چاره‌ای جز مقاومت در برابر تحریم‌ها نداریم

در گروه سیاست «اصفهان‌زیبا» در ادامه سـلسله ‌گفـت‌وگوهایمان با سیاست‌مداران اصلاح‌طلب و اصول‌گرا در رابطه با آنچه در این روزهـای کشــور می‌گذرد، ایـن بار با سید مصطفی هاشمی‌طبا، سیاسـت‌مدار اصلاح‌طلب و البته زاده اصفهان گفـت‌وگو کردیم. هاشمی‌طبا از نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۹۶ ایران بود؛ ولی بااینکه از نامزدی انصراف نداد، اعلام کرد به حسن روحانی رأی خواهد داد. او در دولت‌های محمدجواد باهنر و میرحسین موسوی وزیر صنایع و در دولت دوم مرحوم هاشمی رفسنجانی و دولت اول سید محمد خاتمی (از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۰) معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان تربیت‌بدنی بوده است.

تاریخ انتشار: 23:25 - یکشنبه 1399/05/5
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه
او همچنین از ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷ و از ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۳ رئیس کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران بود. هاشمی‌طبا در هشتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران (خرداد ۱۳۸۰) از رقبای سیدمحمد خاتمی بود. اومعتقد است در شرایط فعلی تنها راه عبور از بحران، مقاومت در برابر آمریکا و پیروی از سیاست‌های اقتصاد ریاضتی است. او به ‌عـنوان یک سـیاست‌مدار اصلاح‌طلب معتقد به راهکارهای لیبرالیستی در مقابل پوپولیسم در اقتصاد است؛ چیزی که شاید تضادی واضح با رویکردهای اصلاح‌طلبان هم‌نسل خودش، تحت عنوان چپ‌های خط امامی، داشته باشد.او معتقد است: «ما به ســمت سوسیالیسم پوپولیستی رفته‌ایم و اصلا سیاست‌های ما لیبرالیستی نیست. وقتی امکانات کشور صرف هزینه برای مردم شود، این سیاست لیبرالیستی نیست. وقتی امکانات مملکت را صرف آب و برق و یارانه و گازکشی و واردات کالای مصرفی می‌کنیـم، نوعـی سوسیالیسم پوپولیستی است.» با کنار هم قراردادن نظرات نیروهای سیاسی با دیدگاه‌های متفاوت، عمق فاصله بین آن‌ها را می‌توان به‌راحتی درک کرد که مسیر کاملا متضاد یکدیگر را برای جامعه تجویز می‌کنند. مشروح گفت‌وگو با این سیاست‌مدار کهنه‌کار را بخوانید.

آقای هاشمی‌طبا از جوانی شما گفت‌وگو را آغاز کنیم. شما هم مانند هم‌نسلان خودتان یک مبارز انقلابی قبل از سال 57 بودید؟

من هیچ‌وقت مبارز نبودم. یک‌زمانی فعال فرهنگی‌سیاسی بودم. گذری هم به بازداشتگاه‌ها داشته‌ام، ولی خودم را مبارز نمی‌دانم. با هیچ گروهی نیز فعالیت نداشتم. با گروهی از دوستانم یک گروه فرهنگی‌هنری داشتیم و در قالب شرکتی به نام آیت‌فیلم کار می‌کردیم. خاطراتم را از آن دوران در دو جلد کتاب نوشته‌ام.

بعد از انقلاب مسئولیت‌های متعددی را تجربه کرده‌اید. با توجه به تمام تجربیات و شرایطی که در طول دوران مسئولیت‌هایتان به دست آورده‌اید، شرایط فعلی کشور و بحران تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا علیه ایران را چطور ارزیابی می‌کنید و از دیدگاه شما راه‌حل برون‌رفت از این وضعیت چیست؟

در شرایط متفاوت امروز، من به اقتصاد ریاضتی معتقدم، چیزی که از سه سال قبل باید به سمت آن می‌رفتیم، اما متأسفانه مسئولان اعتقادی به آن ندارند و فکر می‌کنند با روال عادی می‌شود مسائل را حل کرد. البته اینکه اقتصاد ریاضتی چه ابعادی دارد بحث مفصلی است و به نظر من ما باید وارد این مسئله می‌شدیم و الان نیز ناچاریم به سمت اقتصاد ریاضتی حرکت کنیم. ممکن است بخشی از این روند، سیاست کوپنی دهه 60 باشد. در حقیقت بودجه ما باوجود تمام کارهای صورت‌گرفته 150 هزار میلیارد تومان کمبود دارد که در حقیقت نباید این‌طور باشد. بعضی از مخارج با اقتصاد ریاضتی کم خواهد شد و روی ارز نیز اثرگذار خواهد بود. متأسفانه حساب‌های کشور شفاف نیست. تصور کنید بانک مرکزی در چند سال اخیر ارز، سکه و طلا فروخته است و خریداران آن مشخص نیستند و ظاهرا قرار هم نیست مشخص شوند. بنابراین یکی از ابعاد اقتصاد ریاضتی، شفافیت و کم‌شدن مخارج کشور است.

سیاست‌های اقتصادی دولت‌های گذشته درزمینه الگوهای اقتصادی در حال حاضر جزو دسته‌بندی نئولیبرال و پیروی از صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی قرار می‌گیرد؟

خیر، بعضی این‌طور فکر می‌کنند که اقتصاد ایران نئولیبرالی و آزاد است که اصلا این‌طور نیست. اقتصاد ما پوپولیستی است. سیاست‌های لیبرالیستی در کوتاه‌مدت به جامعه فشار فوق‌العاده می‌آورد، ولی در بلندمدت به شکوفایی اقتصادی منتهی می‌شود؛ در حالی ‌که ما همیشه خواسته‌ایم در کوتاه‌مدت به شکوفایی اقتصادی و راحتی مردم برسیم.بنابراین بخش بزرگی از امکانات کشور را به جای سرمایه‌گذاری برای رشد آینده، صرف هزینه برای مردم کرده‌ایم. ما به سمت سوسیالیسم پوپولیستی رفته‌ایم و اصلا سیاست‌های ما لیبرالیستی نیست. وقتی امکانات کشور صرف هزینه برای مردم شود این سیاست لیبرالیستی نیست، وقتی امکانات مملکت را صرف آب و برق و یارانه و گازکشی و واردات کالای مصرفی می‌کنیم، نوعی سوسیلیـسم پوپولیستی است.

با توجه به اینکه تحریم‌های آمریکا تأثیر زیادی بر اقتصاد ایران داشته و نمی‌توان این تأثیر را نادیده گرفت و کتمان کرد به نظر شما با آمریکا چه باید کرد؟ دشمنی ایران و آمریکا تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد؟

وقتی ما وارد برجام شدیم، یعنی وارد مذاکره شدیم. این به معنای یک نوع رفتار صلح‌آمیز با آمریکا بود. وقتی آمریکا از آن‌طرف از این ‌قرارداد با استدلال منفعت بیشتر ایران و کلاه‌گذاشتن سر آمریکا بیرون آمد یعنی اهل مذاکره نیست. برجام کلا مکانیسم مذاکره دارد، اما وقتی یک‌طرف از میز مذاکره کنار می‌رود چه باید کرد؟ ما در شرایط فعلی باید مقاومت کنیم و هیچ چاره‌ای نیز نداریم به‌جز اینکه اقتصادمان را  با اقتصاد ریاضتی هماهنگ کنیم. اگر امروز بخواهیم با آمریکا وارد مذاکره شویم به معنای تسلیم در برابر آمریکاست که به نظر من در شرایط فعلی مقاومت لازم است و نمی‌توانیم تسلیم شویم.

عده‌ای معتقدند مبارزه با آمریکا از تسخیر سفارت آمریکا آغاز شد، دیدگاه شما به‌عنوان کسی که از جوانی در جریان مسائل انقلاب بودید، در این زمینه چیست؟

چند ماه قبل از اینکه دانشجویان پیرو خط امام سفارت را تسخیر کنند، در 25 بهمن، چریک‌های فدایی خلق سفارت را تسخیر کردند و امام دستور دادند که سپاه پاسداران آن‌ها را از سفارت آمریکا بیرون کنند. بعدازآن آقای موسوی خوئینی‌ها با ایده صدور انقلاب، سفارت را اشغال کردند؛  البته باید این نکته را در نظر داشت که اگر سفارت را اشغال هم نمی‌کردیم بازهم آمریکا با ما ستیز داشت، زیرا آمریکا در پی هژمونی منطقه‌ای است و ما هر کاری برخلاف منافع آمریکا و اسرائیل می‌کردیم آن‌ها با ما دشمنی می‌کردند؛ اما چون ما ایدئولوژی‌هایمان را بر مبنای آمریکاستیزی گذاشته‌ایم این مسئله تشدید شد.

اسفند سال گذشته شاهد برگزاری انتخابات مجلس بودیم که با مشارکت حداقلی مواجه شد و درنتیجه این انتخابات پرحاشیه اصلاح‌طلبان به حاشیه رانده شـدند و به‌نوعــی شکسـت خوردند. شکست دوم اسفند در انتخابات مجلس را تا چه حد نتیجه رفتار اصلاح‌طلبان می‌دانید؟

این نتیجه تبلیغ اصول‌گرایان است. آن‌ها صراحتا قبلا نیز گفته بودند که مردم باید حداقل مشارکت را در انتخابات داشته باشند. بنابراین سیاست آن‌ها بر اساس مقابله با دولت روحانی و بدبینکردن مردم نسبت به دولت بود، اما اگر مردم نسبت به دولتشان بی‌اعتماد شوند، یک حرکت ضدانقلابی است. اصول‌گرایان گروه خاصی را که مدنظرشان بود، کاندیدا کردند. رأی نفر سی و یکم دوره قبل با رأی نفر اول این دوره برابر شد و طبق آمار وزارت کشور حدودا 40درصد مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت کرده‌اند. علت اصلی عدم مشارکت مردم در انتخابات بدبینی مفرط به دولت بوده است.
 

کمتر از یک سال دیگر انتخابات ریاست جمهوری را در پیش داریم که با توجه به شرایط حاکم، انتخابات سرنوشت سازی خواهد بود. انتخابات 1400 را چطور ارزیابی می‌کنید؟ به نظر شما کاندیدای اصلاح‌طلبان چه کسی یا کسانی خواهند بود؟

به نظر من انتخابات ریاست جمهوری هم مانند انتخابات مجلس شورای اسلامی خواهد بود و تفاوت زیادی نخواهد داشت. از دیدگاه من با توجه به آنچه در کشور می‌گذرد، طبیعتا استقبال مردم نیز کم خواهد بود. از سوی دیگر، شورای نگهبان هم تعداد خاص و محدودی را برای حضور در کارزار انتخابات تأیید صلاحیت خواهد کرد. اما ایــنکه چه کسی یا کسانــی از ســوی اصلاح‌طلبان کاندیدای ریاست‌جمهوری می‌شود نمی‌توانم فعلا اظهارنظری کنم. باید دید در آینده چه پیش خواهد آمد.
برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط