احتمالا برای برخی از چهرههای سیاسی و آنان که حساسیتهای خاصی به سیاستگذاریهای کشور داشته و دارند و همیشه در حال توجیه برخی رفتارهای کلان و خرد مسئولان ارشد دستگاه اجرایی هستند، جستوجو در آمارها چندان جالب نباشد؛ اما با دقت در نظرسنجیهای صورتگرفته مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران و همچنین میزان مشارکت شهروندان در انتخابات و کشف راه چارهای برای آنان که از حق رأی خود در این انتخابات بهرهای نبردند، میتوان به تصویری نزدیک از واقعیتهای جامعه ایران امروز دستیافت و بر اساس همین شناخت و در حد توان گرههای اکثریت شهروندان جامعه ایران را گشود. البته راه دومی نیز وجود دارد؛ اینهمه را ندید و با چشم بستن به روی تمام آمارها به کار خویش پرداخت و تمام جامعه و مطالبات آن را از دریچه تنگ شخصی نگریست. در طی مدت انجام شدن نظرسنجیها توسط ایسپا، شمار فراوانی از کاربران شبکههای اجتماعی و فعالان سیاسی، این نهاد نظرسنجی را به نظرسازی، انجام نظرسنجیها با اهداف خاص دولتمردان و دستکاری در ارقام متهم کردند. حال بهتر میتوان گفت که واکنش این افراد به نتایج موجهای نظرسنجی برآمده از دیدگاه شخصی و به عبارتی مشخص زیست روزمره خودشان بوده است. درواقع هرکدام از چهرههای سیاسی با توجه به دوری و نزدیکی به دو جریان سیاسی کشور، به نقد آمارهای منتشرشده میپرداختند. کافی بود میزان مشارکتکنندگان در انتخابات بهصورت کاهشی نمایانگر شود یا اقبال پاسخدهندگان به پرسشها بهسوی رئیسی، همتی یا رضایی باشد. طرف مقابل کل نظرسنجی را نهتنها قبول نمیکرد، بلکه با بیان جملههایی از قبیل «کف خیابان اینجوری نیست»، «نظر مردم چیزی دیگر است» یا «ما جشن پیروزی را در هفته آینده میگیریم» واکنش نشان میداد. اینهمه یعنی انجام و انتشار هر نظرسنجی چنانچه نظرات و خواستههای ما را نمایان نکند، قابلقبول نیست! در ارائه همین حرف ما با نمایی کامل و بدون تعارف از خودخواهی و نادیدهگرفتن جامعه از سوی اهالی سیاست روبهروییم، وقتی یک فرد سیاسی به هر دلیلی تلاش میکند وضعیت جامعه را نبیند و خود را در پس صدها توجیه ریزودرشت مخفی نگاه دارد، یعنی مطالبات جامعه را نادیده گرفته است و توقع دارد سایران و حتی تمام مردم محیط پیرامون را از دریچه چشم او بنگرند!
مقایسه آمارهای اعلامشده از سوی وزارت کشور و مرکز افکارسنجی دانشجویان نشان میدهد درصورتیکه نظرسنجی همراه با بیطرفی و رعایت چهارچوبهای علمی باشد، ما با کمترین خطای ممکن روبهروییم؛ بهعنوانمثال، بر اساس آخرین نظرسنجی صورتگرفته به نام «موج دوازدهم» میزان مشارکت 44درصد برآورد شده بود، آمارهای موجود نشان از افزایش میداد و بر اساس گفته وزیر کشور با مشارکت 48.8درصدی شهروندان انتخابات به پایان رسیده است. نکته قابلتوجه آنکه با تمام تلاشهایی که در جهت دعوت از شهروندان صورت گرفت و حتی کاندیدای اصلی اصولگرایان از توافق با جهان و عدم مخالفت با برجام سخن گفت و همچنین شعارهایی که آقای رضایی درباره پرداخت یارانه 450هزارتومانی بیان کرد، ما تنها با افزایش نسبتا کمی روبهرو شدیم.
به عبارتی، تمام تلاشها با موج کمی بیش از 4درصد همراه شد؛ همچنین، بر اساس نظرسنجی ایسپا آقای رئیسی 63.7 درصد با اقبال شهروندان روبهرو بوده است؛ درصورتیکه آمارهای نهایی عدد 62 درصد را نشان میدهد.
همچنین جهش آمار آقایان رضایی و همتی نیز جالبتوجه است. برآورد ایسپا برای محسن رضایی 8.9درصد بوده است که پس از رأیگیری مشخصشده که 11.8درصد از شهروندان به ایشان رأی دادند. درواقع در بازه زمانی روز پنجشنبه 27 خرداد تا روز جمعه و تنها به فاصله یک روز آقای رضایی 3درصد بیش از نظرسنجیها موفق به کسب رأی مردم شده است. احتمالا دور از ذهن نخواهد بود که تأکید ایشان به انجام دادن وعدهها و انگشت نهادن روی پرداخت یارانه 450 هزارتومانی و حقوق دادن به زنان خانهدار بخشی از اقبال رأیدهندگان به او بوده باشد. وضعیت آمار آقای همتی نیز چنین است. بر اساس نظرسنجی موج آخر ایسپا، همتی درمجموع اقبال 4.2 درصد از آرای شهروندان را به خود جذب کرده بود، آمار وزارت کشور عدد 8.4 را نشان میدهد. به عبارتی، آقای همتی با کمک بخشی از بدنه آرای خاموش و اصلاحطلبانی که از او حمایت کردند، بهیکباره و در کمتر از 24 ساعت دو برابر نظرسنجی موفق به کسب رأی شهروندان شد. هرچند نمیتوان تمام آرای او را تلاش آن بخشی از جریان اصلاحطلب دانست که او را بهعنوان کاندیدای نهایی به شهروندان معرفی کردند؛ اما نکته جالبتوجه آنکه از روز نخست نظرسنجیها، خصوصا پس از ثبتنام کاندیدا، اقبال جامعه به ایشان ناچیز بود.