصههای نوجوان امروز را روایت کنیم.
دوره نوجوانی یک دوره گذار است و اگر ما محتوای مناسب برای این قشر تولید نکنیم، ناخواسته به سمت آثار خارجی گرایش پیدا میکنند.
گاهی که فیلمهای کودکان و نوجوانان را در ذهنم مرور میکنم میبینم که فیلم «بچههای آسمان» عجیب در ذهنم جا باز کرده است؛ تلاش و دویدن برای رسیدن به یک هدف.
اصلا سؤال اصلی من اینجاست، هدف چیست؟ این هدفگذاری از کجا میآید و چگونه میشود در بین نسل نوجوان آن را پررنگ کرد؟
چگونه میتوان به این هدفگذاری و آیندهنگری و امید به آینده در فیلمهای کودکان و نوجوان پرداخت و اینکه فیلمسازانی که در حوزه کودک و نوجوان فعالیت میکنند چقدر به امیدآفرینی در فیلمهایشان میپردازند؟
نمونههایی مانند «باغ کیانوش» نشان داد که با دغدغهمندی و تلاش، میتوان الگوهای موفقی ارائه داد. ما نیازمند سینماگرانی هستیم که دغدغه کودک و نوجوان داشته باشند.
چند وقت قبل در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یک دورهمی جذاب با نوجوانها داشتم. یک سؤال پرسیدم و آن اینکه چه چیزی شما را شعفزده میکند؟ سؤال من بسیار عمیق بود و انتظار شنیدن پاسخهای عمیق و آیندهدار بیشتری داشتم؛ اینکه نوجوانان هدفگذاری جدی برای آینده ندارند یا حتی امید به آینده در برخی از آنها کم است منِ معلم را نگران
میکند.
شاید زیباترین و ضروریترین دارایی ما در روزهای سخت زندگی، در بحرانها و فقدانها، امید باشد و زندگی کودکان و نوجوانان که آیندهدار ایران عزیز هستند با امید و انگیزه و نشاط رشد پیدا میکنند و سینما بهعنوان یک ابزار قدرتمند میتواند این حس را تقویت کند و سینماگران بهعنوان سکانداران سینمای کودک و نوجوان میتوانند از طریق هنر این امید را زنده نگه دارند.
کودکان و نوجوان در مدرسه و سر کلاس درس مطالب بسیاری را در کتاب تاریخ، ادبیات، جغرافیا و اجتماعی میخوانند، حفظ میکنند، آزمون میدهند، قبول میشوند و به پایه بالاتر میروند؛
ولی اثرگذاری زبان هنر چیز دیگری است و سینماگران میتوانند در مسیر ادبیات غنی ایران، روایت تاریخ کشور معلمان دلسوز و مؤثری باشند با ابزار تصویر و دیالوگ و انتقال حس به مخاطب.
مثلا فیلم «۲۳ نفر» که در زمان اکرانش بسیار مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت فیلم نوجوان است؛ یک فیلم دفاع مقدسی برای نسلی جدید که جنگ هشتساله را ندیده است و روزگارشان در فضایی کاملا متفاوت با آن سالها میگذرد.
دیالوگهای خوب و استاندارد آنها که متناسب با سن و زادگاهشان با لهجههای خاصی بیان میشود، ایفای نقش واقعی ۲۳ نفری که حالا هرکدام بیشتر از پنجاه سال و شصت سال دارند و تقابل آنها در سکانس آخر با زندانبان آزادهشان از ویژگیهای بسیار خوب دیگر فیلم بیستوسه نفر است.
میشود با زبان فیلم از هویت، ارزشهای نسل جدید با زبان خودشان حرف زد بدون قضاوتکردن بدون دیکتهکردن و بدون نسخهپیچیدن.
اگرچه معتقدم دنیای کودک و نوجوان بسیار از هم متفاوت است و باید گروهبندی آنها در جشنواره از هم جدا شود.
دنیای کودکان دنیای تخیل است و دنیای نوجوان آشنایی با ارزشها و مسئولیتپذیری است و فیلمسازان در محتوای تولیدات باید مدنظر داشته باشند.
اگر نویسندگان، کارگردانان و تهیهکنندگان فیلم کودکان و نوجوانان، به موضوعاتی همچون امید و انگیزه و نشاط برای رشد هویت و شخصیت نوجوانان و آیندهنگری و هدفگذاری نپردازند شاهد محتوای بسیار سطحی در جشنواره خواهیم بود، فیلمسازان باید مدتزمان کافی برای زیست با کودک و نوجوان داشته و بعد سناریو را طراحی کنند؛ در غیر این صورت فاصله دنیای فیلمها با دنیای واقعی نوجوانان را شاهد خواهیم بود.
اینکه چند روز به برگزاری جشنواره از برخی افراد خواسته شود در این جشنواره شرکت کنند، درحالیکه فیلم آنان ارزش و جایگاه حضور در این جشنواره را ندارد، باعث میشود که کودک و نوجوان هم با جشنواره ارتباط نگیرند.
جایگاه هنر و فیلم آنقدر مهم هست که عجولانه و صرفا برای پرکردن سانس نمایش به آن نگاه نکنیم و از افرادی که دغدغه فیلم کودک و نوجوان دارند بخواهیم با نگاه به زوایای زندگی کودکان و نوجوانان وارد میدان شوند.
سینمای کودک و نوجوان میتواند راه حقیقت، ایمان، شجاعت و باور به پیشرفت را به آنها نشان دهد.
اگر تعلق به گذشته، سرزمین، خانواده و هویت و آینده، رؤیا و آرزو را از انسان و بهویژه کودکان بگیریم، حیات را از آنها گرفتهایم؛ پس جشنواره باید بتواند امید به آینده را بیدار کند.















