به گزارش اصفهان زیبا؛ از آن روزها یک صندلی خالی ماند و یک دنیا حرفهای متولد نشده و خاطرات خاکستری. انگار به قد یک چشم بر هم زدن بود، به قد یک آه. به قد افتادن یک حبه اشک و به قد صدای نیمهکاره که در گلو به بنبست خورد.
از آن روزی که بوی نان داغ، گم شد در بوی دود و آتش. از همان لحظهای که صدای انفجار نظم خوابها را بر هم زد. از همان زمانی که کمر خانهها خم شد و گویا دنیا زیر و رو شد، چه چشمها که ناگهان بسته شد. چه خوابها که نیمهتمام ماند. چه جملهها که به فعل نرسید و چه کارها که شروع نشده، بیپایان ماند. چه مادرها که چشم به راه شدند و چه قربانصدقهها که مچاله شد در صدایشان و چه اشکها که موجسواری کردند در سفیدی چشمهای مادران و چه تصاویری که شد آخرین قاب و آویزان شد کنج قلب مادران.
هر سال این موقعها که میشود و میلاد مادر هجده ساله هستی نزدیک، همه حواسمان را جمع میکنیم که صدای خوشحالی ما قلب عزیزی که مادرش راهی آسمان شده را نلرزاند. یادمان هست که صدای تبریکهایمان را کمی کم کنیم تا چهرهای در پیچ و خم اندوه نبود مادر، راهش را گم نکند.
اما راستش امسال باید طور دیگری حواسمان را جمع کنیم. امسال باید حواسمان باشد به مادری که جگرگوشهاش را همین چند ماه پیش تا بهشت بدرقه کرد و کاسهکاسه اشکهایش را ریخت پشت سرش و عزیز دلش را سپرد دست خدا.
باید حواسمان به مادری باشد که روز مادر، پسرش دیگر زنگ خانه را نمیزند و صدای پسرش در راهپله خانه نمیپیچد. پسری که پلهها را دو تا یکی نمیکند و بوسهای بر دست مادر نمیزند و قربانصدقهاش نمیرود.
امسال باید حواسمان باشد به دل مادرانی که در مدت جنگ دوازده روزه، صدای خنده فرزند دلبندشان برای همیشه خاموش شد. همان مادرانی که بچههایشان با یک نقاشی ساده که رنگها از خطوطش میزد بیرون و جملهای که دست و پا شکسته، سر هم میکردند و مینوشتند: «مامان دوستت دارم»، و با همین کارشان برای روز مادر کاری میکردند کارستان.
امسال باید حواسمان باشد به هدیههایی که خریداری نشد، به صدای پچپچ دختر و پسر با پدر برای هماهنگی خرید هدیه روز مادر که هرگز شنیده نشد و به صدای کلیدی که در قفل در خانه نچرخید. به دری که باز نشد و به لبخندهایی که تَرک برداشت. به دلتنگیهایی که در هم گره خورد. همان دلتنگیهایی که استخوان میترکاند.
از این به بعد باید حواسمان باشد به مامان گفتنهایی که هرگز گفته نخواهد شد. به روزت مبارکهایی که شکوفه نخواهد کرد و به حرفهایی که اشک خواهد شد. این روزها باید خوب بشنویم سکوتهای مادرانه را، باید برای این اندوه شریف مادران، به غمی که قدش خیلی بلند است، به داغی که خیلی تازه است و حالا حالاها سرد نمیشود، بیشتر دل بدهیم. این روزها باید حواسمان به مامانها باشد بیشتر از همیشه…




