به گزارش اصفهان زیبا؛ پسر کلاس سومیام عادت دارد تمام تابلوهای تبلیغاتی شهر را بخواند. این روزها در مسیر رفت و برگشت به مدرسه مدام میخواند «جمعه پرتخفیف».
از اینکه واژه «جمعه سیاه» را از روی تابلوها حذف کردهاند، خوشحال میشوم. اما از اینکه فقط اسمش نیست و رسمش هست، تعجب میکنم. نفس این عمل که شرکتها و تولیدکنندهها بخواهند روی محصولاتشان تخفیف بدهند تا مردم قدرت خرید بیشتری داشته باشند خوب است، اما در عمل چیزی که در این جمعه پرتخفیف میبینیم این است که کالاهای غیرضروری در اول لیست این تخفیفها قرار دارند.
از دستودلبازی صاحبان کسب و کارهایی که مربوط به زنان هست هم نمیشود غافل شد. برندهای لوازم آرایش در این روز غوغا میکنند؛ آماده کردن بستههای ویژه، امتیازهای وسوسهکننده و البته انبارهایی که از هفتهها قبل با وسایل اکثرا وارداتی پر شدهاند. در ظاهر همهچیز به نفع مصرفکننده است، اما در باطن ماجرا شبیه یک جشن بزرگ برای تحریک میل به خرید است؛ جشنی که از قلب مراکز خرید آمریکایی، آرامآرام راهش را به کشور ما باز کرده و حالا هر سال پررنگتر از قبل اجرا میشود.
جالب اینجاست که جمعه پرتخفیف نه از یک نیاز واقعی که از یک هیجان جمعی تغذیه میکند. مردم فکر میکنند اگر امروز نخرم، ضرر کردهام. به نظر میرسد در این نوع از طرحها، خرید مردم حاصل یک تصمیم آگاهانه نیست، بلکه یک واکنش تدافعی است، واکنشی در برابر ترسی که تبلیغات به جان آدمها میاندازد: «مبادا عقب بمانی!»
برای زنان، اما این ماجرا پیچیدهتر است. از یک سو فشاری اجتماعی وجود دارد برای زیباتر بودن، جوانتر به نظر رسیدن و همیشه آماده و مرتب بودن و از سوی دیگر کسبوکارهایی که هوشمندانه این خواستههای پررنگشده را هدف قرار میدهند. نتیجه اینکه روزهایی مثل همین جمعه، تبدیل میشود به میدان نمایش تخفیفهایی که اگرچه ظاهرشان به نفع مشتری است، اما در عمل بسیاری از مردم بهویژه زنان را به خرید چیزهایی سوق میدهد که شاید اگر هیاهوی این روز نبود، اصلا به آن نیاز فوری احساس نمیکردند.
به خاطرم دارم در یکی از قسمتهای برنامه دورهمی با اجرای آقای مهران مدیری به شکل اغراقآمیزی به کاری که تخفیفها با روح و روان مخاطب میکند، اشاره شد؛ خریدن دنده عقب قطار فقط به خاطر اینکه تخفیف خورده بود!
اگر بناست تخفیفی برای مردمِ ما کارآمد باشد، باید در زمانی انجام شود که مردم به آن نیازمندند، مثلا شب عید نوروز که همه به دنبال خرید مایحتاجشان هستند تا سال را با دلخوشی و شادی شروع کنند، نه وسط پاییز به تقلید از رویداد آمریکایی.




