به گزارش اصفهان زیبا؛ اگر این فرض را بپذیریم که تأسیس نهادی با موضوع تحولات شهری و مدیریت آن به مثابه حافظه شهر عمل میکند، این موضوع مطرح میشود که چه نوع ارائهای از این نهاد و چگونگی انجام آن میتواند به توسعه متوازن شهر کمک کند.
در همین رابطه و با طرح این مسئله با محمد نورصالحی، رئیس شورای اسلامی شهر اصفهان به گفتوگو نشستیم.
تأسیس و راهاندازی یک نهاد فرهنگی در محور تاریخی چهارباغ بالا چه تأثیراتی میتواند داشته باشد؟ به خصوص آنکه در این منطقه شاهد رشد مراکز تجاری و اداری هستیم.
ایجاد نهادی مانند موزه با هدف آشنایی شهروندان از پیشینه فضاها در هر شرایطی اقدامی مفید است، به خصوص آنکه مردم فضای چهارباغ را بیشتر به خاطر پیشینه آن میشناسند و میدانند که باغ دوران صفوی یک باغ هزار جریب بوده که جزء فضای نوساز و مرغوب شهر شناخته میشده است.
ایجاد یک موزه در سطحی که متناسب با محیط اطراف آن باشد یک اقدام ضروری است و مورد اقبال واقع خواهد شد؛ به خصوص آثاری که مردم را نسبت به سرمایههای خود و اجدادشان آگاهتر کند.
نباید چنین تفکری وجود داشته باشد که موزهای با موضوع شهر و مدیریت آن متشکل از یک میز است که فلان شهردار در یک مقطع زمانی بر روی آن نشسته است. یا قرار است کار چنین موزهای به نمایش گذاشتن یک ماشین آتشنشانی در دورانهای گذشته یا یک دستگاه و… باشد.
با توجه به موضوع موزه که تحولات شهری اصفهان است، چگونه میتوان از آن در جهت توسعه متوازن شهر استفاده کرد؟
این موزه میتواند به عنوان بزرگترین نهاد اداری شهر در یک قرن گذشته جایگاه داشته باشد و به عنوان حافظه اداره و مدیریت شهر در ادوار مختلف تلقی شود.
70 سال پیش به خواست شهردار وقت اصفهان از چهارباغ بالا تا دروازه شیراز چهارردیف درختکاری ممتد انجام شد؛ بنابراین کهنترین درخت در این محدوده 70 ساله است یا شهرداری بعدا سنگفرش بدنههای رودخانه را انجام داد.
بنابراین مدیریت شهری در صد سال گذشته به صورت تکهای تصمیمگیری کرده و چه خوب میشود که امروز موزهای به عنوان پیشینه این جریان احداث شود که بتوان بهواسطه آن سیر تحولات شهر را مورد بررسی قرار داد.
در واقع ارائه اولینهای اصفهان در این موزه میتواند برای مردم بسیار جالب توجه باشد؛ چه زمانی که اولین برقکشی انجام شد؛ چه زمانی که آبانبارها شکل گرفت و … .
نظر به اینکه گنجینه موزه شهر، اسناد و مدارک مدیریت شهری است، این گنجینه چگونه میتواند به عنوان تجارب موفق یا ناموفق برای آینده مورد استفاده قرار گیرد؟
ابتدا باید تلاش کرد چیزی از قلم نیفتد و حداکثر اسناد و مدارک جمعآوری شوند. سپس بازخوانی و مرور آن و تشخیص مهم و غیر مهم بودن آن نیازمند یک تیم یا اتاق فکر است که به تشخیص درست برسد و صادقانه و بیطرفانه آثار موفق، توسعه و ارتقادهنده محیط شهر و آثار منفی که آن را عقب برده است را به نمایش بگذارد؛ موضوع مهم این است که کارشناسیهای لازم صورت گیرد تا بدانیم کدام اقدامات اثرگذار بودهاند.
به طور مثال در حال حاضر عرض رودخانه را مطابق عرض پل خواجو و سیوسه پل میتوان قضاوت کرد. اینکه ساختوسازی در این مسیر نبوده و همه مسیر در اختیار مردم بوده است و هر کس در هر زمانی تصمیمی گرفته اقدامی مفید بوده است.
در حال حاضر میتوان آثار مثبت و منفی در مدیریت شهری را مورد بررسی قرار داد و بهتر است موزه در معرض عموم قرار بگیرد و قضاوت با مردم باشد.
به نظر شما تأسیس این موزه تا چه اندازه میتواند به اعتمادسازی و گفتوگو با شهروندان منجر شود و در این مسیر مؤثر باشد؟
به اعتقاد من این موضوع به نحوه برخورد ما با تأسیس موزه و داشتن نگاه خلاقانه در طراحی موزه برمیگردد. ممکن است شما موزهای را طراحی کنید که فقط مردم ببینند و بروند؛ اما زمانی است که مردم را واقعا مخاطب و به شکل جدی درگیر میکنید و فضایی ایجاد میکنید که مردم آن را تحلیل کنند واحساس کنند نظراتشان محترم شمرده میشود.
اگر مردم بتوانند با موزه ارتباط برقرار کرده و قضاوت کنند و نظر دهند و از نظرات آنها در مدیریت شهری استفاده شود، بسیار خوب است.
موزه باید پویا و مردمی باشد و مردم تا حدی جذب آن شوند که ذهنشان درگیر شود. به گونهای که حتی خودشان را جای کارمند شهرداری بگذارند. این موضوعات خلاقیت، فکر و ایده جدید میخواهد.
اگر رویکرد این موزه را موزه حالگرا در نظر بگیریم، چه مسائل و موضوعاتی را میتوان در آن مطرح کرد تا بتوانیم نقش گذشته و آینده را در آن با هم مرتبط و میسر کنیم؟
موضوع این موزه مدیریت شهری است؛ یعنی آنچه در بلدیه اتفاق افتاده است و باید به درستی به این پرداخت و همه ابعاد آن را دید. به نظر من آنجا که در گذشته وظایف بیشتری به عهده بلدیه بود را باید به خوبی بررسی کرد.
تا جایی که به مرور ادارات و سازمانها از آن جدا شدند یا بعدا که برخی ادارات به مجموعه بلدیه اضافه شدهاند و این مجموعه باید با همه کم و زیادیهایش شناخته شود؛ به طور مثال شاید روزی اداره انهار و مادیها در دست شهرداری یا اداره غله زیر مجموعه شهرداری بوده و بعدها به مرور جدا شده است؛ اینها باید به درستی مطالع و ارزیابی شود و با توجه به آن به افق آینده نگریست. باید در این موزه تمام کم و زیادها دیده شود.
با توجه به نتایجی که شهرداری اصفهان در بیش از یک قرن در حوزه مدیریت و توسعه شهری به دست آورده، متأسفانه فاقد زمینه یا ابزار مناسبی برای ارائه است و یکی از ضرورتهای تأسیس موزه همین است؛ بنابراین این نهاد ذیل اداره کل ارتباطات و امور بین الملل شهرداری اصفهان تعریف شده است. با توجه به مأموریت این اداره و انتخاب باغ زرشک برای موزه که اداره امور بینالملل هم در آن دایر است و پابرجا میماند فکر میکنید این موزه میتواند در جهت ارتقای دیپلماسی و ارتباطات بین المللی شهرداری حرکت کند؟
بله. ما به بستر مناسب و کاملی برای معرفی اصفهان به دیگران نیاز داریم و شهرداری اصفهان میتواند با توجه به ویژگیهای تاریخی و فرهنگیاش و پیوند خواهرخواندگی که با دیگر شهرهای مشابه دنیا دارد زیرساختهای لازم را از جمله با تأسیس این موزه شهری فراهم کند تا امکانی در شأن خود برای حضور اصفهان در عرصه بینالملل ایجاد کند.
تعریف کاربری موزه برای باغ زرشک چه تأثیراتی بر آن محور و تسریع در تغییر کاربری ریسباف خواهد داشت؟
درباره ریسباف باید با همکاری اداره میراث احیای محور چهارباغ سردر هزارجریب روبهروی شریعتی سریعتر انجام شود. احیای این موزه و کارخانههایی که تخریب شد با یک مدل امروزی و بدون آزاد سازی بعد از 400 سال باید در دستور کار قرار گیرد؛ چراکه این نوع اقدامات برای شناخت هویت شهر چارهساز خواهد بود.
موزه مدیریت شهری هم در همین مسیر باید تعریف و راهاندازی شود و قطعا در نظر گرفتن چنین کاربری موتور محرک ریسباف هم خواهد بود.